به یاد شیرکو بی که س، شاعری که سرزمینش را می سرود

در برابر چشم همه

لباسش را بالا کشید و فریاد زد... 

من فقط تن خود را می فروشم

تنها تن خود را و بس

اما میبینم همین جا

در برابر چشم همه

هستند کسانی که

تن کوهستان و

تن دشت و بوستان و

تن آفتاب و باران را

فروخته اند و با وقاحت تمام

بر صندلی شرافت این سرزمین تکیه زده اند


 در برابر چشم‌های آسمان

ابر را

در برابر چشم‌های ابر

باد را

در برابر چشم‌های باد

باران را

در برابر چشم‌های باران

خاک را

دزدیدند،

و سرانجام در برابر همه چشم‌ها

دو چشم زنده را زنده به گور کردند

چشم‌هایی که دزدها را دیده بود.

شیرکو بی که س

 

شیرکو بی که س

 

متاسفانه چندی پیش شاعر بلند آوازه ی کرد، (شیرکو بی کس) دار فانی را وداع گفت

من در شرایطی بودم که هیچ گونه دسترسی ای به وب نداشتم

اینک اما با چشمانی خیس شعرهای سرخش را مرور میکنم و به یادش مینویسم

اولین باری که شعری از او خواندم با آخرین کلامش شوکه شدم.بقدری سنگین و ساده عمق فاجعه را

بیان کرده بود که همچون صاعقه بر افکارم فرود آمد.

لێره‌ که‌س کوردی نازانێ و نایبه‌ین بۆ خودا

شعری که برای فاجعه ی بمباران شیمیایی حلبجه سروده بود.

با اشعارش قلبها را سرشار از مفهوم سرزمین می کرد.

در مطالب پیشین وبلاگ چند اثر از شیرکو بی که س را آورده ام

من ناوم خه و نه

به یاد بمباران شیمیایی حلبجه

در اینجا نیز به چند سروده ی دیگر وی اشاره میکنم

 

من ئه گه ر ئه و ويلبوونانه م نه ديبايه

قه ت نه ئه بوم به م ريگايه

من ئه گه ر ئه و تاريکيانه م نه ناسيايه

قه ت نه ئه بوم به م چرايه

به لام ئه و ريگه و چرايه يش

له ئيسته دا

وا له چاواني تو دايه!

ترجمه:

من اگر این سرگردانی ها را نچشیده بودم

هرگز به این راه بدل نمی شدم

من اگر با این تاریکاها آشنا نمی شدم

هرگز به این چراغ بدل نمی شدم

ولی این راه و چراغ هم که اکنون هست

در چشمان تو ست!


شوره بي  ژنيکه

پياو  پيله قه ي  داوه  له پشتي

پياو  قژي  راکيشاوه  و

پياو  سواري  بوته قه ي  ملي  بووه

بويه  وا  چه ما وه ته وه !

ترجمه:

درخت بیدی ست زن

که مرد لگد بر پشتش زده

مرد گیسوانش را کشیده

و مرد بر گردنش سوار شده

به همین خاطر اینگونه خمیده است



واژه‌ را كاشتیم

برای آنكه در دشتها

فردا بروید!

واژه را با باد در‌آمیختیم

تا در آسمان

حقیقت پرواز كند!

شعر را ركاب سنگ كردیم

تا در كوهها

تاریخی نو قیام كند!

ام‍ّا دریغا...دریغ!

دشتها را چنان برگی سوزاندیم

آسمان را قفس كردیم و

كوهها را ترور...

بدین‌گونه شعر نیز

اینك به ویرانه‌ای سوخته مبدل شده است


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

 

ترانه گوله با صدای زکریا عبدلله

ذکریا عبدلله یکی از خواننده های خوش ذوق و خوش صدای کردستان ترکیه است

امروز میخوام یکی از آثار این خواننده رو بهتون معرفی کنم که خودم خیلی دوس دارم

متن کوردیش رو نمیذارم فقط ترجمه شعر رو مینویسم

هرچند شاید نشه دقیقا همون معنای شعر کردی رو به فارسی برگردوند

 

ترجمه:

من از سیاهی چشمای تو سردر نمیارم

ای گل، دلم میناله از هجر تو

وقتی بوی تو (بوی گل آب) به مشامم میرسه

منو مثل موهای سیاهت آشفته میکنه


ای که لبخند ناگهانی ات رو برام میفرستی

دلت به حال من سوخته ات، نمیسوزه

روحم بال میگیره وقتی صدای تورو میشنوم

دست خودم نیست، به دامت اسیر شده ام


بس کن، تا کی از دست تو بنالم

چرا رحمی به حالم نمیکنی

چشم براهتم برای بوسه ای منتظرم

توروخدا نذار این رنج من بر باد بره


دلم آروم نمیگیره

چشام خواب نداره

بذار چهره ات طلوع کنه

من تورو میخوام


خجالت نداره که نگران نباش (چاوان مه جیره: با ترس به این سو و آن سو نگاه کردن)

خنده هاتو برام نفرست

دلم از عشق تو سیراب شده

چشم براه تو ام، بیا پیشم


آواره ی کوه و بیابان شدم بخاطر تو

بیا کنارم و بگذار ببوسمت  :)


دلمو نشکن و یکبار شادم کن

بهم رحم کن و مثل باران بر من ببار


تو برای من زندگی هستی

نفس روحم هستی

تو خواب شبانه ام هستی

ای زیبای من


دانلود ترانه گوله با صدای زکریا


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

من ناوم خه‌ونه

 

