دلکش، ویگن، دلم میخواست تو بودی و صحرا بود

دلم می خواست تو بودی وصحرا بود

گل بود و می بود و مینا بود

در آن میان زبان دل گویا بود

می گفتیم آنچه در دلها بود...

 

دلم می خواست تو بودی و مهتابی

تا اون شب فرصت را دریابی

تو بودی و مه و صفای آبی

هم چشمه هم چشم بیخوابی...


من به دوش تو سر بر نهم تا سحر

تو چو مرغ چمن خوش کنی نغمه سر...


تا در این نغمه ها شب به پایان رسد

تا به عمری، شوی

جان به جانان رسد...

 

چه خوش بود چو آهوان رمیدن

در کوه و در صحرا گردیدن

کنار چشمه با تو آرامیدن

وز عاشق راز دل بشنیدن...


از جهان بیخبر مست و مدهوش تو

گویم از عشق خود  قصه در گوش تو...


شاید این موسیقی که حال و هوای سبک فلامینکو دارد، زیاد مرتبط با آواز ایرانی نباشد

ولی صفای صدای ویگن و دلکش و خلوص نغمه های این دو عزیز

من رو وادار کرد که در این وبلاگ این اثر طرب انگیز رو به شما معرفی کنم

ملودی بسیار سبک بال و رها ست و همین حس رو به شنونده القا میکنه


دانلود دلم میخواست ویگن و دلکش


منبع لینک دانلود:

http://nedaye-golha.mihanblog.com


این روزها سرعت اینترنت من بسیار بسیار کند شده و خودم نمیتونم فایل ها رو آپلود کنم

و ناچار از منابع دیگری که قبلا توسط دیگران آپلود شده استفاده میکنم


آواز ایرانی

آی آدم ها

آی آدم‌ها كه بر ساحل نشسته شاد و خندانید!

یك نفر در آب دارد می‌سپارد جان.

یك نفر دارد كه دست و پای دائم می‌زند،

روی این دریای تند و تیره و سنگین كه می‌دانید.

آن زمان كه مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن،

آن زمان كه پیش خود بیهوده پندارید،

كه گرفتستید دست ناتوان را

تا توانی بهتر را پدید آرید،

آن زمان كه تنگ می‌بندید،

بر كمرهاتان كمربند،

در چه هنگامی بگویم من؟

یك نفر در آب، دارد می‌كند بیهوده جان قربان!

آی آدم‌ها كه بر ساحل بساط دلگشا دارید!

نان به سفره، جامه‌تان بر تن؛

یك نفر در آب می‌خواند شما را.

موج سنگین را به دست خسته می‌كوبد،

باز می‌دارد دهان، با چشم از وحشت دریده،

سایه‌‌هاتان را ز راه دور دیده،

آب را بلعیده در گود كبود و هر زمان بی‌تا بیش افزون،

می‌كند زین آب‌ها بیرون،

گاه سر، گه پا.

ای آدم‌ها!

او ز راه دور این كهنه جهان را باز می‌پاید،

می‌زند فریاد و امید كمك دارد؛

آی آدم‌ها كه روی ساحل آرام در كار تماشایید!

موج می‌كوبد به روی ساحل خاموش،

پخش می‌گردد چنان مستی به جا افتاده بس مدهوش،

می‌رود نعره‌زنان. وین بانگ از دور می‌آید:

ـ «آی آدم‌ها»...

و صدای باد، هر دم دلگزاتر،

در صدای باد، بانگ او رهاتر،

از میان آب‌های دور و نزدیك

باز در گوش آید این نداها.

ـ «آی آدم‌ها»

                                                                      نیما یوشیج


هیچ می دانی چرا چون موج

در گریز از خویشتن پیوسته می کاهم?

زان که بر این پرده ی تاریک

این خاموشی نزدیک

آن چه می بینم نمی خواهم

و آنچه می خواهم نمی بینم ... !

                                                         محمدرضا شفیعی کدکنی


غافلان

همسازند،

تنها توفان

            كودكان ناهمگون مي زايد.

همساز

سايه سانانند،

محتاط

در مرزهاي آفتاب

در هيئت زندگان

                     مردگانند

وينان

دل به دريا افكنانند،

به پاي دارنده آتش‌ها

زندگاني

          دوشادوش مرگ

                          پيشاپيش مرگ

هماره زنده از آن سپس كه با مرگ

و همواره بدان نام

شاملو

کلاغ

هنوز

در فکرِ آن کلاغ ام در دره های یوش:

با قیچی ی ِ سیاه اش

بر زردی یِ ِ برشته ی ِ گندم زار

با خش خشی مضاعف

از آسمان ِکاغذی ی ِ مات

قوسی برید کج،

و رو به کوهِ نزدیک

با غار غار ِخشک ِ گلوی اش

چیزی گفت که کوه ها بی حوصله

در زِلّ ِ آفتاب

تا دیرگاهی آن را  با حیرت

در کلّه های ِ سنگی شان

تکرار می کردند.

