تصنیف بت چین با صدای کسری وحیدی

سلام دوستان گرامی و همراه این وبلاگ

روز 25 بهمن کنسرتی قرار بود اجرا بشه توسط گروه سروستان

از منم خواستن بعنوان خواننده میهمان در کنار این گروه یه آواز و یه تصنیف بخونم

تلفنی با گروه هماهنگ کردم و گفتم یه آواز در بیات ترک و تصنیف ناگهان پرده برانداخته ای

رو میخوام اجرا کنم و قرامون همین شد. منم روز قبل از اجرا تمرین کردم.

روز اجرا ساعت 12 ظهر با گروه ملاقات کردیم و متوجه شدم که اونها برنامه شون چیه

سه کار آماده کرده بودن. اولی در ماهورو بعد اصفهان و آخر کار هم در شور.

و اونجوری که حساب کردیم نمی شددر بیات ترک اجرا کنیم چون تنظیم سازها وقت میبرد

و البته گروه هم برای بیات ترک آمادگی نداشت

خلاصه در فاصله کوتاهی تصنیف بت چین رو آماده کردم که در اصفهان هستش

و قرار شد وقتی کار به اجرای اصفهان رسید من تصنیف رو بخونم.

دوربین و صدابرداری هم از صدا و سیمای استان اومده بود و فکر نکنم فیلم اصلی

و یا صدای اصلی به دست من برسه.

تنها چیزی که به دسم رسید ویدیویی بود که یکی از دوستان حاضر در جمعیت با گوشی 

گرفته بود. کیفیت صدا و تصویر زیاد خوب نیست و نصفه و نیمه هستش 

و صدای کف زدن حضار هم قاطی صداها شده

ولی بهر حال به نظر خودم بد نشده

امیدوارم مورد قبول واقع بشه

برگ سبزی ست تحفه درویش

 

تصنیف بت چین با صدای کسری وحیدی

 


 

 

آواز ایرانی

 

 

 

آرشیو مطالب آواز ایرانی

 

بانو الهه و تصنیف شاهکار رفته ، اثری جاودانه و ناب

آهنگ با حالتی ارکسترال و با عظمت شروع میشه و از همون ضربات اول پیانو 

شنونده انتظار یک اثر عظیم و باشکوه رو باید داشته باشه

و همینطور هم هست.

پیانو همچنان داره تاکید میکنه و نوای موسیقی بقدری زیبا وارد فازی رویایی و دلنشین میشه

که خودت هم نمیدونی کی شروع شد و الان کجا هستی

بعد صدای بانو الهه وارد صحنه میشه

ناگهان قلبت از جا کنده میشه، ضربه ی نهایی و غافلگیر کننده ی اثر رو اینجا حس میکنی.

واقعا افسوس میخورم که چرا امروز با این همه امکانات حتی یک اثر این چنینی نمیتونیم

خلق کنیم و خنده داره که آثاری هم که به تقلید از این اثر ساخته شده، انگار برای شوخی و

مزاح بوده.

 

آهنگساز: همایون خرم

شعر: هما میر افشار

خواننده: بانو الهه

 

ای که رفته باخود دلی شکسته بردی
این چنین بـه طـوفـان تـن مـرا سپردی

 


ای کـه مهر باطل زدی به دفتر من
بعد تو نـیامد چه ها که بر سر من
بعد تو نـیامد چه ها که بر سر من
ای خـدای عـالم چـگونه بـاورم بود

 


آن کـه روزگاری پنـاه و یـاورم من بود
سایه اش نماند همیشه بر سر من

 


زیر لب بخندد به مرگ و پرپر من
زیر لب بخندد به مرگ و پرپر من

 


رفتی و ندیدی که بی تو شکسته بال وخسته ام
رفتی و ندیدی که بی تو چـگـونه پــر شکسـته ام

 


رفتی و نهادی چه آسان دل مرا به زیر پا
رفتی و خـیالت زمـانی نمیکند مـرا رهـا

 


ای به دل آشنا تاکه هستم بیا
وای من اگر نیایی

 


رفتی و ندیدی که بی تو شکسته بال وخسته ام
رفتی و ندیدی که بی تو چـگـونه پــر شکسـته ام

 


رفتی و نهادی چه آسان دل مرا به زیر پا
رفتی و خـیالت زمـانی نمیکند مـرا رهـا

 


ای به دل آشنا تا که هستم بیا
وای من اگر نیایی

 


ای خـدای عـالـم چـگونـه بـاورم بود
آن کـه روزگاری پناه ویـاورم مـن بود
سایه اش نماند همیشه برسر من

 


زیر لب بخندد به مرگ و پرپر من
زیر لب بخندد به مرگ و پرپر من

 


رفتی و ندیدی که بی تو شکسته بال وخسته ام
رفتی و ندیدی که بی تو چـگـونه پــر شکسـته ام

 

رفتی و نهادی چه آسان دل مرا به زیر پا
رفتی و خـیالت زمـانی نمیکند مـرا رهـا

 


ای به دل آشنا تا که هستم بیا
وای من اگر نیایی

 


رفتی و ندیدی که بی تو شکسته بال وخسته ام
رفتی و ندیدی که بی تو چـگـونه پــر شکسـته ام

 


رفتی و نهادی چه آسان دل مرا به زیر پا
رفتی و خـیالت زمـانی نمیکند مـرا رهـا

 


ای به دل آشنا تا که هستم بیا
وای من اگر نیایی
وای من اگر نیایی
وای من اگر نیایی

 

دانلود تصنیف رفته با صدای بانو الهه

 

 


 

آواز ایرانی

 

آرشیو مطالب آواز ایرانی

ایرج و تداعی خاطره ها کلیپی جدید با نام گنج قارون

خودتون رو بذارید جای ایرج

و برید به سالهای اوج  ایشون

زمانی که توی فیلم های ایرانی صدای چه چه های ایرج روی لبای فردین جاری میشد

و ایرج از خواننده ای که در گلها آواز میخواند و مخاطبین خاص داشت، تبدیل شد به

خواننده ای برای همه ی اقشار ایران

هر کسی در هر گوشه از ایران با ترانه های فیلمی ایرج خاطره دارد و حداقل چند

ترانه را از حفظ است و گهگاه زیر لب میخواند

بدون شک کسی نیست که ترانه ی (( توی ماشینیم ولی شاد و غزل خون می رویم))

رو به یاد نداشته باشد.

حالا این ایرج پیر شده، بغضی چندین ساله در صدایش نشسته و منتظر لحظه ای است

که بغض های فرو برده اش را با طنین صدایش بیرون دهد و نفس بکشد.

عزیزانی این لحظه را فراهم کرده اند.

دمشون گرم. من که اولین بار این کلیپ رو دیدم اشک در چشمام جاری شد

اشک شوق و احساس همزاد پنداری ای که با ایرج داشتم

شما را در این حس شریک میکنم و ازتون میخوام این ویدیو کلیپ زیبا رو ببینید

 

گنج قارون

با صدای: ایرج

و 

امیر احسان فدایی

شعر: محمد بکرانی

آهنگساز: جعفر پور هاشمی

 

هر کسی اینو میدونه

خاطره هاست که می مونه

تو سینه هامون، توی دلامون، مثل یه گنجی پنهونه ...

 

دانلود کلیپ جدید ایرج با نام گنج قارون


 

 

آواز ایرانی

 

آرشیو مطالب آواز ایرانی

 

آهنگ کجایی محسن چاوشی و سینا سرلک

شاید دوستانی که با روال کار وبلاگ آواز ایرانی آشنایی بیشتری دارند از این تیتر تعجب کنند

چون رسالت این وبلاگ ارایه ی آواز و آثار مرتبط با آواز می باشد

اگر منصف باشم باید بگم اول اینکه این اثر محسن چاوشی روی من تاثیر گذاشت

ولی دلیل اصلی که من این کار رو در وبلاگ قرار دادم چیز دیگری بود.

متاسفانه نسل دهه هفتاد و شاید دهه شصتی ها هم کمتر با آواز و ظرافت های اون سر و کار دارند

و اغلب گوش خودشون رو به کارهای پاپ امروزی و موسیقی های زیر زمینی عادت دادند.

که توی این آثار به ندرت میشه کار فاخری پیدا کرد و باعث بد سلیقه گی میشه.

میتونم بگم که خوشحالم از اینکه سینا سرلک تلاش کرده با حضورش در این اثر زیبایی های آواز رو

برای مخاطبینی که سر و کار کمتری با آواز دارن به رخ بکشه و شاید همین باعث ایجاد میل و رغبت

در مخاطب بشه، تا سری هم به آواز بزنه و اونجاست که جرقه ی شروع کار زده میشه.

من در این شرایط که موسیقی آوازی امروز واقعا صداش به گوش جوانها نمیرسه

و کمتر میشه در بین نسل جوان طرفداران آواز رو پیدا کرد، از چنین کارهای ترکیبی استقبال می کنم

و این اثر رو در وبلاگ آواز ایرانی قرار میدم.

سینا سرلک هم خیلی خوب سوز و حال و هوای آوازی رو وارد فضای این کار کرده

.............................