شیرکو بی که س

من ناوم خه‌ونه
خه‌لكی ولاتی ئه‌فسوونم
باوكم شاخه و
دایكم ته‌مه
من له سالیكی مانگ كوژراوو، له مانگیكی هه‌فته كوژراوو
له روژیكی سه‌عات كوژراودا
دوای شه‌ویكی پشت كوماوه‌ی هه‌وراز به كول
به‌ره‌به‌یانیكی زامدار
له شه‌فه‌قیكی كه‌سكه‌وه
وه‌ك گزنگیكی خویناویی كه‌وتمه خواری و
داگیرسام و بووم به مومیك
گر به مل و
بووم به پرسیك
ده‌م به هاوار

برگردان به فارسی:

اسم من خواب
از دیار افسون
پدرم قله و
مادرم مه.
زاده به سالی ماه مردار، ماهی هفته مردار و روزی ساعت مرده‌ام
بعد شبی آبستن به باد
بعد شبی كوژپشت و كوهستان به دوش
در بامدادی رنجور و زخم بر تن
از شفقی تارو تنگ
چون تیری خونین به زمین افتادم و
شلعه‌ور شدم و چون مومی روشن
آتش به گردن
شدم پرسشی
لب به فریاد

شاعر: شیرکو بی که س


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

پی بلین

اینبار میخوام یک ترانه ی بسیار زیبا و عاشقانه ی کردی رو به شما معرفی کنم

ترانه : پی بلین
به او بگوئيد

خواننده: زیاد اسعد

زیاد اسعد


پی بلین تو خوا که ­سی روژی هه زار جار
تورا به خدا بهش بگین کسی روزی هزار بار

ناوی توی له سه ­ر لیوه به گریان و زار
اسم تو با گریه و زاری رو لبهاشه

پیی بلین ئاشقی کم شیت و سه­ رگه ­ردان
بهش بگین عاشقی دیوانه و سرگردانم

چاوه ­ریمه روژ و شه ­و له کوچه­ و کولان
روز و شب تو کوچه ها چشم براهم

پیی بلین به ­سه ­رهاتم کرا به چیروک
بهش بگین سرنوشتم داستان شده

هه ­موو خه ­لک ده ­زانن منم مال ویران
و همۀ مردم میدانند این منم که خانه ویران شده ام

پیی بلین هه­م وو عاله ­م پیی بلین هه­ مو دونیا پیی بلین
بهش بگین همه مردم و همه دنیا بهش بگین

پیی بلین له هه ­ر کوچه­ و دیوارو ده ­روازه­ی شار
که در هر کوچه و دیوارو دروازۀ شهر

ناوی ئه ­وه که نوسراوه به خوینی منی هه ­ژار
اسمه اونه که با خون من بینوا نوشته شده

پیی بلین له هه ­ر لایه هه ­وری ده­ کاته باران
بهش بگین هر طرف ابری که میباره

ئه ­وه منم ده ­بارینم فرمیسکی ئازار و ژان
این منم که اشک درد و رنج میبارانم

پیی بلین دلدار­یکم به شه ­و ته ­نیا ئه ­مینم
بهش بگین عاشقی هستم که در تنهایی شبها

به یادی ئه ­و هه ­زار شیعری ئاشقانه ئه­ خوینم
به یاد او هزار شعر عاشقانه میخوانم

پیی بلین روژی دادی ده ­مرم سه ­ر ده ­نیمه ­وه
بهش بگین یه روز میاد میمیرم و سر رو خاک میذارم

به یادی ئه ­و به هه ­ناسه ­ی گه ­رمی ئه ­و ده­ ژیمه ­وه
اما با یاد اون و با نفس گرمش عمر دوباره می­یابم

پیی بلین که له من ئاشقتر کییه!؟
بهش بگین که از من عاشقتر کیه!؟

وه ­کو من دیوانه­ و شه ­یداتر کییه
مثل من دیونه و شیداتر کیه

ئه­ گه ­ر ئه ­و ولاتی په ­نای ئاشقانه
اگه او سرزمین پناه عاشقانه

کی وه­ ک من کوردیکی بی مال و جییه
کی مثل من یه کُرد بی جا و مکانه

دانلود ترانه پی بلین یا صدای زیاد اسعد


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

خیام و هه ژار 2

چندرباعی درارتباط با نوروز وبهارازحکیم عمر خیام

به همراه برگردان کردی آنها توسط شادروان حکیم عبدالرحمن شرفکندی (هه ژار)

هرذره که بر روی زمینی بوده است

خورشیدرخی،زهره جبینی بوده است

گرد از رخ آستین به آزرم فشان

کان هم رخ خوب نازنینی بوده است

 

هه رخولی که دیت چزورچتوزکالی بو

کیل گه ردن وکولمه سوروچاوکالی بو

شه رمی بکه توزی ده ته کینی به رگت

ئه وتوزه گلی رومه تی لیو ئالی بو

 

درهردشتی که لاله زاری بوده است

ازسرخی خون شهریاری بوده است

هر شاخ بنفشه که از زمین می روید

خالی است که بررخ نگاری بوده است

 

هه رپنجه گولیکی سورله گولزاری بو

ئه و سوریه خوینی  دلی دلداری  بو

هه رپه لکه وه نه وشه یه ک له هه ردی ده ردی

خالیکه له سه ر رومه تی نازاری بو

 

ابرآمدو باز برسر سبزه گریست

بی باده گلرنگ نمی شاید زیست

این سبزه که امروز تماشاگه ماست

تاسبزه خاک ما تماشاگه کیست؟!

 

پرژانی هه ور له ده شت وده ر بارانی

بی مه ی بی ده می تامی ژیان نازانی

وا ئیمه له سه یری سه وزه زارین داخو

سه وزه ی گلی ئیمه کی بکا سه یرانی؟!