*

گاهی سوال می کنم از خود که

یک کلاغ

با آن حضورِ قاطعِ بی تخفیف

وقتی صلات ِ ظهر

با رنگ ِ سوگوارِ مُصرّش

بر زردی ی ِ برشته ی ِ گندم زاری بال می کشد

تا از فراز ِ چند سپیدار بگذرد،

با آن خروش و خشم

چه دارد بگوید

با کوه های ِ پیر

کاین عابدان ِ خسته ی ِ خواب آلود

در نیم روز ِ تابستانی

تا دیرگاهی آن را باهم

تکرار کنند؟

 

شاملو      (شهریور1354)


بعضی شبا که بیخوابی میزنه به سرم، اولین چیزی که به ذهنم میرسه گوش بدم، دکلمه های شاملو ست.

شاملو در این شعر موضوعی ساده رو به قدری زیبا بیان کرده که در نگاه اول امری پیچیده به نظر میرسه

این شعر رو خیلی دوست دارم


بابا کوهی و چینی بند زن با صدای درویش جاویدان

یکی از دوستان (در نظری خصوصی) ترانه ی بابا کوهی رو درخواست داده بود

خودم هم مایل بودم از این دست موسیقی بیشتر مطلب بنویسم

به همین خاطر دو اثر از این هنرمند رو خدمت شما معرفی میکنم

دانلود ترانه چینی بند زن درویش جاویدان

دانلود ترانه بابا کوهی درویش جاویدان



آواز ایرانی

زمزمه های پایان ناپذیر با سعدی

تو را نادیــــــــــدن ما غــم نباشد    که در خیلــــت به از ما کم نباشد

من از دست تو در عالـم نهم روی    ولیکن چــــون تو در عالم نباشد

عجب گـر در چمن برپـای خیزی      که سرو راست پیشت خم نباشد     

 مبـــــادا در جهان دلتنگ رویی       که رویت بینــــــد و خرم نباشد

من اول روز دانستم که این عهد       که با من می‌کنی محــــکم نباشد

که دانستم که هرگــــز سازگاری       پــــری را با بنــــــــی آدم نباشد

مکن یارا دلم مجــــــروح مگذار       که هیچــم در جهان مرهم نباشد

بیا تا جان شیرین در تـــو ریزم        که بخـــل و دوستی با هم نباشد

نخواهــم بی تو یک دم زندگانی         که طیب عیش بی همــدم نباشد

حدیث دوست با دشمـــن نگویم         که هــرگـــز مدعی محرم نباشد

نظر گویند سعــــدی با که داری         که غم با یار گفتن غــــم نباشد



خبرت خرابتر کرد جراحت جداییچو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی
تو چه ارمغانی آری که به دوستان فرستیچه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیابی
بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردیشب و روز در خیالی و ندانمت کجایی
دل خویش را بگفتم چو تو دوست می‌گرفتمنه عجب که خوبرویان بکنند بی‌وفایی
تو جفای خود بکردی و نه من نمی‌توانمکه جفا کنم ولیکن نه تو لایق جفایی
چه کنند اگر تحمل نکنند زیردستانتو هر آن ستم که خواهی بکنی که پادشاهی
سخنی که با تو دارم به نسیم صبح گفتمدگری نمی‌شناسم تو ببر که آشنایی
من از آن گذشتم ای یار که بشنوم نصیحتبرو ای فقیه و با ما مفروش پارسایی
تو که گفته‌ای تأمل نکنم جمال خوبانبکنی اگر چو سعدی نظری بیازمایی
در چشم بامدادان به بهشت برگشودننه چنان لطیف باشد که به دوست برگشایی

امروز این اشعار مدام توی ذهنم در رفت و آمد بود

عکس یادگاری، تولد وحید تاج

سلام

چند روز پیش دوست خوبم جناب آقای خدایگانی چندتا عکس خاطره انگیز برام فرستاد

عکسهای مربوط به روزی که در کلاس برای وحید تاج جشن تولد گرفتیم

تقریبا آخرای مهرماه بود که ما جشن تولدی برای ایشون ترتیب دادیم

جشنی که کمی زودتر از موعد بود.چون آقای تاج بعد از اون روز تا مدتی نمیتونست کلاس 

رو برگزار کنه و ما مجبور شدیم زودتر براش جشن بگیریم

یکی از این عکسها رو اینجا گذاشتم

عکسهای دیگری هم بود ولی گفتم شاید بعضی از دوستان راضی نباشن که عکسشون رو اینجا بذارم

به هر حال

روز به یادماندنی ای بود

یادش بخیر