 ترانه کجایی محسن چاوشی و سینا سرلک

ترانه سرا و آهنگ ساز، محسن چاوشی

 

یه پاییز زرد و زمستون سرد و 

یه زندون تنگ و یه زخم قشنگ و

غم جمعه عصر و غریبی حصر و

یه دنیا سوالو تو سینم گذاشتی

جهانی دروغ و یه دنیا غروب و

یه درد عمیق و یه تیزی تیغ و

یه قلب مریض و یه آه غلیض و

یه دنیا محالو تو سینم گذاشتی

رفیقم کجایی؟

دقیقا کجایی؟

کجایی تو بی من، تو بی من کجایی؟

..............................................................

یه دنیا غریبم کجایی عزیزم

بیا تا چشامو تو چشمات بریزم

نگو دل بریدی خدایی نکرده

ببین خواب چشمات با چشمام چه کرده

همه جا رو گشتم کجایی عزیزم

بیا تا رگامو تو خونت بریزم

بیا روتو رو کن منو زیر و رو کن

بیا زخمها مو یه جوری رفو کن

عزیزم کجایی؟

دقیقا کجایی؟

کجایی تو بی من، تو بی من کجایی؟

................................

دانلود ترانه کجایی محسن چاوشی و سینا سرلک

 


 

 

آواز ایرانی

 

آرشیو مطالب آواز ایرانی

 

آواز استاد بنان و یک مسابقه ردیف شناسی

سلام دوستان

بعد از کمی وقفه این بار میخواهم با یک مسابقه تشخیص گوشه ها و ردیف آوازی در خدمتتون باشم

یکی از آوازهای شاید کمتر شنیده شده رو براتون انتخاب کردم که استاد بنان به زیبایی و لطفی خاص

خوانده اند.

همه اطلاعات این آواز به بعد از مسابقه موکول میشه و در اینجا چیزی نمیگم ازش

بین روزهای 21 یا 22 آذز پاسخ مسابقه رو اعلام میکنم و از شما علاقه مندان به آواز میتوانید در این

مدت چندین بار این آواز را به دقت گوش داده، ابتدا دستگاه و سپس گوشه های آوازی آن را تشخیص دهید

منتظر پاسخ های شما هستم.تا روز آخر نظرات و پاسخ های شما نمایش داده نخواهد شد

و در روز اعلام پاسخ ها، اسامی برندگان اعلام میشه

جایزه اش هم از قبل اهدا شده، شما 10 روز فرصت داشته اید یک آواز زیبا رو چندین بار گوش بدید.

رای نوشتن پاسخ، اول دستگاه رو ذکر کنید و سپس به تبریت شماره، گوشه های استفاده شده در

هر بیت رو با شماره ی اون بنویسید


1- لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است           وز پی دیدن او دادن جان کار من است

2- شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز            هر که دل بردن او دید و در انکار من است

3- ساروان رخت به دروازه مبر کان سر کو                شاهراهیست که سرمنزل دلدار من است

4- بنده طالع خویشم که در این قحط وفا                  عشق آن لولی سرمست خریدار من است

5- باغبان همچو نسیمم ز در باغ مران                     کآب گلزار تو از اشک چو گلنار من است

6- شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود                    نرگس او که طبیب دل بیمار من است

7- آن که در طرز غزل نکته به حافظ آموخت              یار شیرین سخن نادره گفتار من است

 آواز را از اینجا دانلود کنید


موسیقی هرزه

حوصله ت سر رفته کنترل رو دستت میگیری و کانالها رو عوض میکنی تا میرسی به یه کانال

که موسیقی پخش میکنه.فضای کلیپ کاملا مجلل و مرفهانه ست. حتی صدای خواننده بوی پول میده.

بوی الهیه و جردن. بوی پورشه و استون مارتین.

شعر ترانه هم بوی رفاه کامل و بی غمی میده.هرچند ناله های الکی هم داره توش.

 داخل پرانتز عرض کنم، حالم از ترانه ی "همه چی آرومه" بهم میخوره.

 آقا جان پاپ میخونی؟ رپ میخونی؟ بخون.هر سبکی دوس داری بخون.

ولی یه چیزی بخون که واسه دل مردم باشه.وقتی یه هموطن توی بندرعباس یا یکی توی تهران می شنوه،

هردو یه حس تقریبا مشابه به اون داشته باشند. آخه مگه چند درصد مردم ایران توی شمال تهران زندگی میکنند؟ 

حالا یه عده که اصولا با هر حرفی مخالفند میان و میگن آقا جان چیکار داری؟ بذار شاد بخونن و دل ما رو هم خوش کنن.

 ولی نه به نظر من اینجوری نیست. کسی که کمرش زیر بار مشکلات اقتصادی خم شده، با دیدن همچین 

کلیپهایی دلش شاد که نمیشه هیچ، غصه دار تر هم میشه.

 شاهین رو واسه این دوس دارم که از درد و رنج بطن جامعه میخونه. میگه "سهم داداش از دنیامون اعتیاد بود ... همه تو سختی بودیم واسه اون زیاد بود"

یا هنوزم که هنوزه بعد از 40 سال آدم از دیدن فیلم گنج قارون کلی کیف میکنه و هوای دلش تازه میشه.

زنده یاد فردین زندگی ساده و محقرانه ی یک ایرانی صاف و ساده و پاک دل رو به نمایش میگذاره.

وقتی سر سفره ناهار داره آبگوشت میخوره این ترانه ی ایرج رو لبخونی میکنه " آقا خودش خوب میدونه که ما اونو از رودخونه..."

و آخرش هم یه چهارباغ زیبا رو میشنویم" ز هشیاران عالم هرکه را دیدم غمی داره... بزن بر طبل بی عاری که آن هم عالمی داره"

همین یک سکانس از فیلم ارزشش از هزارتا کلیپ پرزرق و برق و آنچنانی ولی پوچ و بی مایه بیشتره.

متن ترانه هاشون از بس پوچ و بی معناست که خود خواننده هم هیچ حسی به خوندنش نداره و در نتیجه

 احساسی رو منتقل نمیکنه.

 متاسفانه این داستان در آثار سنتی امروز هم وجود داره. تصنیفهایی که امروزه تند تند ساخته میشن

فقط توجه به ریتم و ضرب آهنگ سریع دارند. واقعا هیچ صفایی در این آثار وجود نداره.

چرا هنوز هم که هنوزه الهه ناز استاد بنان دل آدم رو میلرزونه، ولی صدها تصنیف جدید امروزی هیچ حسی 

رو منتقل نمیکنه.

زمونه بدی شده توی موسیقی.کسی واسه دل نمیخونه.همه فکر و ذکرشون شده کلاس گذاشتن و فخر فروختن. 

آقا جان بیا بین مردم. کمی خاکی باش.واسه دل ملت بخون


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

شجریان و ایرج، مسی و رونالدو

همیشه تعجب میکنم وقتی هوادارای رئال مادرید و رونالدو،  توانایی ها و مهارتهای لیونل مسی رو ناچیز می شمارن ویا حتی گاهی این نابغه فوتبال رو مسخره می کنند.

و بر عکس،  وقتی دوست داران مسی،  قابلیتها و خصوصیات منحصر بفرد کریس رونالدو رو نادیده میگیرند و منکر اون میشن. 

آخه مگه میشه کسی دوست دار فوتبال باشه و از بازی روان و در واقع رقصیدن مسی با توپ، لذت نبره؟! 

مگه میشه کسی عاشق دیدن گلهای زیبا باشه ولی گلهای رونالدو رو دست کم بگیره؟! 

همه میدونن که من سالهای ساله که عاشق تیم بارسلونا هستم.

در واقع از سالهای 1995 یا 96 که رونالدوی برزیلی در بارسا بازی میکرد،  پیگیر و علاقمند بارسا شدم و با طلوع مسی،  شیفته و بهتر بگم دیوانه ی بارسا و لیونل مسی شدم. 

وقتی مسی پا به توپ میشه سر از پا نمی شناسم،  وقتی هم گل میزنه،  با تمام وجودم فریاد میزنم گللللل! 

ولی با اینحال هرگز منکر توانایی ها و نبوغ کریس رونالدو نبودم و نیستم ؛  و بخاطر توانایی هاش براش احترام قائلم و از دیدن گلها و سبک بازیش لذت میبرم. حتی گلهاش رو دانلود میکنم. 

در آواز هم دقیقا یه همچین داستانی وجود داره.  کسانی که طرفدار ایرج هستن،  شجریان رو قبول ندارن 

و برعکس هواداران شجریان،  ایرج رو قبول ندارن.  البته نمیگم همه اینجوری هستن ؛ ولی بهرحال اغلب این کشمکش و به اصطلاح کل کل بین هواداران این دو خواننده و بهتر بگم این دو اعجوبه ی تاریخ موسیقی ما وجود داره. 

و باز هم من تعجب میکنم از کسانیکه عاشق آواز هستند و فقط چون طرفدار ایرج و یا شجریان هستن ؛ خودشون رو از شنیدن آواز خواننده ی تیم رقیب محروم میکنند. 

واقعا حیفه آدم خودش رو از شنیدن اینهمه زیبایی محروم کنه.  یاد بگیریم بدون تعصب،  به توانایی ها احترام بگذاریم.

یاد بگیریم آواز رو بخاطر آواز گوش بدیم  نه بخاطر اشخاص. 