 

هرسبزه که برکنارجویی رسته است

گویی زلب فرشته خویی رسته است

پا بر سرسبزه تا به خواری ننهی

کان سبزه زخاک لاله رویی رسته است

 

هه رسه وزه که تازه له ده م ئاوی رواوه

وه ک تازه خه تی له لیوی لاوی رواوه

هه نگاوی له سه رشینکه به پاریز دانی

ئه و شینکه له خاکی مه سته چاوی رواوه

 

اکنون که گل سعادتت پرباراست

دست توزجام می چرابیکار است

می خورکه زمانه دشمنی غداراست

دریافتن روز چنین دشوار است

 

تا باغی گولی به خت و جوانیت له به ره

سه رخوش به،دلت خوش که،چوه ختی که سه ره؟

ئه روژی له ده س ده چی وه گیر نایه ته وه

چه پگه ردی زه مانه دوژمنی قه سته سه ره

 

برگیر پیاله و سبو ای دلجوی

فارغ بنشین به کشتزارولب جوی

بس شخص عزیز را که چرخ بدخوی

صدبار پیاله کردوصدبارسبوی

 

نازداره به هاره،سه وزه یه،ده م ئاوه

کوا ده فر و پیاله مه ی؟دلم ته نگاوه

گه ردون گه لی وه ک توومنی سه دجارسه دجار

به پیاله دروست کردو له به ردی داوه


رباعی دیگری

این بار از مسعود سعد سلمان


درآرزوی بوی گل نوروزم

درحسرت آن نگار عالم سوزم

ازشمع سه گونه کار می آموزم

می گریم ومی گدازم ومی سوزم



با تشکر از دوست خوبم مجتبی که در تهیه سری مطالب (خیام و هه ژار) به وبلاگ کمک میکنند



آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی



21 فوریه روز زبان مادری، شعر کردی پیره هه لو (عقاب پیر)

21 فوریه مصادف با دوم اسفند، روز زبانی مادری نام گرفته است

از این روی قصد دارم یکی از مشهورترین و محبوب ترین اشعار کردی را در این روز ارائه کنم.

البته دکتر پرویز ناتل خانلری نیز شعری با همین مضمون سروده است.

که آن را نیز در بخش ادامه مطلب قرار داده ام.

شعر پیره هه لو (عقاب پیر)

شاعر: سواره ایلخانی زاده (بوکانی) از همشهری های خودم.

که با الهام از شعر هه لوی برزه فر (عقاب بلند پرواز) استاد عبدالرحمن شرفکندی (ماموستا هه ژار)

سروده شده و دو بیت آخر نیز،همان شعر معروف هه ژار می باشد.

"ژینی کورت و به هه لویی مردن        نه ک په نا بو قه لی رو ره ش بردن

لای هه لوی به رزه فری برزه مژی       چون بژی شرطه نه وه ک چه نده بژی"

که به جرات میتوان گفت که هر کردی، این شعر را شنیده  و الگوی بسیاری از کردها بوده و هست.

ترجمه ی این شعر بلند کار آسانی نیست و من سعی کردم هم به معنی و هم به کلام شاعر وفادار باشم

شاید در بعضی ابیات، معنی کلمه به کلمه شعر را ترجمه کرده باشم و بر عکس در برخی ابیات

فقط مفهوم و پیام آن بیت را رسانده باشم.

در آخر از دوستانی که به زبان کردی آشنایی ندارند تقاضا دارم، ترجمه را به دقت بخوانند

یقینا درس های گرانقدری از پس آن حاصل خواهد شد.سرلوحه ای برای راه و رسم زندگی

آواز ایرانی

شعر پیره هه لو:

پاییزه دار و ده ون بی برگه        دل په شوکاوی خه یالی مه رگه

پاییز است و درختان بی برگ شده اند          دل من از خیال مرگ سردرگم شده است

هه ر گه لایی ک که له داری ک ده وه ری      نوسراوه یه که به ناخوش خه به ری

هر برگی که از درختی می افتد، نوشته ایست با خبری تلخ

تاو هه ناوی نیه وا مات و په شیو      له شی زاماری ده کیشیته نه شیو

آفتاب گرما ندارد و بی رمق است     کشان کشان تن خسته ی خود را یدک میکشد

روژپه ره سارده کزه ی بای زیریان       کاته بو ژینی له دست چو و گریان

روزگار سرد است و باد جنوبی سردی می وزد،    وقت خوبیست برای گریه بر عمر از دست رفته

دلی پر بو له په ژاره و له دلو        ژینی خوی هاته وه بیر پیره هه لو

دلش پر از درد و غم بود،  عقاب پیر روزگار خود را بخاطر آورد

به قسه خوشه مه ترسی مردن         تاله ئه و هه ستی به مردن کردن

به گفتار ساده است که از مرگ نترسی، ولی در واقع بسیار تلخ است که منتظر مرگ باشی

کاتی کوچ کردنه وختی سه فه ره       داخه که م سه ختی نه مانم له به ره

وقت کوچ و سفر فرا رسیده ، اندوه و سختی نبودن در پیش است

هه ر بینا هات ئه جه ل و من مردم       با له شیوی ک په ر و بالی بردم

شاید به ناگاه عجل بیاید و مرگم فرا رسد، در گوشه ای از آسمان ،باد پرو بالم را برکند

