تصنیف ایران همایون شجریان

این تصنیف حالت و فضای همون اثر سیمرغ رو داره

کار زیبایی است.انصافا علی قمصری هم خیلی خوب آهنگ رو ساخته و همایون خیلی خوب

از پس آوازش بر اومده

حتما گوش بدید


تصنیف ایران

آهنگ: علی قمصری
آواز: همایون شجـریان
کلام: حسین فرهنگ‌مهر

پر و بالش خونین، خسته از راه دراز
گاه نزدیکِ زمین، گاه در اوج بُوَد در پرواز
آمده از سدگانی بس دور
از ستم‌های فراوان رنجور
کی شود تا که دگربار گشاید پر و بال؟
سایه‌گستر شود از آن سوی دریای پرآوازه‌ی پارس
بر میان‌رودان تا فراسوی ارس
سرزمین اران، زادبوم مادان
وز دگر سو بر فراز سیستان و مُکران
بر سمرقند، بلخ و بخارای سترگ
بر هرات و بر مرو، بر خراسان بزرگ
ز کنار سیستان تا به خوارزم و تخار
روی البرز بلند تا فرارود
تا به سرسبز فلات پامیر
تا بدان‌جا که فرود آمده تیر از کمانِ آن کمان‌دار دلیر
تا بگیرد کی اوج به امید یزدان ایران...


منبع: http://homayounshajarian.blogfa.com

چه شبها، با صدای استاد بنان

ای کاش در زمان حیات استاد بنان میزیستم

تا سعادت پیدا میکردم و برای دست بوسی به حضورشون میرفتم

و با تمام وجود بهشون میگفتم که عاشق صدای نازنین، متین و دلنشین شما هستم

و بخاطر تمام زیبایی هایی که صدای ایشون به من اهدا کرده، ازشون قدردانی میکردم

بهشون میگفتم که یک عمره که با صدای نازنین بنان به آرامش میرسم

واقعا هیچ نوایی تا این حد به من آرامش نمیده

از وقتی یادم میاد، این صدا منو تحت تاثیر قرار داده

تاثیری بی نهایت عمیق و لطیف و آرامش بخش

الهی فدای صدای نازنینت بشم استاد بنان

الهی فدای اون حنجره بشم که این صدای زیبا رو خلق کرده

عاشقتم بخدا


آلبوم شاخه گل ۳

آهنگساز:مرتضی محجوبی

شعر: اسماعیل نواب صفا

آهنگ: دشتی

(توی ذهنتون این اثر رو با دیلمان مقایسه کنید)

با صدای دلنشین استاد غلامحسین بنان

چه شب ها چه شب ها که از هجرت نخفتم
بدل چون- لاله داغت را نهفتم
نگفتم-غمت را مردم و با کس نگفتم
نيامد نيامد سرانجامم نيامد
نگارا خدارا بجـز خون جگر
چون لاله در جامم نيامد
گــرفتار بــلا گشتـم ، بـه عشـقت مبـتلا گشــتم
بـبـين مهــر و وفا را، خـــــــريدارم بــــــلا را
به کف حسنی که زود آيد، چو گل ديری نمی پايد
چـــرا نــــازی به حُسنی، کــــه می جويد فنا را
مــــران از درگـــه خود، گــــــــدای آشنــا را

دانلود تصنیف چه شبها با صدای استاد بنان


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

بازمانده و یادی از ملودی هاوا ناگیلا

فیلم "بازمانده" رو بخاطر دارید؟

فیلمی ساخته سیف الله داد

داستان خانواده ای فلسطینی بود که شهر و در پی آن خانه و کاشانه شون توسط یهودی ها

اشغال شد.

یک زن و مرد جوان یهودی خانه ی دکتری که درکنار همسرش در خیابان کشته شد را تصاحب کردند

در این فیلم این مرد یهودی رادیو روروشن میکنه و به ترانه ای که با زبان عبری خونده میشه

 گوش میده و شادی میکنه.

یادتون اومد؟

Hava neranenah

Hava neranenah

Hava neranenah venis'mecha

این ترانه واقعا ملودی زیبایی داشت و من همون اولین بار قسمتی از اون در ذهنم هک شد و گهگاه جسته گریخته با خودم زمزه میکردم.از اون زمان فهمیدم که واقعا نمیشه برای موسیقی مرز قائل شد.

چند روز پیش دوستی به من ایمیل زدند و در مورد ترانه ای از هومن محمودی صحبت کردند

و خواستند اگه دارم براشون بفرستم.ولی من متاسفانه این ترانه رو نداشتم و حتی نشنیده بودم.