عمر ما خیلی کوتاهه و واقعا حیفه این همه زیبایی و هنر رو نشنیده از دنیا بریم. 

دیگه نبینم توی وبلاگ آواز ایرانی،  کل کل و این بحث های خسته کننده بین طرفدارای ایرج و شجریان تکرار بشه. 

من در این وبلاگ هر اثری که به نظرم زیبا باشه ارائه میدم. بجای کل کل،  سعی کنید از زیبایی های موسیقی لذت ببرید.


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

ویدیویی از خودم، یک خاطره

چند روز پیش یکی از بازدیدکنندگان وبلاگ ویدئویی از خودم برای من به ایمیلم ارسال کرد.

برام خیلی عجیب بود که چطور به دستش رسیده و اتفاقا خودم هم دیگه نداشتمش.

این کلیپ مربوط میشه به اسفند سال 86. به اتفاق یکی از دوستان در میرداماد تهران قدم میزدیم

کنار پیاده رو دوتا جوان نشسته بودند و گیتار میزدن

منم طبق معمول توجهم جلب شد.چون انصافا خوب میزدن و هماهنگ بودن

کنارشون نشستم.و کمی صحبت کردیم.بچه های نازنینی بودند

خلاصه چندتا آهنگ رو که هم من بلد بودم و هم اونا، با هم خوندیم.

مردم هم براشون جالب شده بود.حدود 20 یا 30 نفر جمع شده بودن و بعضیا هم فیلم میگرفتن

این کلیپ هم قسمتی از یکی از کارایی بود که خوندیم

خاطره جالبی بود.اجرای زنده وسط خیابون و بدون هماهنگی

این کلیپ رو گذاشتم فقط واسه یادی از گذشته

دانلود کنید


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

تحلیل یک شاخه گل برنامه 463 با آواز ایرج

قول داده بودم که آواز ماهور برنامه یک شاخه گل  شماره 463 رو که استاد ایرج با نهایت

ظرافت و زیبایی خوانده اند براتون تحلیل کنم.

گفته بودم که این روزها سرم خیلی شلوغه و مشغول کار و یک سری برنامه های دیگه هستم و متاسفانه

از آواز دور افتادم.یه زمانی حداقل روزی 8 ساعت آواز و دروس آواز گوش می دادم و تمرین می کردم

ولی حالا وقت و شرایط تمرین و حتی گوش دادن آواز ندارم.امیدوارم شرایط بهتر بشه و بتونم

باز مثل سابق روزگارم رو با آواز بگذرونم.

آوازی جناب ایرج در ماهور خوانده اند از نظر سبک و سیاق و مدل ماهور خوانی کمی متفاوت

با دیگر آواز های ماهور می باشد. معمولا از آواز ماهور انتظار داریم که با همان درآمد قدیمی و آشنا

شروع شود و گوشه ها طی شود و اگر خواننده حالی داشته باشد راک ها را هم اجرا کند.

ولی این آواز با درآمد شروع نمی شود و استاد ایرج از همان ابتدای کار با گوشه فیلی شنونده را

غافلگیر می کند.

این آواز در نهایت سادگی و بی تکلفی خوانده شده و به نظر من یکی از نمونه های خوب برای یادگیری

می باشد.

تحلیل آواز:

بخت باز آید از آن در که یکی چون تو درآید      روی زیبای تو دیدن در دولت بگشاید

فیلی

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را      تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

شکسته

گر حلال است که خون همه عالم تو بریزی     آنکه روی از همه عالم به تو آورد نشاید

گشایش و داد

چشم عاشق نتوان دوخت که معشوقه نبیند         پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید

دلکش

 

در مورد بیت سوم آواز جناب ایرج مانور زیبایی روی شعر داده اند جوری که من اول شک کردم که این بیت در گوشه های

گشایش و داد خونده شده باشه ولی با کمی دقت میشه فهمید که همون گوشه ها ست و کمی تغییر در آنها داده شده.

این تحلیل من بود از این آواز، باز هم اگر گمان می کنید اشتباهی در آن وجود داره خیلی خوشحال میشم ذکر کنید و اشتباه من رو

اصلاح کنید.

کسری وحیدی

آواز را در اینجا بشنوید

یک شاخه گل برنامه 463 آواز ماهور با صدای ایرج


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

مهر

من تمامی‌ مُردگان بودم:
مُرده‌ی پرندگانی که می‌خوانند
و خاموشند،
مُرده‌ی زیباترینِ جانوران
بر خاک و در آب،
مُرده‌ی آدمیان
از بد و خوب.
 
من آن‌جا بودم
در گذشته
بی‌سرود.
با من رازی نبود
نه تبسمی
نه حسرتی.
 
به‌ مهر
       مرا
          بی‌گاه
                 در خواب دیدی
و با تو
بیدار شدم.
 
۱۹ مردادِ ۱۳۵۹

احمد شاملو

تصنیف ایران همایون شجریان

این تصنیف حالت و فضای همون اثر سیمرغ رو داره

کار زیبایی است.انصافا علی قمصری هم خیلی خوب آهنگ رو ساخته و همایون خیلی خوب

از پس آوازش بر اومده

حتما گوش بدید


تصنیف ایران

آهنگ: علی قمصری
آواز: همایون شجـریان
کلام: حسین فرهنگ‌مهر

پر و بالش خونین، خسته از راه دراز
گاه نزدیکِ زمین، گاه در اوج بُوَد در پرواز
آمده از سدگانی بس دور
از ستم‌های فراوان رنجور
کی شود تا که دگربار گشاید پر و بال؟
سایه‌گستر شود از آن سوی دریای پرآوازه‌ی پارس
بر میان‌رودان تا فراسوی ارس
سرزمین اران، زادبوم مادان
وز دگر سو بر فراز سیستان و مُکران
بر سمرقند، بلخ و بخارای سترگ
بر هرات و بر مرو، بر خراسان بزرگ
ز کنار سیستان تا به خوارزم و تخار
روی البرز بلند تا فرارود
تا به سرسبز فلات پامیر
تا بدان‌جا که فرود آمده تیر از کمانِ آن کمان‌دار دلیر
تا بگیرد کی اوج به امید یزدان ایران...


منبع: http://homayounshajarian.blogfa.com

اردوان کامکار حالش بهتر شده، خدا رو شکر


حالش بهتر شده، خدا رو شکر

این جوابی بود که امروز یکی از پرستاران بخش CCU  بیمارستان فرمانیه در پاسخ به سوال

یکی از دوستانم در مورد وضعیت جناب اردوان کامکار، داده است.

متاسفانه روز 30 شهریور جناب اردوان کامکار دچار ایست قلبی شده بودند ولی با اقدامات سریع

درمانی و رسیدگی های به موقع، شکرخدا حالشون رو به بهبود است.

با جان و دل برای سلامتی این هنرمند عزیز دعا میکنیم

امیدوارم هرچه زودتر بهبودی کامل پیدا کنند و باز هم مثل سابق پرانژی و با نشاط به دنیای

هنر بازگردند

باغ مست و باغبان مست

بی شک یکی از زیباترین تصنیف های دشتی همان تصنیفی است که جناب علی اصغر شاهزیدی در زمستان سال 1369 اجرا کرد

با شعری زیبا از بیژن ترقی و آهنگسازی استادانه از زنده یاد غلی تجویدی


یادم میاد چند سال پیش، یک شب با یکی از دوستانم که بسیار خوش صداست قدم میزدیم

آوازی در دشتی خواند.پس از آن ازش خواستم قطع نکنه و بلافاصله تصنیفی در دشتی بخونه

خوند: تو زمزمه ی چنگ و عود منی       نغمه خفته در تار و پود منی . . .

گفتم چرا از اولش شروع نکردی؟ گفت اولش رو نشنیدم.این رو هم از یه دوستی شنیدم

منم اولش رو براش خوندم

می و میخانه مست و می کشان مست       زمین مست و زمان مست آسمان مست

نسیم از حلقه ی زلف تو بگذشت

دوستم گفت واااای خدایا چقدر قشنگه.ادامه بده

گفتم ادامه ش رو خوب یادم نمیاد. اون لحظه ملودی بسیار زیبای این تصنیف تاثیر عجیبی روی ما گذاشته بود

باید هرجور بود همون لحظه اون رو بطور کامل گوش میدادیم

گفت توی موبایلت نداری؟

گشتم.نبود.

بدون معطلی رفتیم به یه کافی نت نزدیک و تصنیف رو دانلود کردیم و ریختیم رو گوشی

شاید اون شب بیش از 20 یا 25 بار این تصنیف رو با هم گوش دادیم

واقعا یک ملودی زیبا و قوی میتونه تا این حد تاثیرگذار باشه

پیشنهاد میکنم این تصنیف رو شبها گوش بدید

می و میخانه مست و می‌کشان مست
زمین مست و زمان مست، آسمان مست

نسیم از حلقه زلف تو بگذشت
چمن شد مست و باغ و باغبان مست

تا زدم یک جرعه می از چشم مستت
تا گرفتم جام مدهوشی ز دستت

شد زمین مست، آسمان مست
بلبلان نغمه خوان مست

باغ مست و باغبان مست
تو زمزمه چنگ و عود منی

نغمه خفته در تار و پود منی
تو باده و جام و سبوی منی

مایه هستی و های و هوی منی
گرچه مست مستم، نه می پرستم

به هر دو جهان مست عشق تو هستم
تا من چشم مست تو دیدم

ز ساغر عشقت دو جرعه چشیدم
شد زمین مست، آسمان مست

بلبلان نغمه خوان مست
باغ مست و باغبان مست


دانلود تصنیف دشتی باغ مست و باغبان مست (جام مدهوشی)


راهنمایی برای دانلود 

http://kasra-avaz.blogfa.com/post-332.aspx


لینک کمکی برای دانلود

http://www.mediafire.com/?dzmwkozztjz


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

به یاد شیرکو بی که س، شاعری که سرزمینش را می سرود

در برابر چشم همه

لباسش را بالا کشید و فریاد زد... 