تو بله ی پاشی نه مان ژینه ک بی؟         بو له شی سارده وه بو تینه ک بی؟

آیا بعد از مرگ زندگی دیگری وجود دارد؟     آیا برای جسم سرد و مرده گرمایی هست؟

تو بله ی ئه و خه وه هه ستانی بی؟         یا نه ئه و قافله وه ستانی بی؟

آیا این پس از این خواب، بیداری هست؟ آیا این قافله توقفی خواهد داشت؟

مرگه  دی و دوا به هه موشت دی نی        هه مو ئاواتی له دل ده ستی نی

مرگ است، می آید و به همه چیز خاتمه می دهد، تمام آرزو ها را از دل می ستاند

پاشه روکه یه کی بکم له و باخه         تاکو بال و پری من پرداخه

بگذار گشتی در این باغ بزنم، تا هنوز بال و پر من توان پرواز دارد

هر بروم نابه لد و بی سه رو شوین        دیار نیه خیلی هه لویان له چوین

بی نشان و بی مقصد پرواز میکنم (به سوی ناکجا آباد). معلومم نیست خیل عقاب ها کجایند

شارزای ریگه ی مردن کیه؟         چیه ئه و منزله کوینی جیه؟

چه کسی راه مرگ را می شناسد؟ مکانش کجاست؟ چگونه جایی ست؟

نامه ریبواری که لی هات و نه هات        چاره کم به شکو ئاوا هات و نه هات

قدم در راه مینهم، به امید تقدیر و هرچه در پیش است، شاید چاره ی  بخت من اینگونه مقدر شود

خوی به خوی کوت که ده چم بو لای قه ل        که ی خودای پیر و به بیری گه لی مه ل

به خود گفت: به نزد کلاغ میروم، کدخدای پیر و دانای پرندگان

هه لفری راوکه ری زالی که ژ و کیو         له چیای به رزه وه روی کرده نه شیو

شکارچی پیر کوه و دشت پرواز کرد و از آسمان مرتفع به سمت دشت آمد

که و ته ئه و ده شته له ترسا ته ق و ره و        ده ر پری کورکور و کرمایه وه ک که و

از ترس ورود عقاب هیاهو و بلوای در دشت در گرفت و پرندگان از هر گوشه پا به فرار گذاشتند

هاته لای قه ل به کزی و بی وازی          قه ل کوتی مامه هه لو ناسازی؟

با دردمندی و بی رمقی به نزد کلاغ آمد، کلاغ گفت: جناب عقاب بیمار شده ای؟

 

 

کوتی قالاوه ره شه ی پز کورم        پیرم و پیه له لیوی گورم

عقاب گفت: پرو بالم ضعیف شده.پیر شده ام و پایم لب گور است

باخی ژینم به خه زان ژاکاوه         کاتی مه رگه و عه جه لیش ناکه وه

باغ زندگی ام از خزان در رنج است، زمان مرگ فرا رسیده و عجل به ناگاه در راه است

پیم بلی چونه که تو هه ر لاوی        زور به سال پیری به لام چا ماوی

به من بگو چگونه است که تو هنوز جوانی، گرچه به سن و سال بسیار پیر هستی ولی سالم و سرحال مانده ای

هیزی ئه ژنوم نیه بال بی هیزه        هه مو گیان داری ژیان پاریزه

زانو هایم توان ندارد و بالم ناتوان گشته، حیوانات به هر حال به این روز گرفتار می شوند

قه ل کوتی باشه که گوی را دیری         په ندی من پاکی به دل بس پیری

کلاغ گفت: بهتر است که گوش فرا دهی و پندم را به دل بسپاری

ئه و ده مه ی بابی به هه شتی من مرد         دور له تو درد و به لای ئیوه ی برد

زمانیکه پدر بهشتی من فوت کرد، دور جان شما، درد و بلای شما را با خود برد

په ی کوتم روله ئه وه ی زار و نه زار         هه یه تی درد و نه خوشی به هه زار

به من گفت: فرزندم هر جانداری، پیر یا جوان، هزاران بیماری و مرض دارند

دیق و زردویی و ئاهو و ورهه م              به گژه ی بای به قه وت دین به ر هم

دق و زردی و سکته و سرطان، مانند یک طوفان با هم به سراغ می آیند

گوشتی که و چه نده که تام داره به ناو           هه نگ و هالاوی ده هنویته هه ناو

گوشت کبک هرقدر که خوشمزه است، بیماری های زیادی را بهمراه دارد

تاوه سی بیر و خه یال سرده که وی          که له گور که و تی وه ها در ده که وی

میل و هوس بر تو پیروز میشود ولی در دوران پیری هزاران مرض پدیدار میشود

پین و پالی که له پالی دی یه           منزلی نوکه ری خوتی لی یه

ولی گنداب و لجن زار (پهن و سرگین) روستا ها، منزلگاه من است

که ره توپیو که لاکی گویلک          هه لمی دل رونکه ره وه ی سه گویلک

الاغ مردار و لاشه ی گوساله ها، پاک کننده و شفا بخش تن و جان هستند

پیکه وه چینه بکه ین له و په ینه          بوی سنیر مه رحه می بیر و زینه

بیا با هم در این پهن ها چینه کنیم، برای ما دوای درد ذهن و هوش است

ول به وه چه نده به معنا قوله            مه ثه ل و گفتی قه دیما قوله

دقت کن که چقدر معنی این گفته عمیق است، ضرب المثل قدیمیان است و پر معنی

بیکه سه ر مشقی ژیان ئه و ئیشه         هه ر له سه ر داری نه وی هه ل نیشه

این کار را سر مشق زندگی ات قرار بده، فقط بر روی درختان کوتاه، فرود بیا (هرگز بلند پروازی نکن)