خودشون چند روز بعد به من ایمیل زدند و گفتند که پیداش کرده اند و برای من هم فرستادند.

به محض شروع آهنگ یاد هاواناگیلا در فیلم بازمانده افتادم.درست بود.ملودی دقیقا همون بود.

درواقع یک تقلید از همون ملودی بود.

من هم خودم گشتم و گشتم تا همون اثر اصلی رو که توی فیلم شنیده بودم پیدا کردم.

همچنین در بین جستجو ها به ترانه ای از ویگن برخوردم که آن هم به تقلید از همین ملودی

خوانده شده.که البته بسیار زیبا اجرا شده.

حالا با حوصله به این لینک ها سر بزنید و از این ملودی های زیبا لذت ببرید

ترانه ی هاوا ناگیلا در ویکیپدیا

 

ترانه ی هاوا ناگیلا اجرای اصلی (نسخه فیلم)

ترانه ی شاید بیایی با صدای ویگن:

شاید بیایی

شاید ببینی

رنج شبهای انتظار من

آنگه بخوانی

از چهره ی من

رازی از دل بی قرار من

شاید صدای تو

و آن خنده های تو

بشکند سکوت شبهای مرا

شاید از دیدارت

چشم افسون کارت

آورد لبخندی لبهای مرا

خواهم

یک شب

تنها

آخر ای آرزویم

در پی جستجویم

پر گشایی به سویم

گیسوی

تو ریزد

بوی گلها در بستر من

. . .

خواهم

یک شب

آخر

زیر نور ستاره

مهربان تر بنشینی

در کنارم دوباره

دست تو

می ریزد

در ساغر

من

ترانه ی شاید بیایی ویگن (کپی برداری از ملودی هاوا ناگیلا)

 

 

ترانه ی گرد خاطره با صدای هومن محمودی:

باز هم دوباره

بارون میباره

از پشت شیشه

روی گلهامون

باز هم میشینه

گرد خاطره

مثل همیشه

روی دلهامون

وقتی بارون میاد

آن روز یادم میاد

که با هم نشستیم ما پشت شیشه

با آهنگ بارون

گفتم با من بمون

که رفتی و گفتی دیگه نمیشه

حالا

بی تو

تنها

با گلهای گلدون ها

با صدای بارون ها

با فریاد ناودون ها

کاشکی تو

بدونی

همیشه من یاد تو هستم

ترانه ی گرد خاطره هومن محمودی (کپی برداری از هاوا ناگیلا)


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

لالایی

گنجشک لالا سنجاب لالا

آمد دوباره مهتاب لالا

لالا لالا لالایی لالالالایی لالالالایی

این بار بجای آواز و تصنیف یه لالایی براتون گذاشتم

حتما شما هم (خیلی از شماها) مانند من با این لالایی خاطره ها دارید

۵ یا ۶ سالم بود

یه پتوی نارنجی نرم و کوچیک داشتم

شبها ساعت ۹ جای من زیر میز رادیو، برای خواب آماده بود

میرفتم زیر اون پتوی نارنجی و چشمام رو می بستم

و به قصه های شیرین برنامه ی شب بخیر کوچولو گوش میدادم

با صدای مهربون قصه گوی برنامه: خانم مریم نشیبا

مریم نشیبا

هنوز صدای مهربون ایشون توی گوشمه

برنامه ی شب بخیر کوچولو از دوم تیرماه ۱۳۶۹ شروع به کار کرد

و تا سال ۱۳۸۴ ادامه داشت و هرشب ساعت ۹ خانم نشیبا داستان های کودکانه ای

رو برای بچه ها تعریف میکردند.

آخر برنامه لالایی پخش میشد

با صدای کودکانه ی پرشاد پیروزکار که در سن ۸ سالگی این لالایی زیبا رو خونده

 