من فقط تن خود را می فروشم

تنها تن خود را و بس

اما میبینم همین جا

در برابر چشم همه

هستند کسانی که

تن کوهستان و

تن دشت و بوستان و

تن آفتاب و باران را

فروخته اند و با وقاحت تمام

بر صندلی شرافت این سرزمین تکیه زده اند


 در برابر چشم‌های آسمان

ابر را

در برابر چشم‌های ابر

باد را

در برابر چشم‌های باد

باران را

در برابر چشم‌های باران

خاک را

دزدیدند،

و سرانجام در برابر همه چشم‌ها

دو چشم زنده را زنده به گور کردند

چشم‌هایی که دزدها را دیده بود.

شیرکو بی که س

 

شیرکو بی که س

 

متاسفانه چندی پیش شاعر بلند آوازه ی کرد، (شیرکو بی کس) دار فانی را وداع گفت

من در شرایطی بودم که هیچ گونه دسترسی ای به وب نداشتم

اینک اما با چشمانی خیس شعرهای سرخش را مرور میکنم و به یادش مینویسم

اولین باری که شعری از او خواندم با آخرین کلامش شوکه شدم.بقدری سنگین و ساده عمق فاجعه را

بیان کرده بود که همچون صاعقه بر افکارم فرود آمد.

لێره‌ که‌س کوردی نازانێ و نایبه‌ین بۆ خودا

شعری که برای فاجعه ی بمباران شیمیایی حلبجه سروده بود.

با اشعارش قلبها را سرشار از مفهوم سرزمین می کرد.

در مطالب پیشین وبلاگ چند اثر از شیرکو بی که س را آورده ام

من ناوم خه و نه

به یاد بمباران شیمیایی حلبجه

در اینجا نیز به چند سروده ی دیگر وی اشاره میکنم

 

من ئه گه ر ئه و ويلبوونانه م نه ديبايه

قه ت نه ئه بوم به م ريگايه

من ئه گه ر ئه و تاريکيانه م نه ناسيايه

قه ت نه ئه بوم به م چرايه

به لام ئه و ريگه و چرايه يش

له ئيسته دا

وا له چاواني تو دايه!

ترجمه:

من اگر این سرگردانی ها را نچشیده بودم

هرگز به این راه بدل نمی شدم

من اگر با این تاریکاها آشنا نمی شدم

هرگز به این چراغ بدل نمی شدم

ولی این راه و چراغ هم که اکنون هست

در چشمان تو ست!


شوره بي  ژنيکه

پياو  پيله قه ي  داوه  له پشتي

پياو  قژي  راکيشاوه  و

پياو  سواري  بوته قه ي  ملي  بووه

بويه  وا  چه ما وه ته وه !

ترجمه:

درخت بیدی ست زن

که مرد لگد بر پشتش زده

مرد گیسوانش را کشیده

و مرد بر گردنش سوار شده

به همین خاطر اینگونه خمیده است



واژه‌ را كاشتیم

برای آنكه در دشتها

فردا بروید!

واژه را با باد در‌آمیختیم

تا در آسمان

حقیقت پرواز كند!

شعر را ركاب سنگ كردیم

تا در كوهها

تاریخی نو قیام كند!

ام‍ّا دریغا...دریغ!

دشتها را چنان برگی سوزاندیم

آسمان را قفس كردیم و

كوهها را ترور...

بدین‌گونه شعر نیز

اینك به ویرانه‌ای سوخته مبدل شده است


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

 

عشق من با صدای فرزین

 این ترانه خیلی ساده و زیباست

مدتیه سعی میکنم در هر اثری که ارزش گوش دادن داشته باشه، نکته هایی برای خوب خوندن پیدا کنم

این هم یکی از اون آثار خاطره انگیزه که در عین سادگی خیلی زیبا و روان خونده شده

در ضمن به زودی تحلیل آواز یک شاخه گل 463 ایرج رو هم براتون میگذارم

امروز بعد از مدتها چند ساعت فراغت داشتم.سعی میکنم توی این مدت تحلیل آواز رو بنویسم

تو را از بین صدها گل جدا کردم 
تو سینه جشن عشقت رو به پا کردم 
برای نقطه ی پایان تنهایی 
تو تنها اسمی بودی که صدا کردم 
عشقه من عشقه من عشقه من عشقه من 
بگو از پاکی چشمه منو لبریز خواستن کن 
با دستات حلقه ای از گل بساز و گردن من کن 
اگه از مرگ باورها از آدمها دلم سرده 
نوازش کن تو دستامو که خیلی وقته یخ کرده , خیلی وقته یخ کرده
عشقه من عشقه من عشقه من عشقه من 
دیگخ دلواپس بودن باسم بسته دیگه بیهوده پیمودن باسم بسته 
زیادیم کرده پژمردن زیادیم کرده غم خوردن 
توی بیداد تنهایی درعین زندگی مردن 
عشقه من عشقه من عشقه من عشقه من 
بگو از پاکی چشمه منو لبریز خواستن کن 
با دستات حلقه ای از گل بساز و گردن من کن 
اگه از مرگ باورها از آدمها دلم سرده 
نوازش کن تو دستامو که خیلی وقته یخ کرده , خیلی وقته یخ کرده
عشقه من عشقه من عشقه من عشقه من 
دیگخ دلواپس بودن باسم بسته دیگه بیهوده پیمودن باسم بسته 
زیادیم کرده پژمردن زیادیم کرده غم خوردن 
توی بیداد تنهایی درعین زندگی مردن 
عشقه من عشقه من عشقه من عشقه من

دانلود عشق من با صدای فرزین


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

مراسم تجلیل از سه دهه سکوت تحمیلی؟؟؟

ایرج

عده ای از دوستان در نظرات فرموده بودند که چرا در مورد مراسم تجلیل از استاد حسین خواجه امیری

مطلب نمی نویسم. بفرمایید این هم مطلب  (لطفا با اعصابی خرد بخوانید)

حدود ده روز پیش خبر های مراسم تجلیل از ایرج با تبلیغات فراوان در رسانه ها پیچید

همه با به به و چه چه از این مراسم شیک و تر و تمیز سخن می گفتند.ولی من سکوت کردم.

نمیخواهم منفی گرایی کنم، به هر حال مراسم تجلیل از بزرگان موسیقی ایران در هر شرایطی خوب است

ولی خب که چه؟

لبخند بر لب داشته باشیم و تجلیل کنیم از چهره ای که رنج روزگار در آن کاملا مشهود است

من خوش ندارم این گونه از ایرج تجلیل شود

نوش داروی بعد از مرگ سهراب؟ میخواهیم که شود؟

صدایی آنچنان شیوا و طناز که هر ایرانی را با هر سلیقه موسیقایی به شوق می آورد را خفه کردند

تا از یادها زدوده شود.آن گونه که اکنون نسل جوان صدایش را فقط با لبخوانی فردین در فیلمهای دهه 50

بخاطر دارند و حتی هنوز عده ای فکر میکنند که این صدای خود فردین است.عجب صدایی دارد فردین!!!

صدایش را در اوج قدرت و توان خفه میکنند و مجبورش میکنند به گوشه گیری و خانه نشینی

حالا بعد از گذشت سی و چند سال در کهن سالی که رمقی برایش نمانده از اون تجلیل میکنند

خدا میداند در آن روز چه در دل این نازنین مرد می گذشته است و اگر امکان سخن داشت چه ها میگفت.

باز گلی به جمال شجریان که برایش سنگ تمام گذاشت.ولی این مرا راضی نخواهد کرد.

نه.

خوش ندارم اینگونه از او تجلیل شود

تجلیل دردناک

همین و بس

سلام

سلام به همه دوستان و همراهان وبلاگ آواز ایرانی

میدونم که کم کار شدم و این باعث شده عزیزانی که بازدید کننده ی دائمی وبلاگ هستند دلخور بشن

حقیقتش تا امروز دسترسی من به اینترنت محدود بود و فقط میتونستم با گوشیم وصل بشم و نظرات رو بخونم و تایید کنم.

یعنی امکان نوشتن مطلب و بارگذاری آثار رو نداشتم.

از این به بعد  سعی میکنم با وجود مشغله ی زیاد کاری و ... بیشتر برای وبلاگ آواز ایرانی وقت بگذارم.

این وبلاگ در این سالها دقیقا جزئی از وجود من شده و تا من هستم، وبلاگ هم هست و به زندگیش ادامه میده.