هاته وه بیری هه لو رابردوی          پاکی بوژانه وه یادی مردونی

عقاب گذشته ی خود را به یاد آورد، تمام خاطرات در ذهنش مرور شد

گول کرا رایه خ و پایه ندازم          چه نده ئاژوا له شی کیو ئاوازم

زمین و دشتها در زیر پایم بود، چقدر تن کوه ها به آواز من لرزید

چه نده روانه مه زه وی له و بانه          کیو و ده شت له و سه ره وه چه ن جوانه

رودخانه ها از این بالا چقدر روان هستند، کوه و دشت از این بالا چقدر زیباست

چه ن چکوله ن په له وه ر له و به رزه          ئاخ که چه ن خویری گره ئه م ئه رزه

موجودات از این بالا چقدر کوچک به نظر میرسند، افسون که این زمین فرومایگان را در بر گرفته است

چه نده راوی که و که و بارم کرد             دژمنی تاقه نیشم قارم کرد

چقدر پرندگان و کبک ها را شکار کردم و دشمنان را از پای در آوردم

کولکه زیرینه وه کو طاقی زه فر          ئاسمان بو منی به ست کاتی سه فر

رنگینکمان مانند طاق ظفری بود که آسمان در هنگاه سفر برایم می ساخت

هه و ته وانان بو مدالی شه ری من          چه نده شوراوه به خوین شاپه ری من

مدالهای جنگی فراوانی کسب کرده بودم و شاه پر من بارها با خون شسته شده بود

ئه ستا بو وا ره به ن و داماوم؟              من هه لو، چاو له دمی قالاوم؟

پس چرا اکنون اینگونه فرتوت و درمانده شده ام؟ من عقاب، چشم به سخنان کلاغ دارم؟

ساکه و کاره وه ها ساکاره                 مرگه میوانی گه دا و خون کاره

تقدیر چنین است و چاره نیست، مرگ مهمان گدایان و فاتحان است

هه  وری ئاسمان بی خلاتم باشه           باله شم خاکه پکیشن باشه

بگذار کفن من ابرهای آسمان باشد، بگذار خاک بر روی جسمم بریزند

کوتی وا شینی دریژ پیش که شی خوت          گوشتی منداره وه بو هه ر به شی خوت

عقاب به کلاغ گفت: عمر طولانی پیشکش خودت، گوشت مردار هم ارزانی خودت (سهم خودت)

"ژینی کورت و به هه لویی مردن         نه ک په نا بو قه لی رو ره ش بردن

عمر کوتاه و عقابانه مردن، نه اینکه به کلاغ روی آوردن

لای هه لوی به رزه فری برزه مژی       چون بژی شرطه نه وه ک چه نده بژی"

در نزد عقاب بلند پرواز آسمانها، چگونه زیستن مهم است، نه چه اندازه زیستن (شرط چگونه زیستن است، نه چه اندازه زیستن)

 

 


شاعر: سواره ایلخانی زاده

برگردان به فارسی: کسری وحیدی


از دوستان کرد زبان خواهش میکنم اگر نقص و خطایی در ترجمه ی این حقیر وجود دارد حتما با ذکر بیت و تصحیح ترجمه اطلاع دهید تا در اصرع وقت اصلاح کنم.با تشکر


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

ادامه نوشته

بارون بارونه گروه رستاک

یک گروه جوان و پر نشاط

که سعی در بازگو کردن موسیقی سنتی در همان قالب ولی به شیوه ای امروزی هستند

معلومه که ازشون حمایت میکنم

هرکی سعی کنه موسیقی اصیل و سنتی ایرانی رو احیا کنه، با کمال میل ازش حمایت میکنم.

خوشحالم که این گروه فعالیت میکنند و امیدوارم روز به روز بهتر و قوی تر کار کنند.

دو ترانه ی زیبای این گروه رو به شما معرفی میکنم

ترانه ی لری و بسیار زیبای بارون بارونه (یا گل باغ)

و

ترانه ی کردی و بسیار زیبای سه و زه لی (سبزینه)

دانلود ترانه ی بارون بارونه گروه رستاک

دانلود ویدئو کلیپ بارون بارونه گروه رستاک

و 

دانلود ترانه ی کردی سه وزه لی گروه رستاک


آواز ایرانی

حسن زیرک، ریمیکس، پیوند نسلها

مدتی پیش عروسی یکی از اقوام بود

میدونید که من کرد هستم و در عروسی هامون کردی میرقصیم

یکی از ترانه های جالبی که گروه موسیقی برای رقص تدارک دیده بود

آهنگی ریمیکس شده از خواننده بزرگ کرد، حسن زیرک (اسطوره ی موسیقی کردی) بود

با سیستم های ادیت موزیک ریتم آهنگ رو تند کرده بودند و در همونجا نوازنده ی کیبورد

همراه با ترانه کیبورد میزد و ریتم های جدیدی رو وارد کار کرده بود

صدای حسن زیرک با اون ریتم تند بسیار جالب و نوین بود

البته در قسمت دوم ترانه، آهنگی از دیگر خواننده ی قدیمی کرد، محمد ماملی تنظیم شده بود

کلا کار جالبی بود

من که خیلی خوشم اومد و خیلی هم خوب با اون ترانه رقصیدم

چند روز پیش یکی از دوستانم فایل صوتی این ترانه ی ریمیکس شده رو برام پیدا کرد

من هم تصمیم گرفتم توی وبلاگ بذارم

البته همراه با ترانه ی اصلی حسن زیرک

ایده ی جالبیه

دانلود ترانه ی ریمیکس حسن زیرک و ماملی

البته وسطاش خواننده ی گروه موسیقی یه تیکه هایی میندازه :)

دانلود ترانه ی اصلی حسن زیرک (لای لای)

 