مطمئنم شما هم با این برنامه خاطره دارید

امیدوارم شما هم با شنیدن این لالایی خاطرات شیرین دوران کودکی براتون زنده بشه

شاعر: مصطفی رحماندوست

گنجشک لالا سنجاب لالا

آمد دوباره مهتاب لالا

لالا لالا لالایی لالالالایی لالالالایی

گل زود خوابید مثل همیشه 

قورباغه ساکت خوابیده بیشه

لالا لالایی لالالالایی لالا لالایی لالا لالایی

جنگل لالا لالا برکه لالالا

شب بر همه خوش تا صبح فردا

شب بر همه خوش تا صبح فردا

 لا لا لالایی لا لا لالایی لا لا لالایی لا لا لالایی

دانلود لالایی شب بخیر کوچولو

تصنیف پشیمان شوی باصدای عهدیه یک شاخه گل 118

بجو بجو برای خود نجاح و رستگاری

مپو مپو ره خطا که میکشد به خواری

تو ای مانده در دام جهد و غرور

چرا گشته ا از سعادت تو دور

که عمری به غلت به سر کردی

عجب روزگاری هدر کردی

پشیمان شوی

پشیمان شوی

کنون تا نورفته زمان یک سر

ره رستگاری بجو آخر

پشیمان شوی

پشیمان شوی

عجب بی ثمر مانده ای وای

چرا بیخر مانده ای وای

بکن سعی و کوشش ز غفلت رها شو

به نیروی همت رها زین بلا شو

چرا غافل هستی

اسیر دل هستی

اگر باشدت در دل این آرزو

که گردد سرانجام عمرت نکو

به جهل و غفلت بزن پشت پا

وگرنه بپیچد خدا از تو رو

پشیمان شوی

پشیمان شوی

 

از صدا و طرز بیان خانم عهدیه معلومه که این اثر رو در سالهای نوجوانی اجرا کرده اند

صدایی شیرین و جوان و در عین حال قوی و مسلط

 

دانلود پشیمان شوی با صدای بانو عهدیه برنامه ی یک شاخه گل شماره ۱۱۸


http://www.4shared.com/audio/1WtJjVyM/SG-118-Ahdieh_Pashiman_Shavi.html

 

سرخوشان مست

چند روز پیش توی ماشین با پدرم نشسته بودم

فلاش مموری آثار استاد شجریان رو گذاشته بود که پخش بشه

تراک عوض شد

رسید به تصنیفی که انگار سالها بود نشنیده بودم

ما سرخوشان مست که دل از دست داده ایم

من رو برد به دوران کودکی، سالهای 73 و 74

هر وقت کاست جدیدی از استاد شجریان یا استاد ناظری به بازار میومد پدرم در اسرع وقت تهیه میکرد

و تا مدتها (گاهی تا انتشار آلبوم بعدی) هر وقت پدرم خونه بود، این کاست توی خونه پخش میشد.


آلبوم: چشمه نوش

تار: محمدرضا لطفی

تنبک: مجید خلج

آواز: محمدرضا شجریان

اجرای فرانسه

سال اجرا: ۱۳۷۴

سال انتشار: ۱۳۷۴

اجرای تصنیف در دستگاه اصفهان (بیات اصفهان)

غزل: حافظ

 

ما سرخوشان  مست دل از دست داده‌ایم

همراز عشق و همنفس جام باده‌ایم

بر ما بسی کمان ملامت کشیده‌اند

تا کار خود ز ابروی جانان گشاده‌ایم

ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده‌ای

ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم

پیر مغان ز توبه ما گر ملول شد

گو باده صاف کن که به عذر ایستاده‌ایم

کار از تو می‌رود مددی ای دلیل راه

کانصاف می‌دهیم و ز راه اوفتاده‌ایم

چون لاله می مبین و قدح در میان کار

این داغ بین که بر دل خونین نهاده‌ایم

گفتی که حافظ این همه رنگ و خیال چیست

نقش غلط مبین که همان لوح ساده‌ایم


دانلود تصنیف سرخوشان مست استاد شجریان و محمدرضا لطفی


آواز ایرانی


آرشیو مطالب آواز ایرانی

گلهای رنگارنگ شماره 211

گلهای رنگارنگ شماره 211

با همکاری

بنان

مرضیه

تجویدی

کسایی

آهنگ: سه گاه

غزل آواز: عطار نیشابوری

ترانه: معینی کرمانشاهی

گوینده: روشنک

ابتدا استاد بنان آواز را در سه گاه با استادی تمام همراه با ویولون استاد تجویدی به زیبایی اجرا میکنند