گاهی به وبلاگ دوستان قدیمی سر میزنم و میبینم که مثلا برای مدت یک سال به روز نشده، حس بدی بهم دست میده

نمیتونم مرگ وبلاگم رو ببینم.الان بیش از چهار ساله که دارم باهاش زندگی میکنم و از طریق اون دوستان زیادی پیدا کردم

پس قول میدم که کم کاری این مدت رو جبران کنم

ارادتمند همه شما

کسری وحیدی

19/6/1392

بگذر زجفا

این بار تصنیفی خاطره انگیز از داریوش رفیعی

آهنگساز: پرویز یاحقی

خواننده: داریوش رفیعی

دستگاه: ابوعطا

شاعر: نظام فاطمی

 

بگذر ز جفا مبر از نظرم

تا در ره تو ز جهان گذرم

تا بی خبری تو ز آتش دل

آتش به جهان فکند شررم

در پرده ی پندار من تو عیانی و بس، تو عیانی و بس

بگذشتم از زیبارخان که به منزل دل تو بمانی و بس

از جهان در رهت من گسسته ام ، وز جفای تو هم دل شکسته ام

داد از تو ای رشک پری

آتش قلب سوزان من تویی ، مایه ی شادی جان من تویی

از ما چرا بی خبری

 

دانلود تصنیف بگذر زجفا داریوش رفیعی


 

آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

 

یک شاخه گل برنامه 463

برنامه یک شاخه گل شماره ۴۶۳ یکی از آواز های بسیار دلنشین و زیبای استاد ایرج

بحساب میاد

که شاید کمتر شنیده شده باشه

جناب ایرج غزل سعدی را در ماهور با لطفی خاص و روح نواز میخوانند

امیدوارم با تمام وجود از این اثر زیبا لذت ببرید

 

ایرج

هنرمندان:

خواننده: ایرج

ویولون: حبیب الله بدیعی

تنبک: جهانگیر ملک

آهنگ: ماهور

آهنگساز: درویش خان

گوینده: خانم پاک نشان

 

غزل: سعدی

بخت بازآید از آن در که یکی چون تو درآید

روی زیبای تو دیدن در دولت بگشاید

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را

تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

این لطافت که تو داری همه دل‌ها بفریبد

وین بشاشت که تو داری همه غم‌ها بزداید

رشکم از پیرهن آید که در آغوش تو خسبد

زهرم از غالیه آید که بر اندام تو ساید

نیشکر با همه شیرینی اگر لب بگشایی

پیش نطق شکرینت چو نی انگشت بخاید

گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی

چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید

دل به سختی بنهادم پس از آن دل به تو دادم

هر که از دوست تحمل نکند عهد نپاید

با همه خلق نمودم خم ابرو که تو داری

ماه نو هر که ببیند به همه کس بنماید

گر حلالست که خون همه عالم تو بریزی

آن که روی از همه عالم به تو آورد نشاید

چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند

پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید

سعدیا دیدن زیبا نه حرامست ولیکن

نظری گر بربایی دلت از کف برباید

دانلود  یک شاخه گل ۴۶۳ با صدای ایرج


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

 

ابراهیم تاتلیسس پیانوی شرق

خیلی وقت بود که میخواستم مطلبی راجع به ابراهیم تاتلیسس بنویسم

شاید عده ای از دوستان نظرشون این باشه که آثار تاتلیسس ربطی به این وبلاگ و آواز ایرانی نداره

ولی کسانیکه با آثار این خواننده آشنا هستند میدانند که بسیار از آثارش به فرهنگ مردم

کرد زبان و ترک زبان کشورمان نزدیک است.

فکر نکنم توی شهرهای کرد نشین و ترک نشین ایران، کسی باشه که آثار ابراهیم تاتلیسس

رو نشنیده باشه.حالا بگذریم از اینکه این خواننده در شهرها فارس زبان هم طرفداران زیادی داره.


پس با توجه نزدیک بودن آثار این هنرمند به فرهنگ و زبان بخش عمده ای از مردم ایران، بی جا

نیست که بخواهم یکی از مطالب وبلاگ آواز ایرانی رو به ایشون اختصاص بدم.

به جرات میتونم بگم ابراهیم تاتلیسس یکی از خوش صداترین خواننده هایی است که تاریخ ترکیه

به خود دیده و شاید چنین صدایی هرگز تکرار نشه.

من از دوران کودکی با آثار تاتلیسس آشنا شدم و تقریبا اکثر کارهایی که اجرا کرده رو شنیدم

و جالب اینجاست که این صدا چیزی به نام افت و نقص درش وجود نداره

گویی منبعی بی پایان از زیبایی و لطافت در آن نهاده شده

هرچند بعد از ترور و جراحات زیادی که برداشت، از نظر جسمی و روحی بشدت آزرده شده

ولی گویا قراره آلبوم جدیدی ضبط کنه و شروعی دوباره داشته باشه.


خیلی سخته که آدم بخواد از بین این همه آثار قوی و زیبا چندتا رو انتخاب کنه

ولی برای من و به سلیقه ی خودم، به نظرم یکی از بهترین و استادانه ترین آثاری که خونده

ترانه  Hesabim Var هستش.

اولین بار اینو از رادیو شنیدم، بلافاصله ضبطش کردم.

با اون موج ها و نویزهای همیشه مزاحم رادیویی، تقریبا نصفش رو تونستم ضبط کنم

همون مقدار کم هم کافی بود که منو از خود بیخود کنه

از آلبوم Söylim Mi که در سال 1990 اجرا شد

دانلود Hesabim Var ابراهیم تاتلیسس

از همین آلبوم اثر دیگری هم هست که خیلی معروفه و خیلی هم طرفدار داره

ترانه  Ne Faydasi Var که اون هو واقعا زیبا ست

دانلود Ne Faydasi Var ابراهیم تاتلیسس


در سال 1998 آلبوم  At Gitsin رو اجرا کرد که دو اثر بسیار زیبا داره که به تربیت میگذارم

دانلود ترانه Akdeniz_Aksamlari ابراهیم تاتلیسس


دانلود ترانه Anam ابراهیم تاتلیسس


از آلبوم سال 2001   YETMEZMIهم دو اثر انتخاب کردم که به نظر خودم آثار برتر این آلبوم هستند


دانلود ترانه  NAMERT ابراهیم تاتلیسس


دانلود ترانه YETMEZMIابراهیم تاتلیسس


نمیشه با یک پست تمام زیبایی ها و هنر صدای این ابر خواننده رو به نمایش گذاشت

واقعا بی دلیل نیست که لقب امپراطور به او داده اند



آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی


ترانه گوله با صدای زکریا عبدلله

ذکریا عبدلله یکی از خواننده های خوش ذوق و خوش صدای کردستان ترکیه است

امروز میخوام یکی از آثار این خواننده رو بهتون معرفی کنم که خودم خیلی دوس دارم

متن کوردیش رو نمیذارم فقط ترجمه شعر رو مینویسم

هرچند شاید نشه دقیقا همون معنای شعر کردی رو به فارسی برگردوند

 

ترجمه:

من از سیاهی چشمای تو سردر نمیارم

ای گل، دلم میناله از هجر تو

وقتی بوی تو (بوی گل آب) به مشامم میرسه

منو مثل موهای سیاهت آشفته میکنه


ای که لبخند ناگهانی ات رو برام میفرستی

دلت به حال من سوخته ات، نمیسوزه

روحم بال میگیره وقتی صدای تورو میشنوم

دست خودم نیست، به دامت اسیر شده ام


بس کن، تا کی از دست تو بنالم

چرا رحمی به حالم نمیکنی

چشم براهتم برای بوسه ای منتظرم

توروخدا نذار این رنج من بر باد بره


دلم آروم نمیگیره

چشام خواب نداره

بذار چهره ات طلوع کنه

من تورو میخوام


خجالت نداره که نگران نباش (چاوان مه جیره: با ترس به این سو و آن سو نگاه کردن)

خنده هاتو برام نفرست

دلم از عشق تو سیراب شده

چشم براه تو ام، بیا پیشم


آواره ی کوه و بیابان شدم بخاطر تو

بیا کنارم و بگذار ببوسمت  :)


دلمو نشکن و یکبار شادم کن

بهم رحم کن و مثل باران بر من ببار


تو برای من زندگی هستی

نفس روحم هستی

تو خواب شبانه ام هستی

ای زیبای من


دانلود ترانه گوله با صدای زکریا


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

کویر دل با صدای مرجان

شک دارم کسی تابحال این ترانه ی زیبا رو نشنیده باشه

ولی شاید بعضی ها این رو در آرشیو نداشته باشند

واسه همین امروز این ترانه رو گذاشتم تا دوستانی که نداشتند بتونن دانلود کنند

صدای بانو مرجان حالت خاصی داره که ناخودآگاه خاطره انگیز میشه

نکته دیگر در مورد موسیقی این سبک ترانه هاست.در عین سادگی ابزار ها و نواخت ها

ولی حس و حالی زیبا و دوست داشتنی را انتقال میدهند.ساده و زیبا

شعر:

رفتی و بی تو دلم پر درده           پاییز قلبم ساکت و سرده

دل که میگفتم محرمه با من        کاشکی میدیدی بی تو چه کرده


ای که به شبهام صبح سپیدی        بی تو کویری بی شامم من

ای که به رنجام رنگ امیدی          بی تو اسیری در دامم من


با تو به هر غم سنگ صبورم         بی تو شکسته تاج غرورم

با تو یه چشمه چشمه ی روشن      بی تو یه جادم که سوت و کورم


ای که به شبهام صبح سپیدی        بی تو کویری بی شامم من

ای که به رنجام رنگ امیدی          بی تو اسیری در دامم من


چشمه اشکم بی تو سرابه           خونه عشقم بی تو خراب

شادی ها بی تو مثل حبابه           سایه آه نقش بر آب


رفتی و بی تو دلم پر درده          پاییز قلبم ساکت و سرده . . .


