مو شکافی برنامه ی آکادمی موسیقی گوگوش
به همین مناسبت بر آن شدم که تحلیلی بر نحوه ی کار این آکادمی داشته باشم.
اول از همه باید عرض کنم که من شخصا احترام بسیار زیادی برای خانوم گوگوش قائل هستم.
و صدای ایشون رو خیلی دوست دارم.کلا سبک پاپی که گوگوش و داریوش ارائه میدادند رو دوست دارم.
شکی هم نیست که جناب خلعتبری و سعیدی در کار خود بسیار مسلط هستند و هر کدام از خبرگان
حرفه ی خود هستند.
اول آن که صداهای شرکت کننده کلا حرف تازه ای برای گفتن نداشتند.
این نیز خود چند دلیل می تواند داشته باشد.یکی آن که اغلب شرکت کنندگان آماتور هستند
البته روال هم همین است که شرکت کنندگان آماتور باشند.ولی بهرحال صدای خوب آماتور هم که باشد
خود را نشان می دهد.
دوم آن که آنها فرصت زیادی برای آموزش ندارند و در یک دوره ی فشرده قرار است خود را نشان دهند.
اینگونه اگر به کار نگاه کنیم همه چیز منطقی است و قرار نیست انتظار شاهکار از این شرکت کنندگان
داشته باشیم.
ولی بهرحال همانطور که گفتم صدای آماتور خوب در هر شرایطی میتواند خود را نشان دهد.
در مورد سیستم رای گیری نمی دانم تا چه حد دقیق است و آیا واقعا افراد با رای بینندگان انتخاب می شوند
یا نه. ولی به هر حال هر سه شرکت کننده ی فینالیست صداهای بسیار عادی و معمولی ای داشتند.
تنها ندا در بین دیگران صدایی قوی و با ظرفیت بالا داشت که از این نظر در بین سایر شرکت کنندگان
سر آمد بود.
مجید صدایی کاملا معمولی و عادی داشت و نقطه قوتی در کارهایش وجود نداشت.
ارمیا هم صدایی لرزان و مردد دارد که ریتم های پیچیده را نمی تواند جمع و جور کند.
در کل برای من این صداها جذابیتی نداشت، نمیدانم چگونه بینندگان حاضر در استودیو با خواندن آنها
به وجد می آمدند و هیاهو میکردند.
البته باید این را نیز گفت که تلاش این آکادمی برای آموزش موسیقی به شرکت کنندگان جای تقدیر دارد.
در صحبت های جناب خلعتبری نیز می توان نکته های آموزنده ای یافت.
بهترین بخش برنامه هم حضور جناب فرامرز اصلانی بود.با آن صدای ناب و گرم و گیرا.
هر کلمه ای که می گفت، نکته هایی مفید در بر داشت.
ولی در مورد صداهای غایب قضیه فرق می کرد.
چند نفر بودند که واقعا صدایی گیرا داشتند.
یکی آقای محمدرضا (از تهران) بود که واقعا صدایی باز و رسا داشت.من که با صدایش به وجد آمدم.
دیگری آقای صالح ( از قائم شهر) که بسیار مسلط بر نت و ریتم بود.
اینها اگر امکانات در اختیارشان قرار داده شود، و مجالی برای خود نمایی داشته باشد، بی شک
در عرصه ی پاپ می توانند حرفی برای گفتن داشته باشند و از بسیازی از خوانندگان کنونی ایران
مناسب تر و برتر باشند.
امیدوارم برای سری بعدی این آکادمی کمی علمی تر و اصولی تر کار کنند و دقت و حساسیت بیشتری
بر روی صدای شرکت کنندگانی که انتخاب می کنند داشته باشند.
اگر واقعا هدف استعداد یابی و دادن عرصه به جوانان است، باید کار به گونه ای باشد که واقعا
استعدادها، مجال بروز بیابند، نه اینکه چند صدای معمولی بیایند و بخوانند و بعد هم هیچ.
صداها به دو نوع کلی طبقه بندی می شوند.
صداهای جمالی و صداهای جلالی.
صدای جمالی همانطور که از نامش پیداست صدایی نرم و لطیف و شیرین است.
که شاید نتواند نت های بالا را به خوبی اجرا کند ولی در محدوده ی ظرفیت صدای خود بسیار زیبا و دلنشین
میخواند.
استاد بنان بهترین نمونه برای صدای جمالی است.
در پاپ می توان از فرامرز اصلانی یاد کرد.
صدای جلالی صدایی قوی با ظرفیت بالا و وسعت فراوان است که نت های بالا را به راحتی میخواند.
این صدا باید به خوبی تربیت و رام شود تا بتواند از ظرفیت های خود به خوبی استفاده کند.
که اگر خوب تربیت شود غوغا می کند و شاهکارها میخواند.
نمونه ها در این زمینه بسیارند
استاد شجریان، استاد ایرج و استاد گلپا
بانو دلکش، بانو هایده، بانو عهدیه و بانو مرضیه
در پاپ هم ابراهیم حامدی (ابی) نمونه ی بارزی می باشد.
امیدوارم در برنامه های بعدی این آکادمی شاهد ظهور استعدادهایی جدید باشیم که در آینده حرف های
تازه ای برای گفتن در زمینه ی موسیقی داشته باشند