عزم آن دارم که امشب نيم مست          پاي کوبان کوزه‌ي دردي به دست

سر به بازار قلندر در نهم                  پس به يک ساعت ببازم هرچه هست

تا کي از تزوير باشم خودنماي            تا کي از پندار باشم خودپرست

پرده‌ي پندار مي‌بايد دريد                   توبه‌ي زهاد مي‌بايد شکست

وقت آن آمد که دستي بر زنم             چند خواهم بودن آخر پاي‌بست

ساقيا در ده شرابي دلگشاي               هين که دل برخاست غم در سر نشست

تو بگردان دور تا ما مردوار              دور گردون زير پاي آريم پست

مشتري را خرقه از سر برکشيم          زهره را تا حشر گردانيم مست

پس چو عطار از جهت بيرون شويم       بي جهت در رقص آييم از الست


سپس بانو مرضیه تصنیف زیبای حیرانم را در سه گاه میخواند


حیرانم حیرانم  ز دست دل سرگردانم

گریانم گریانم گواه من  این دامانم

دل دیوانه ی من شد بیگانه ی من افسون ها کرده ام که رامم گردد

شده کاشانه من پر ز افسانه من وای از من کی جهان به کامم گردد

باز این که آسمان پیما شد

فارق ز بیم طوفانها شد

دل اگر دل من باشد جانا نکند ز غم هجران پروا

گل بی رونق هرگز نهراسد ز وزان

ز بلا کی بگریزد دل سودا زدگان

 هرکس عاشق شد غم مرامیداند

رنج این ره را شکسته پا میداند

ای که در جهان جز حکایت بیش و کم نداری

با تو چون کنم راز دل بیان چون که غم نداری

هرکس عاشق شد غم مرا میداند

رنج این ره را شکسته پا میداند

دل دیوانه ی من شده بیگانه من افسون ها کرده ام که رامم گردد

شده کاشانه من پر ز افسانه من وای از من کی جهان به کامم گردد




دانلود گلهای رنگارنگ 211 با صدای بنان و مرضیه



آواز ایرانی


آرشیو مطالب آواز ایرانی


شادباش نوروز + ترانه نوروز حسن زیرک

درود بر همه شما خوبان

عید نوروز را پیشاپیش خدمت شما تبریک عرض میکنم

امیدوارم در این سال بهترین ایام رو در پیش رو داشته باشیم

و هرآنچه به صلاح و مصلحت ما ست، اتفاق بیفته

سلامت

شاد

پیروز

و سربلند باشید


فردوسی

ز یاقوت سرخست چرخ کبود           نه از آب و گرد و نه از باد و دود

به چندین فروغ و به چندین چراغ      بیاراسته چون به نوروز باغ

روان اندرو گوهر دلفروز                کزو روشنایی گرفتست روز

ز خاور برآید سوی باختر                نباشد ازین یک روش راست‌تر

ایا آنکه تو آفتابی همی                    چه بودت که بر من نتابی همی


خیام

بر چهره گل نسیم نوروز خوش است               در صحن چمن روی دل‌افروز خوش است

از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست       خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است



چون ابر به نوروز رخ لاله بشست           برخیز و بجام باده کن عزم درست

کاین سبزه که امروز تماشاگه توست          فردا همه از خاک تو برخواهد رست


چون لاله به نوروز قدح گیر بدست           با لاله‌رخی اگر تو را فرصت هست

می نوش به خرمی که این چرخ کهن         ناگاه تو را چو خاک گرداند پست


حافظ

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی                         از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت کن      که قارون را غلط‌ها داد سودای زراندوزی

ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است               که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی

به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی                 به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی

چو امکان خلود ای دل در این فیروزه ایوان نیست        مجال عیش فرصت دان به فیروزی و بهروزی

طریق کام بخشی چیست ترک کام خود کردن               کلاه سروری آن است کز این ترک بردوزی

سخن در پرده می‌گویم چو گل از غنچه بیرون آی         که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی

ندانم نوحه قمری به طرف جویباران چیست                مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی

می‌ای دارم چو جان صافی و صوفی می‌کند عیبش        خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی

جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع               که حکم آسمان این است اگر سازی و گر سوزی

به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم             بیا ساقی که جاهل را هنیتر می‌رسد روزی

می اندر مجلس آصف به نوروز جلالی نوش             که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزی

نه حافظ می‌کند تنها دعای خواجه تورانشاه                ز مدح آصفی خواهد جهان عیدی و نوروزی

جنابش پارسایان راست محراب دل و دیده                جبینش صبح خیزان راست روز فتح و فیروزی


سعدی

برآمد باد صبح و بوی نوروز                    به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال               همایون بادت این روز و همه روز
چو آتش در درخت افکند گلنار                   دگر منقل منه آتش میفروز
چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست       حسدگو دشمنان را دیده بردوز
بهاری خرمست ای گل کجایی                   که بینی بلبلان را ناله و سوز
جهان بی ما بسی بودست و باشد                برادر جز نکونامی میندوز
نکویی کن که دولت بینی از بخت              مبر فرمان بدگوی بدآموز
منه دل بر سرای عمر سعدی                   که بر گنبد نخواهد ماند این گوز
دریغا عیش اگر مرگش نبودی                  دریغ آهو اگر بگذاشتی یوز