دانلود ترانه کویر دل با صدای مرجان



آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی

استاد جلیل شهناز

 

پس از سنتور، نوبت به تار رسید

تار ایران یتیم شد

در میان هیاهو و شادی های پس از انتخابات، متاسفانه خبر درگذشت استاد جلیل شهناز در سن 92 سالگی دل جامعه هنری ایران و هنر دوستان و عاشقان نوای سحر انگیز آن خداوندگار تار را خون کرد.

استادی این چنین گویی قرار نیست هرگز از میان ما برود، کسی بودنش، هرچند ساکت و خاموش

دلگرمی هنردوستان و پشت گرمی نوازندگان است.

آن روز که خبر وخامت حال استاد شهناز را شنیدم، چندین بار از طریق برخی از آشنایان تلاش کردم

موقعیتی فراهم شود تا بتوانم به عیادت و دستبوسی ایشان مفتخر شوم.

ولی خانواده استاد شهناز ترجیح میدادند که ایشان تا جای ممکن در آرامش باشد.

افسوس

افسوس که باید شاهد درگذشت چنین گنجینه هایی باشیم.

هرچند من عقیده دارم بزرگانی چون استاد شهناز، استاد پایور و استاد مشکاتیان هرگز نمرده اند

و تا زمانی که بشر قادر به شنیدن موسیقی باشد، اینها زنده اند

همانطور که استاد بنان هنوز در بین ما ست.

روحت شاد استاد شهناز

این آب و خاک تا ابد پاسدار نغمه های توست و این مردم تا ابد مدیون زحماتت

روحت شاد


من متاسفانه درگیر یک سری مسائل هستم و فعلا واقعا فرصت ندارم مطلب جدیدی بنویسم

ولی قول میدم اگه وقت خالی داشتم حتما برای وبلاگ بذارم


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

شرح پریشانی

لطفا این شعر رو با حوصله تا آخر بخونید

یکی از بهترین اشعار وحشی بافقی


دوستان شرح پریشانی من گوش کنید          داستان غم پنهانی من گوش کنید

قصه بی سر و سامانی من گوش کنید          گفت وگوی من و حیرانی من گوش کنید


شرح این آتش جان سوز نگفتن تا کی           سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی


روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم          ساکن کوی بت عربده‌جویی بودیم

عقل و دین باخته، دیوانهٔ رویی بودیم           بستهٔ سلسلهٔ سلسله مویی بودیم


کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود     یک گرفتار از این جمله که هستند نبود


نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت            سنبل پرشکنش هیچ گرفتار نداشت

اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشت              یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت


اول آن کس که خریدار شدش من بودم            باعث گرمی بازار شدش من بودم


عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او            داد رسوایی من شهرت زیبایی او

بسکه دادم همه جا شرح دلارایی او               شهر پرگشت ز غوغای تماشایی او


این زمان عاشق سرگشته فراوان دارد           کی سر برگ من بی سر و سامان دارد


چاره اینست و ندارم به از این رای دگر          که دهم جای دگر دل به دل‌آرای دگر

چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر             بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر


بعد از این رای من اینست و همین خواهد بود          من بر این هستم و البته چنین خواهدبود


پیش او یار نو و یار کهن هر دو یکی‌ست           حرمت مدعی و حرمت من هردو یکی‌ست

قول زاغ و غزل مرغ چمن هر دویکی‌ست          نغمهٔ بلبل و غوغای زغن هر دو یکی‌ست


این ندانسته که قدر همه یکسان نبود          زاغ را مرتبه مرغ خوش الحان نبود


چون چنین است پی کار دگر باشم به          چند روزی پی دلدار دگر باشم به

عندلیب گل رخسار دگر باشم به                مرغ خوش نغمهٔ گلزار دگر باشم به


نوگلی کو که شوم بلبل دستان سازش          سازم از تازه جوانان چمن ممتازش


آن که بر جانم از او دم به دم آزاری هست          می‌توان یافت که بر دل ز منش یاری هست

از من و بندگی من اگرش عاری هست               بفروشد که به هر گوشه خریداری هست


به وفاداری من نیست در این شهر کسی          بنده‌ای همچو مرا هست خریدار بسی


مدتی در ره عشق تو دویدیم بس است          راه صد بادیهٔ درد بریدیم بس است

قدم از راه طلب باز کشیدیم بس است           اول و آخر این مرحله دیدیم بس است


بعد از این ما و سرکوی دل‌آرای دگر              با غزالی به غزلخوانی و غوغای دگر


تو مپندار که مهر از دل محزون نرود           آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود

وین محبت به صد افسانه و افسون نرود        چه گمان غلط است این ، برود چون نرود


چند کس از تو و یاران تو آزرده شود             دوزخ از سردی این طایفه افسرده شود


ای پسر چند به کام دگرانت بینم              سرخوش و مست ز جام دگرانت بینم

مایه عیش مدام دگرانت بینم                   ساقی مجلس عام دگرانت بینم


تو چه دانی که شدی یار چه بی باکی چند         چه هوسها که ندارند هوسناکی چند


یار این طایفه خانه برانداز مباش                 از تو حیف است به این طایفه دمساز مباش

می‌شوی شهره به این فرقه هم‌آواز مباش        غافل از لعب حریفان دغا باز مباش


به که مشغول به این شغل نسازی خود را             این نه کاری‌ست مبادا که ببازی خود را


در کمین تو بسی عیب شماران هستند               سینه پر درد ز تو کینه گذاران هستند

داغ بر سینه ز تو سینه فکاران هستند               غرض اینست که در قصد تو یاران هستند


باش مردانه که ناگاه قفایی نخوری                    واقف کشتی خود باش که پایی نخوری


گر چه از خاطر وحشی هوس روی تو رفت          وز دلش آرزوی قامت دلجوی تو رفت

شد دل‌آزرده و آزرده دل از کوی تو رفت              با دل پر گله از ناخوشی خوی تو رفت


حاش لله که وفای تو فراموش کند                  سخن مصلحت‌آمیز کسان گوش کند

 

این شعر در قالب ترکیب بند سروده شده است

درویش با صدای استاد گلپایگانی

این تصنیف بدون شک یکی از خاطره انگیز ترین تصنیف های جناب علی اکبر گلپایگانی است

اگه نشنیدید حتما دانلود کنید و ازش لذت ببرید.

ضمنا اخیرا شنیده ایم که استاد گلپایگانی آمادگی خود را برای اجرای کنسرت به نفع زلزله زدگان بوشهر

اعلام کرده اند.از همین جا دستشان را می بوسم و سپاس گذارم از وظیفه شناسی ایشان.

تصنیف: درویش

خواننده: استاد علی اکبر گلپایگانی

شعر و آهنگ: جهانبخش پازوکی

دستگاه: شور

می‌دونستی‌ که ‌خاک فرش منه رفتی نموندی
چرا بخت سپیدو به سیاهی نشوندی؟

می‌دونستی فقط‌ تو رو دارم رفتی نموندی
چرا مرغ امیدو ازاین خونه پروندی؟

درویشم و دنیا واسم یه مشت خاکه
همه دارو ندارم فقط‌ یک دل پاکه


درویش رو هرگلیم پاره شب رو سر میاره
قطره با یه‌ دریا براش فرقی نداره


دانلود تصنیف درویش با صدای علی اکبر گلپایگانی


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

در مورد صدای خودم

سلام

عده ای از دوستان در وبلاگ نظر گذاشتن که یه آوازی با صدای خودت بخون و بذار تو وبلاگ

بعضی دوستان هم ایمیل زدن که صدای خودت رو برامون بفرست.

بگذارید در مورد صدای خودم داستانی رو براتون تعریف کنم.

فروردین سال 87 رفتم خدمت جناب علی رستمیان و نزد ایشون به یادگیری آواز پرداختم.

هم گوشه ها رو کار میکردیم و هم تمرینات صداسازی.

من صداسازی رو زیادی تمرین میکردم و فشار زیادی به تارهای صوتی خودم می آوردم.

در همین بین مشغول تهیه تئاتری برای دانشکده بودیم.من هم نقش اول رو داشتم و دیالوگ های زیادی

داشتم که هر روز توی سال تمرین میکردم.با صدای بلند باید دیالوگ ها رو میگفتم.

این چند ماه صدام خیلی خسته بود.به طوری که گاهی نای حرف زدن نداشتم.

البته خیلی هم پیشرفت کرده بودم و واقعا نت های بالا رو خیلی خوب اجرا میکردم.

نمایش تئاتر با هر بدبختی ای که بود بلاخره تموم شد.

من مونده بودم و حنجره ای رنجور و خسته.