آواز ایرانی

واران وارانه شهرام ناظری

سلام

این بار هم اثری کردی، شاید بپرسید که چرا این مدت رفتم تو فاز کردی

نه این بار اتفاقی بود.یعنی دلم بدجور هوای این ملودی زیبا رو کرده بود

خیلی ها این اثر زیبا رو بارها شنیده اند ولی معنی شعر کردی اون رو نمیدونن

و برای همین نمیتونن جوری که لازمه با این اثر زیبا ارتباط برقرار کنند

من سعی کردم شعر کردی این اثر بسیار لطیف و دلنشین رو برای شما ترجمه کنم 

تا حس کلام علاوه بر حس ملودی بتونه بخوبی انتقال پیدا کنه


 

اثری از " شهرام ناظری " بر اساس ملودی قدیمی کردی

به همراه ارکستر سمفونیک ارمنستان به رهبری " لوریس چکناواریان"  

چکناواریان ناظری

 

واوارن وارانه، واران ترم كرد (باران بارانه ،باران خیسم كرد)

 

سوزه ی چاو خومار عزیزه كم ، له دین درم كرد

 (سبزه روی چشم خمار عزیزم، از دین به درم كرد)

 

نازنین ، له دین درم كرد (نازنین ، از دین به درم كرد)

 

واران وارانه ، واران وارانه ، عزیزكم  گل ریزه ریزه

(باران بارانه، باران بارانه،عزیزم  گل پر پره)

 

وعده ی وهار دای عزیزكم ،  یه خو پاییزه

(وعده ی بها ر داد، عزیزم، الان پاییز شده (پاییز شد و ولی نیامدی) )

 

واوارن وارانه، واران ترم كرد (باران بارانه ،باران خیسم كرد)

 

سوزه ی چاو خومار عزیزكم ، له دین درم كرد

 (سبزه روی چشم خمار عزیزم، از دین به درم كرد)

 

نازنین ، له دین درم كرد (نازنین ، از دین به درم كرد)

 

دانلود واران وارانه شهرام ناظری

 


 

 

آواز ایرانی

عید نوروز مبارک

گشت گرداگرد مهر تابناک ایران زمین

                          روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین

ای تو یزدان، ای تو گرداننده ی مهر و سپهر

                         برترینش کن برایم این زمان و این زمین


عید نوروز رو به همه ی ایرانی های عزیز در هرکجا که هستند، تبریک میگویم

عید امسال میخوام شما رو با یک ترانه ی بسیار زیبای کردی آشنا کنم

ترانه ای که خواننده ی اسطوره ای کرد حسن زیرک برای نوروز خوانده است

حسن زیرک

حسن زیرک در شهر بوکان (شهر من) به دنیا آمد.

هر ساله چند روز اول عید در تمام خیابان های بوکان این ترانه شنیده میشود.

نه و روز: ترانه ی نوروز با صدای حسن زیرک

ترانه ی کردی نوروز

 http://ifile.it/lny2qfx/Newroz.mp3 لینک کمکی

 

به یاد بمباران شیمیایی حلبجه

۲۵ اسفند مصادف با ۱۶ مارس در سال ۱۹۸۸ توسط رژیم وقت عراق طی عملیاتی مرسوم به عملیات انفال مردم کرد حلبجه بمباران شیمیایی شدند و پیرامون آن حدود ۱۸۲ هزار نفر به‌ویژه کودکان و زنان و سالخوردگان آن کشته شدند

تاریخچه

حلبجه

حلبجه


شاعر بلند آوازه ی کرد ، شیرکو بیکه س شعری زیبا در این باب سروده است

که تقدیم میکنم:

شیرکو بیکه س

 

له‌ دووای خنکانی هه‌له‌بجه

سکاڵایه‌کی  درێژم نووسی بۆ خودا

به‌ر له‌ خه‌ڵکی بۆ دره‌ختێکم خوێنده‌وه‌

                                             دره‌خت گریا

  له‌ په‌ناوه‌ باڵنده‌یه‌کی پۆسته‌ چی  وتی:

          "باشه‌ کێ بۆت ده‌با؟

                 گه‌ر به‌ ته‌مای منی بیبه‌م

                  من ناگه‌مه‌ عه‌رشی خودا"

    بووه‌ شه‌و دره‌نگ

   فریشته‌ی ره‌شپۆشی شێعرم  وتی:

                 " تۆ هیچ خه‌مت نه‌بێ ، من بۆت ده‌به‌م هه‌تا سه‌رێ،

                      تا که‌شکه‌ڵان،

                           به‌ڵام به‌ڵێنت ناده‌مێ خۆی نامه‌که‌م لێ وه‌رگر،

                                  خۆت ده‌زانی ، خودای گه‌وره‌ کێ ده‌یبینێ"

وتم: " سپاس ، تۆ هه‌ڵفڕه‌" 

فریشته‌ی ئیلهام هه‌ڵفڕی و 

له‌گه‌ڵ خۆی سکاڵای برد

   رۆژی دووایی که‌ هاته‌وه‌ 

      سکرتێری پله‌ چوواری  نوسینگه‌ی خودا

                               عوبێد ناوێک!

   هه‌ر له‌  سه‌ر  هه‌مان سکاڵا 

                له‌ داوێنی دا 

                       به عه‌ره‌بی بۆی نووسیبووم :

                            گه‌وجه بیکه‌ به عه‌ره‌بی 

                              لێره‌ که‌س کوردی نازانێ و نایبه‌ین بۆ خودا

 

شێرکۆ بێکه‌س

 


ترجمه:

بعد از کشتار حلبجه

درد نامه ای طولانی برای خدا نوشتم

قبل از مردم

آنرا برای درختی خواندم

درخت گریست

در آن نزدیکی

پرنده ای نامه بر

گفت نامه  را چه کس برایت می برد؟

اگر انتظار داری من ببرم

من توانایی رسیدن به عرش خدا را ندارم …

در انتهای شب

فرشته سیاه پوش شعرم

گفت هیچ نگران نباش

من نامه را تا آن بالا برایت می برم

تا عرش خدا

ولی اطمینان ندارم خودش نامه را از من بگیرد

خودت میدانی

خدای بزرگ را کس نمی بیند …

گفتم : قبول ! تو پرواز کن !