عطار

جهان از باد نوروزی جوان شد            زهی زیبا که این ساعت جهان شد
شمال صبحدم مشکین نفس گشت          صبای گرم‌رو عنبرفشان شد
تو گویی آب خضر و آب کوثر            ز هر سوی چمن جویی روان شد
چو گل در مهد آمد بلبل مست             به پیش مهد گل نعره‌زنان شد
کجایی ساقیا درده شرابی                  که عمرم رفت و دل خون گشت و جان شد
قفس بشکن کزین دام گلوگیر             اگر خواهی شدن اکنون توان شد
چه می‌جویی به نقد وقت خوش باش    چه می‌گوئی که این یک رفت و آن شد
یقین می‌دان که چون وقت اندر آید       تو را هم می‌بباید از میان شد
چو باز افتادی از ره ره ز سر گیر       که همره دور رفت و کاروان شد
بلایی ناگهان اندر پی ماست              دل عطار ازین غم ناگهان شد

ترانه ی نه وروز با صدای حسن زیرک

هدیه به کردهای همزبانم.بهترین و متاسب ترین ترانه برای نوروز




سیمین بری . . . (ترانه ای پر از خاطره)

واقعا زیباست

میدونم همه ی شما این ترانه رو بارها شنیده اید

حتا میدونم ترانه رو از حفظ هستید و شاید همیشه زیر لب زمزمه میکنید

ولی دوست داشتم یکی از صفحات وبلاگ آواز ایرانی مزین به این ترانه ی زیبا و به یادماندنی بشه


دستگاه (بیات) اصفهان

ترانه سرا : ابراهیم صفائی

آهنگساز : زنده یاد جمشید شیبانی

 

سیمین بری گل پیکری آری

از ماه و گل زیباتری آری

همچون پری افسونگری آری

دیوانه رویت منم چه خواهی دگر از من

سرگشته رویت منم نداری خبر از من

هر شب که مه بر آسمان

گردد عیان دامن کشان

گویم به او راز نهان

که با من چه ها کردی

به جانم جفا کردی

هم جان و هم جانانه ای اما

در دلبری افسانه ای اما

اما ز من بیگانه ای اما

آزرده ام خواهی چرا تو ای نوگل زيبا

افسرده ام خواهی چرا تو ای آفت دلها

عاشق کشی شوخی فسونکاری

شيرين لبی اما دل آزاری

با ما سر جور و جفا داری

می سوزم از هجران تو ، نترسی ز آه من

دست من و دامان تو ، چه باشد گناه من

دارم ز تو نامهربان

شوقی به دل

شوری به جان

می سوزم از سوز نهان

ز جانم چه می خواهی

نگاهی به من گاهی

يارب برس امشب به فريادم

بستان از آن نامهربان دادم

بيداد او برکنده بنيادم

گو ماه من از آسمان دمی چهره بنمايد

تا شاهد اميد من ز رخ پرده بگشايد


دانلود ترانه ی سیمین بری با صدای جمشید شیبانی


آواز ایرانی


آرشیو مطالب آواز ایرانی

تصنیف آتش دل استاد تاج اصفهانی


شعر و آهنگ:استادحسن صدرسالک

دستگاه: ابوعطا

در دل آتش... غم رخت، تا كه خانه كرد

دیده سیل خون، به دامنم بس روانه كرد

آفتاب عمر من فرو، رفت و ما هم از، افق چرا... سر برون نكرد

هیچ صبحدم، نشد فلك... چون شفق ز خون دل مرا... لاله گون نكرد

ز روی مهت جانا... پرده برگشا... در آسمان مه را منفعل نما

به ماه رویت سوگند... كه دل به مهرت پابند... به طره ات جان پیوند

فراق رویت... یك چند... به جانم آتش افكند... بكن به وصلت خرسند

بیا نگارا... جمال خود بنما... زرنگ و بویت خجل نما... گل را

رو در طرف چمن... بین بنشسته چو من

دل خون بس ز غم یاری غنچه دهن

گل درخشنده چهره تابنده... غنچه در خنده... بلبل نعره زنان

هركه جویندهباشد یابنده... دل دارد زنده بس كن آه و فغان

ز جور مهرویان... شكوه گر سازی... به ششدر محنت... مهره اندازی

همچون «سالك» دست خود بازی... همچون سالك دست خود بازی


من عاشق قسمت دوم این تصنیف هستم وقتی استاد تاج میخواند ((بیا نگارا جمال خود بنما . . .))