یه شب که بازی یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا بین  بارسلونا و چلسی بود، وقتی بارسلونا

گل برتری و صعود رو زد، من از شدت خوشحالی با تمام وجودم فریاد زدم گللللللللللللللل

و حنجره ی رنجور و تارهای صوتی خسته ی من با این فریاد یا نعره ی شدید به شدت آسیب دید.

به سختی می تونستم صحبت کنم. صداهای او و ای رو نمیتونستم به خوبی ادا کنم.

رفتم پیش متخصص گوش و حلق و بینی و همچنین متخصص گفتار درمانی

بهم توصیه کردند که تا حداقل 6 ماه نباید با صدای بلند حرف بزنم و حالا حالا ها نباید آواز بخونم.

یک سال بعد رفتم خدمت آقای وحید تاج.گفت یه چیزی بخون.یه آوازی در دشتی خوندم و بهش

گفتم که چه بلایی سر حنجره ام اومده.کم کم باهام کار کرد تا به مرور صدای پایه ی خودم رو

به دست آوردم.

ولی هنوزم که هنوزه اون چیزی نشده که قبلا بود.با یه سرماخوردگی ساده یا چند بار سرفه کردن

حنجره ام دوباره ملتهب میشه و صدای پایه ام رو برای مدتها از دست میدم.

البته گاهی در محفل دوستان چیزی میخونم و چهچه ای میزنم، ولی ته دلم ناراحتم از اینکه صدام هنوز آماده نیست.

من هم خیلی مشتاقم که چیزی بخونم و ضبط کنم و توی وبلاگ بگذارم ولی با این اوضاع فعلا

مایل نیستم این صدایی که هنوز به دوران خوب سابقش برنگشته رو ضبط کنم.

ولی قول میدم اگه روزی دیدم صدام واقعا آماده ست و مطلوبه، یه چیزی ضبط میکنم تا شما

نظرتون رو در مورد صدای من برام بنویسید.

با تشکر از اینکه مطالب وبلاگ رو دنبال می کنید.


کسری وحیدی


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

مو شکافی برنامه ی آکادمی موسیقی گوگوش

سری سوم از آکادمی موسیقی گوگوش چندی پیش به پایان رسید.

به همین مناسبت بر آن شدم که تحلیلی بر نحوه ی کار این آکادمی داشته باشم.

اول از همه باید عرض کنم که من شخصا احترام بسیار زیادی برای خانوم گوگوش قائل هستم.

و صدای ایشون رو خیلی دوست دارم.کلا سبک پاپی که گوگوش و داریوش ارائه میدادند رو دوست دارم.

شکی هم نیست که جناب خلعتبری و سعیدی در کار خود بسیار مسلط هستند و هر کدام از خبرگان

حرفه ی خود هستند.

اول آن که صداهای شرکت کننده کلا حرف تازه ای برای گفتن نداشتند.

این نیز خود چند دلیل می تواند داشته باشد.یکی آن که اغلب شرکت کنندگان آماتور هستند

البته روال هم همین است که شرکت کنندگان آماتور باشند.ولی بهرحال صدای خوب آماتور هم که باشد

خود را نشان می دهد.

دوم آن که آنها فرصت زیادی برای آموزش ندارند و در یک دوره ی فشرده قرار است خود را نشان دهند.

اینگونه اگر به کار نگاه کنیم همه چیز منطقی است و قرار نیست انتظار شاهکار از این شرکت کنندگان

داشته باشیم.

ولی بهرحال همانطور که گفتم صدای آماتور خوب در هر شرایطی میتواند خود را نشان دهد.

در مورد سیستم رای گیری نمی دانم تا چه حد دقیق است و آیا واقعا افراد با رای بینندگان انتخاب می شوند

یا نه. ولی به هر حال هر سه شرکت کننده ی فینالیست صداهای بسیار عادی و معمولی ای داشتند.

تنها ندا در بین دیگران صدایی قوی و با ظرفیت بالا داشت که از این نظر در بین سایر شرکت کنندگان

 سر آمد بود.

مجید صدایی کاملا معمولی و عادی داشت و نقطه قوتی در کارهایش وجود نداشت.

ارمیا هم صدایی لرزان و مردد دارد که ریتم های پیچیده را نمی تواند جمع و جور کند.

در کل برای من این صداها جذابیتی نداشت، نمیدانم چگونه بینندگان حاضر در استودیو با خواندن آنها

به وجد می آمدند و هیاهو میکردند.

البته باید این را نیز گفت که تلاش این آکادمی برای آموزش موسیقی به شرکت کنندگان جای تقدیر دارد.

در صحبت های جناب خلعتبری نیز می توان نکته های آموزنده ای یافت.

بهترین بخش برنامه هم حضور جناب فرامرز اصلانی بود.با آن صدای ناب و گرم و گیرا.

هر کلمه ای که می گفت، نکته هایی مفید در بر داشت.

ولی در مورد صداهای غایب قضیه فرق می کرد.

چند نفر بودند که واقعا صدایی گیرا داشتند.

یکی آقای محمدرضا (از تهران) بود که واقعا صدایی باز و رسا داشت.من که با صدایش به وجد آمدم.

دیگری آقای صالح ( از قائم شهر) که بسیار مسلط بر نت و ریتم بود.

اینها اگر امکانات در اختیارشان قرار داده شود، و مجالی برای خود نمایی داشته باشد، بی شک

در عرصه ی پاپ می توانند حرفی برای گفتن داشته باشند و از بسیازی از خوانندگان کنونی  ایران

مناسب تر و برتر باشند.

امیدوارم برای سری بعدی این آکادمی کمی علمی تر و اصولی تر کار کنند و دقت و حساسیت بیشتری

بر روی صدای شرکت کنندگانی که انتخاب می کنند داشته باشند.

اگر واقعا هدف استعداد یابی و دادن عرصه به جوانان است، باید کار به گونه ای باشد که واقعا

استعدادها، مجال بروز بیابند، نه اینکه چند صدای معمولی بیایند و بخوانند و بعد هم هیچ.

صداها به دو نوع کلی طبقه بندی می شوند.

صداهای جمالی و صداهای جلالی.

صدای جمالی همانطور که از نامش پیداست صدایی نرم و لطیف و شیرین است.

که شاید نتواند نت های بالا را به خوبی اجرا کند ولی در محدوده ی ظرفیت صدای خود بسیار زیبا و دلنشین

میخواند.

استاد بنان بهترین نمونه برای صدای جمالی است.

در پاپ می توان از فرامرز اصلانی یاد کرد.

صدای جلالی صدایی قوی با ظرفیت بالا و وسعت فراوان است که نت های بالا را به راحتی میخواند.

این صدا باید به خوبی تربیت و رام شود تا بتواند از ظرفیت های خود به خوبی استفاده کند.

که اگر خوب تربیت شود غوغا می کند و شاهکارها میخواند.

نمونه ها در این زمینه بسیارند

استاد شجریان، استاد ایرج و استاد گلپا

بانو دلکش، بانو هایده، بانو عهدیه و بانو مرضیه

در پاپ هم ابراهیم حامدی (ابی) نمونه ی بارزی می باشد.

امیدوارم در برنامه های بعدی این آکادمی شاهد ظهور استعدادهایی جدید باشیم که در آینده حرف های

تازه ای برای گفتن در زمینه ی موسیقی داشته باشند


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

شادباش نوروز 1392

سال نو را به همه شما دوستان خوبم تبریک عرض میکنم

در این سال جدید برای همه شما عزیزان بهترین ها را آرزومندم

امیدورام سالی پر از شادکامی و موفقیت داشته باشید

نوروز مبارک


خیام

چون لاله به نوروز قدح گیر بدست           با لاله‌رخی اگر تو را فرصت هست

می نوش به خرمی که این چرخ کهن         ناگاه تو را چو خاک گرداند پست

 


حافظ

ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید

وجه می می‌خواهم و مطرب که می‌گوید رسید

شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسه‌ام

بار عشق و مفلسی صعب است می‌باید کشید

قحط جود است آبروی خود نمی‌باید فروخت

باده و گل از بهای خرقه می‌باید خرید

گوییا خواهد گشود از دولتم کاری که دوش

من همی‌کردم دعا و صبح صادق می‌دمید

با لبی و صد هزاران خنده آمد گل به باغ

از کریمی گوییا در گوشه‌ای بویی شنید

دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک

جامه‌ای در نیک نامی نیز می‌باید درید

این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت

وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید

عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق

گوشه گیران را ز آسایش طمع باید برید

تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد

این قدر دانم که از شعر ترش خون می‌چکید

 

مولانا

فصل بهاران شد ببین بستان پر از حور و پری/// گویی سلیمان بر سپه عرضه نمود انگشتری

رومی رخان ماه وش زاییده از خاک حبش///  چون تو مسلمانان خوش بیرون شده از کافری

گلزار بین گلزار بین در آب نقش یار بین/// و آن نرگس خمار بین و آن غنچه‌های احمری

گلبرگ‌ها بر همدگر افتاده بین چون سیم و زر/// آویزها و حلقه‌ها بی‌دستگاه زرگری

در جان بلبل گل نگر وز گل به عقل کل نگر/// وز رنگ در بی‌رنگ پر تا بوک آن جا ره بری