پرنده الهام پرواز کرد

و رنج نامه ام را با خود برد

روز بعد که برگشت

منشی درجه چهارم دفتر خدا

عبید نامی

پایین همان نامه

به عربی نوشته بود :

” ابله !

عربی بنویس,

هیچ کس اینجا

کردی نمی داند “

و نامه را به دست خدا نمیرسانیم !!!

shirko bikes,skale bo halabje,youtube

حبلجه

حلبجه

ویدئو کلیپ این دکلمه را دانلود کنید

بهشت خواب

سلام

ابتدا میخوام در مورد آلودگی هوا یک نکته ای خدمتتون عرض کنم

در این روزها آلاینده های هوا به میران خطرناکی زیاد شده و این آلاینده ها آسیب های زیادی به سیستم

تنفسی و قلبی عروقی وارد میکنند

یکی از راههای پیشگیری این است که از ماسک های فیلتردار استفاده کنیم

روزانه حداقل یک لیوان آب کرفس مصرف کنید یا از کرفس در خورش و غذاهای مصرفی استفاده کنید

مواد موجود در کرفس باعث تصفیه خون از سرب (سرب آزاد شده از اگزوز خودروها)

 و تا حدودی چربی سوزی میشود (کاهش سطح LDL )

 


امشب میخوام یک ترانه ی بسیار زیبای کردی را برایتان معرفی کنم (ناگفته نماند که خودم کرد هستم)

این ترانه بهشت خواب نام داره (بهشتی خه ون)

ملودی بسیار رویایی است و فضای لازم برای رساندن مفهوم شعر را ایجاد میکند

ابتدا شعر ترانه رو به کردی مینویسم و ترجمه ی اون رو به فارسی زیر هر بیت مینویسم

بعد تفسیری راجع به مفهوم شعر و هدف اصلی شعر خدمتتون عرض میکنم

ابتدا ذکر این نکته ضروری است که معانی و مفاهیم در شعر کردی

در مقایسه با شعر فارسی بسیار متفاوت است

شعر کردی بی پروا تر و باز تر در مورد بعضی از مسائل بحث میکند

و در خلال این موضوعات مفهوم اصلی خود را نهاده است

قبل از معرفی و ترجمه ای این ترانه باید بگم که ترجمه ی این ترانه نمیتونه تمام زیبایی های اون رو که در زبان کردی نمایان میشه به نمایش بگذاره ولی به هر حال من تلاش خودم رو میکنم که مفهوم و زیبایی این شعر رو انتقال بدم

بهشتی خه ون (بهشت خواب)

خواننده: هومه ر دزه ای

عمر دزه ای

 

دونی شه و بینیم له خه وی

له سر جی بر مانگه شه وی

خوم خزانده سر جی فینک

نه م هیشت بر هناسه م که وی

 

دیشب او را در خواب دیدم

وقتی در زیر نور مهتاب خوابیده بودم

خودم را جابجا کردم

تا گرمای نفسم او را نرنجاند

(در جای خنکتر بستر خوابیدم تا گرمای بدنم اذیتش نکند

و وقتی به خوابم می آید محیط خوابم خنک باشد)

 

قژی خاوی

با لی داوی ئالوزاوی

جار جار دای ده پوشت لاچاوی

خوایه گیان چندم خوش ده وی

 

موهای خیسش

که باد آن را پریشان کرده بود

گه گاه چهره اش را میپوشاند

خدا چقدر او را دوست دارم

 

 

زور به ئاسپایی و به نرمی

دمم برد بو لوی گرمی

چاوی هه ل هیناو پی گووتم

خه ونم ئه دی تو هاوسه رمی

 

با آرامی و به نرمی

لبم را نزدیک لبهای گرمش بردم

چشمانش را باز کرد و گفت

خواب میدیدم که تو همبسترم هستی

 

نه ی هیشت هه ستم

گرتی دستم لوی گه ستم

موچرکیچی خوشی دای گرت

سرتاپای هه ناو و هه ستم

 

نگذاشت بلند شوم

دستم را گرفت و لبم را بوسید (لبم را گزید)

لرزی بسیار خوشایند

سراسر وجودم را فرا گرفت

 

ویک را تا ملا بانگ دانی

تیک هالان و دست له ملانی

له ناکاو ده نگی ملای هات

دای بریم له بژنی جوانی

 

تا هنگام اذان صبح

در آغوش هم بودیم

به ناگاه صدای اذان آمد

و مرا از آن خوش قامت زیبا جدا کرد

 

به سرسامی

به ناکامی بی آرامی

به جیم هیشت بهشتی خه ونم

چاوم پر بو له گریانم

 

مات و متحیر

با ناکامی و ناراحتی (ناآرامی)

بهشت خوابم را ترک کردم

و چشمانم پر از اشک شد

----------------------------------------------------------

هرچند سعی کردم تا آنجا که میشود معنی و پیام شعر را انتقال بدهم ولی به هر صورت آن زیبایی و لطافتی را که یک کرد با شنیدن این شعر بدان دست میابد را نمیتوان با این ترجمه انتقال داد

تحلیلی در باب این ترانه:

فضای ملودی عارفانه است

از همان ابتدا صدای ساز (شمشال) که صدایی شبیه نی دارد این فضا را القا میکند

شاید بعضی ها فکر کنند که این شعر فقط یک ماجرای عاشقانه را روایت میکند

ولی در اصل اینگونه نیست

این روایتی عارفانه است

شاعر نقل میکند که دیشب در خواب معشوق را دیدم (اینجا منظور معبود است)

و به توصیف زیبایی او میپردازد

شاید برای کسانی که با ادبیات کردی آشنایی ندارند روایت عارفانه ی اینچنینی

کمی نامتعارف باشد ولی در ادبیات کردی از عشق بصورت بسیار بی پروایانه سخن سخن میگویند 

از دیر باز اینگونه بوده و این بخشی از ادبیات کردی است

عاشق عشق بازی خود را با معشوق روایت میکند

و بعد میگوید صدای اذان مرا از خواب بیدار کرد

و من به ناچار و برای ادای نماز از خواب بیدار شدم و بهشت خوابم را ترک کردم

و چشمانم پر از اشک شد

این همان چیزی است که اکثر عارفان از آن نالیده اند

که اغلب شریعت و سخت گیری های متشرعان، عارفان را رنجانده است

و شریعت اغلب مانعی برای طریقت و عرفان است (البته شریعتی که صحیح ادا نشود

 وگرنه راه رسیدن به طریقت، شریعت است)

همانگونه که منصور حلاج رنجها کشید

و حافظ میفرماید:

چو منصور از مراد آنان که بر دارند بر دارند

همانطور که شیخ عطار نیشاپوری میفرماید:

پیر ما از صومعه بگریخت و در میخانه شد

در صف دردی کشان دردی کش مردانه شد

 

و همچنین مولانای بزرگ میفرماید:

گفت ای نا صح خمش کن چند پند     پند کمتر کن که بس سخت است بند

      سخت تر شد بند من از پند تو      عشق را نشنا خت دا نشمند تو

(مثنوی دفتر سوم صفحه 294)

 

امیدوارم توانسته باشم حق مطلب را ادا کنم

 

ترانه بهشت خواب را دانلود کنید


آواز ایرانی

 

 


یکی از دوستان در بخش نظرات این مطلب، در مورد یک مجله ی موسیقی انلاین توضیح داده و لینک آن را نیز برای دانلود گذاشته است

مطالب مفیدی در این مجله آورده شده که پیشنهاد میکنم شما هم دانلود کنید

http://musicmagazine.ir/online/

http://musicmagazine.ir/47-number-9-iranian-music-magazine.html

http://musicmagazine.ir/

این هم اطلاعاتی در مورد این مجله


مجله موسیقی ایرانیان در این شماره از خوانندگان پاپ با محسن یگانه و از اهالی موسیقی کلاسیک ایرانی با هنرمندانی چون پری ملکی، محمد معتمدی، سیامک سپهری(سرپرست گروه رستاک) و پرواز همای مصاحبه کرده است. دیگر گفتگوی پراهمیت این شماره مصاحبه با دکتر صادق طباطبائی یکی از نزدیکان امام خمینی و امام موسی صدر در رابطه‌ی فقه و موسیقی است.

از مقالات اختصاصی این شماره می توان به نوشته‌هایی چون «بررسی تاثیر پخش سوپر مارکتی بر اوضاع موسیقی کشور»، «نوشته ای برای علت موفقیت آلبوم «همه اقوام من» گروه رستاک»، «نوشته ای از مارسل پروست نویسنده ی فرانسوی در ستایش موسیقی زشت»، «آیا نسل جدید موسیقی پاپ ایران زنده خواهد ماند؟»، «حلال یا حرام بودن آواز بانوان»، «نوشته ای در باب قانون کپی رایت» و نوشته‌ ای برای موضوعاتی چون «تاثیر فقدان استاد در موسیقی پاپ نسل امروز» و «سرگرمی یا جدی بودن موسیقی پاپ» اشاره کرد.

گزارش های اختصاصی مختصر تصویری و متنی از کنسرت های اخیر هنرمندان موسیقی کلاسیک چون محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، شهداد روحانی (اجرای ارکستر سمفونیک تهران)، حمیدرضا متبسم، کیهان کلهر، جلال ذوالفنون، حسام الدین سراج، سامان احتشامی، همایون شجریان، سالار عقیلی، علی قمصری، محسن شریفیان و همچنین گزارش مختصر از کنسرت‌های اخیر هنرمندان موسیقی پاپ ایران چون احسان خواجه امیری، محسن یگانه، رضا صادقی، حمید حامی، بنیامین بهادری،‌ حمید عسکری، علی لهراسبی، فریدون آسرایی، فرزاد فرزین و گروه آریان از مطالب دیگر این شماره به حساب می‌آید.

شایان ذکر است که حجم این شماره دو و نیم برابر شماره های پیشین این مجله الکترونیکی است و علاوه بر مصاحبه هایی که ذکر شد مقاله ها و پرونده های مفصلی در رابطه با موضوعات مختلف موسیقی را در خود داراست. از پرونده‌ی مهم این شماره می توان به «پرونده مفصل کنسرت ها در ایران» و «پرونده‌ای مفصل در باب رابطه‌ی فقه و موسیقی» اشاره کرد که مطلب دوم حاوی نوشته‌ای به قلم دکتر صادق طباطبائی در رابطه‌ با شناخت اسلام، فقه و رابطه اش با موسیقی است. از دیگر مطالب این شماره می توان به معرفی همه‌ی آلبوم‌های موسیقی کشور (در سبک‌های گوناگون) که از 1 خرداد تا 10 آبان منتشر شده اند و تعدادشان به حدود 80 آلبوم می‌رسد اشاره کرد.