گل عقل غارت می‌کند نسرین اشارت می‌کند///  کاینک پس پرده است آن کو می‌کند صورتگری

ای صلح داده جنگ را وی آب داده سنگ را/// چون این گل بدرنگ را در رنگ‌ها می‌آوری

گر شاخه‌ها دارد تری ور سرو دارد سروری///  ور گل کند صد دلبری ای جان تو چیزی دیگری

چه جای باغ و راغ و گل چه جای نقل و جام مل///  چه جای روح و عقل کل کز جان جان هم خوشتری


اوحدی مراغه ای

جهان از باد نوروزی جوان شد
زمین در سایهٔ سنبل نهان شد
قیامت می‌کند بلبل سحرگاه
مگر گل فتنهٔ آخر زمان شد؟
ز رنگ سبزه و شکل ریاحین
زمین گویی به صورت آسمان شد
صبا در طرهٔ شمشاد پیچید
بنفشه خاک پای ارغوان شد
بهار آمد، بیا و توبه بشکن
که در وقتی دگر صوفی توان شد
ز رنگ و بوی گل اطراف بستان
تو پنداری بهشت جاودان شد
ولیکن اوحدی را برگ گل نیست
که او آشفتهٔ روی فلان شد
 


ملک‌الشعرای بهار

رسید موکب نوروز و چشم فتنه غنود
درود باد بر این موکب خجسته، درود
به کتف دشت یکی جوشنی است مینا رنگ
به فرق کوه یکی مغفری است سیم اندرود
سپهر گوهر بارد همی به مینا درع
سحاب لؤلؤ پاشد همی به سیمین خود
شکسته تاج مرصع به شاخک بادام
گسسته عقد گهر بر ستاک شفتالود
به طرف مرز بر آن لاله‌های نشکفته
چنان بود که سر نیزه‌های خون‌آلود
به روی آب نگه کن که از تطاول باد
چنان بود که گه مسکنت جبین یهود
صنیع آزر بینی و حجت زردشت
گواه موسی یابی و معجز داوود
به هرکه درنگری، شادیی پزد در دل
به هرچه برگذری، اندهی کند بدرود
یکی است شاد به سیم و یکی است شاد به زر
یکی است شاد به چنگ و یکی است شاد به رود
همه به چیزی شادند و خرم‌اند و لیک
مرا به خرمی ملک شاد باید بود
 

دلم رميده شد و غافلم من درويش


نگاهی به آواز دوم از آلبوم بیداد استاد شجریان.

این آواز علاوه بر زیبایی های شنیداری که حاصل همکاری تار استاد بیکچه خانی

و آواز استاد شجریان می باشد، از نقطه نظر ترکیب بسیار زیبا و استادانه ی گوشه های مختلف

و مرکب خوانی دارای اهمیت است.

البته این آواز در کنار سر و صدا و جنجالی که آواز اول این آلبوم به پا کرد، اقبال کمتری

برای درخشش در بین شنوندگان موسیقی پیدا کرد.

معمولا دوست داران آواز وقتی صحبت از آلبوم بیداد می شود، بیشتر از آواز اول یاد میکنند

که با این غزل در بیداد خوانده شده:

 یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد؟

                                          دوستی کی آخر آمد؟ دوستداران را چه شد؟

هرچند خود من هم بسیار تحت تاثیر این اثر عظیم قرار گرفته ام ولی به نظرم به اندازه ی کافی

بدان پرداخته شده است.

ولی آواز دوم حال و هوای دیگری دارد.

هرقدر که آواز اول به مسائل اجتماعی و گلایه از بدی ایام و حق ناشناسی یاران و دور روزگاران 

می پردازد، همانقدر آواز دوم به معشوق و پریشانی دل و ساقی و ساغر نظر دارد.

که در این میان نوای خوش شجریان غوغا می کند و دل ما را رمیده می سازد.

بارها گفته ام که اگر حافظ می دانست روزی غزل هایش را شجریان خواهد خواند، بسیار بیش از 

اینها غزل می سرود.

آواز: استاد شجریان

تار: استاد بیکچه خانی

غزلیات: حافظ


1 باغبان گر پنج روزي صحبت گل بايدش

بر جفاي خار هجران صبر بلبل بايدش

درآمد همايون (جمله اول)

اي دل اندر بند زلفش از پريشاني منال

مرغ زيرك چون به دام افتد تحمل بايدش

درآمد همايون (جمله دوم)

رند عالم سوز را با مصلحت بيني چه كار؟

كار ملك است آن كه تدبير تامل بايدش

جمله اول چكاوك

تكيه بر تقوا و دانش در طريقت كافريست

راهرو گر صد هنر دارد توكل بايدش

اوج چكاوك جمله دوم

با چنين زلف و رخش بادا نظر بازي حرام

هر كه روي ياسمين و جعد سنبل بايدش

بيداد

نازها زان نرگس مستانه اش بايد كشيد

اين دل شوريده تا آن جعد و كاكل بايدش

بيات راجع

ساقيا در گردش ساغر تعلل تا به چند؟

دور چون با عاشقان افتد تسلسل بايدش

عشاق

كيست حافظ تا ننوشد باده بي آواز رود؟

عاشق مسكين چرا چندين تجمل  بايدش؟

عشاق فرود به قرچه

حافظ غزليات

مشخصات عروضي:

وزن:‌ فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

بحر: رمل مثمن محذوف


دلم رميده شد و غافلم من درويش

كه آن شكاري سرگشته را چه آمد پيش

قرچه

10 الف و 10 ب چو بيد بر سر ايمان خويش مي لرزم

كه دل به دست كمان ابرويست كافر كيش

10 الف قرچه 10ب رضوي

11 خيال حوصله ي بحر مي پزد هيهات

چه هاست در سر اين قطره محال انديش

حجاز

12 بنازم آن مژه ي شوخ عافيت كش را

كه موج مي زندش آب نوش بر سر نيش

جامه دران

13 ز آستين طبيبان هزاران خون بچكد

گرم به تجربه دستي نهد بر دل ريش

جمله اول كرد بيات

14 به كوي ميكده گريان و سرفكنده روم

چرا كه شرم همي آيدم ز حاصل خويش

جمله دوم كرد بيات

15 نه عمر خضر ماند و نه ملك اسكندر

نزاع بر سر دنيي دون مكن درويش

ابوعطا فرود به عشاق

16 بدان كمر نرسد دست هر گدا حافظ

خزانه يي به كف آر ز گنج قارون بيش

شوشتري فرود به همايون


منبع: کتاب هزار گلخانه آواز



از بیت اول تا بیت هشتم آواز در گوشه های همایون خوانده می شود..

در بیت 8 شاهد فرودی زیبا به شور هستیم.که استاد شجریان آواز همایون را با غزلی دیگر

به شور سوق می دهد. دلم رمیده شد و غافلم من درویش و . . .

و در شور، به حق شوری به پا می کند.

در بیت 11 از شور به ابوعطا می رود حجاز و جامه دران میخواند.

سپس با فغان معروف کرد بیات، آواز را در کردبیات ادامه میدهد

ز آستين طبيبان هزاران خون بچكد

گرم به تجربه دستي نهد بر دل ريش

در بیت 15 به زیبایی به همایون فرود می آید و با شوشتری ادامه می یابد و در همایون به اتمام می رسد.



دانلود آواز دوم آلبوم بیداد


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

زخم و مرگ شعری از لورکا ترجمه و دکلمه ی شاملو

فدریکو گارسیا لورکا در این شعر مرگ ایگناسیو سانچز مخیاس را به گونه ای شگرف می سراید

سال 1934

ایگناسیو در زمان خود یکی از بزرگترین گاوبازان اسپانیا بود و آنگونه که خود لورکا از او یاد می کند

ایگناسیو منش و خویی پهلوانانه و جوانمردانه داشته است.

این دو در حدود 10 سال با هم دوست صمیمی بوده اند.تا لحظه ی مرگ ایگناسیو.

لورکا به گونه ای اعجاب انگیز مرگ دوستش را با ادبیات روایی به نمایش میگذارد

از مرگ ایگناسیو می نویسد تا او را جاودانه کند.با شعری که در تاریخ جاودانه شد.

از سویی دیگر ما فهم و درک زیبایی این شعر عظیم را مدیون شاملوی بزرگ هستیم

که با ترجمه ی این شعر، خود حماسه ای دیگر، هم اندازه با شعر لورکا آفریده است.

شما با خواندن این شعر براحتی می توانید صحنه ی مرگ ایگناسیو را تجسم کنید و با

حال و هوای آن دوران همراه شوید.

موزیک متن هم بسیار زیبا و مناسب انتخاب شده و این توانایی را دارد که براحتی شنونده را

به فضای میدان گاوبازی در آن دوران در اسپانیا ببرد.

در این فایل که برای دانلود گذاشتم، شاملو دو شعر از لورکا رو دکلمه می کنه

اولی که همون مرثیه ای برای مرگ ایگناسیو هست

دومی هم شعر کمانداران هست که اون هم به نوبه ی خود زیباست.

شما رو به شنیدن این دکلمه ی زیبا با صدای گرم شاملو دعوت می کنم.

متن شعر در ادامه ی مطلب


دانلود دکلمه ی زخم و مرگ با صدای شاملو

 


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

ادامه نوشته