دانلود تصنیف آتش دل استاد تاج اصفهانی


آواز ایرانی


آرشیو مطالب آواز ایرانی

ای یوسف خوش نام ما

بسیار در ذهنم کاوش کردم تا واژه ای برای توصیف عظمت مولانا بیایم

نیافتم

بسیار در ذهنم کاوش کردم تا واژه ای برای توصیف عظمت هنر آهنگسازی مشکاتیان بیابم

نیافتم

و

بسیار در ذهنم کاوش کردم تا واژه ای برای توصیف عظمت صدای شجریان بیابم

نیافتم

ولی شما می توانید تنها با گوش دادن به یک اثر تمام توصیفهای لازم برای بیان آنچه من در وصف آن

ناتوان بودم را در کنار هم داشته باشید

تصنیف دود عود

ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما           ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما

ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما                 جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما

ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما                    آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما

ای یار ما عیار ما دام دل خمار ما                            پا وامکش از کار ما بستان گرو دستار ما

در گل بمانده پای دل جان می‌دهم چه جای دل             وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای ما


غزل: مولانا

آهنگساز: پرویز مشکاتیان

خواننده: محمدرضا شجریان

تنظیم: کامبیز روشن روان

دانلود تصنیف دود عود


آواز ایرانی


آرشیو مطالب آواز ایرانی

مرا که با تو شادم پریشان مکن با صدای عهدیه

 
شعر : محمد علی شیرازی 
 
 آهنگ : مهندس همایون خرم
 
مرا که با تو شادم پریشان مکن
بیا و سیل اشکم به دامان مکن

بیا بیا به خاطر عشقم
دل مرا یک دم
ز غم جدا کن ز غم جدا کن
من عاشقم به پای این پیمان
اگر ندادم جان
مرا رها کن مرا رها کن

رمیده جان و دل شکسته
منم به پای تو نشسته
منم به ماتم جوانی
نشسته نا امید و خسته
شکسته ای دل مرا
به من بگو چرا چرا
به سنگ غم ها

از این قفس کجا گریزم که هم چو مرغ شکسته بالم
نمیدانم ز غم چه گویم اگر بپرسد کسی ز حالم

فلک به سنگ کینه ها
شکسته قامت مرا
مگر چه کرده ام خدایا
شکسته سر شکسته پا
ز عشق و زندگی جدا
کنون کجا روم خدایا
بیا بیا به خاطر عشقم
دل مرا یک دم
ز غم جدا کن ز غم جدا کن
من عاشقم به پای این پیمان
اگر ندادم جان
مرا رها کن مرا رها کن

مرا که با تو شادم پریشان مکن
بیا و سیل اشکم به دامان مکن
بیا بیا به خاطر عشقم
دل مرا یک دم
ز غم جدا کن ز غم جدا کن
من عاشقم به پای این پیمان
اگر ندادم جان
مرا رها کن مرا رها کن

مدتی بود که از بانو عهدیه مطلبی نگذاشته بودم
این فایل هم جزو فایلهایی بود که مدتها قبل توی سایت 4shared آپلود کرده بودم
امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید


بیچاره خلق

...

...

...

...

...

دستانِ بسته‌ام را 

آزاد کردم از 

زنجیرهای خواب

...

...

...

...

...

توفان خنده ها

...

...

...

توفان خنده ها

...

...

من

درد در رگانم
حسرت در استخوانم
چيزی نظير آتش در جانم
پيچيد.

سرتاسر وجود مرا
گويی
چيزی به هم فشرد
تا قطره‌ ای به تفته‌گی خورشيد
جوشيد از دو چشمم.
از تلخی تمامی درياها
در اشک ناتوانی خود ساغری زدم.

آنان به آفتاب شیفته بودند 

زیرا که آفتاب 

تنهاترین حقیقتِشان بود 

احساسِ واقعیتِشان بود

 با نور و گرمی‌اش 

مفهومِ بی‌ریای رفاقت بود 

با تابناکی‌اش  

مفهومِ بی‌فریبِ صداقت بود

(ای کاش می‌توانستند 

از آفتاب یاد بگیرند 

که بی‌دریغ باشند 

در دردها و شادی‌هاشان 

حتا 

با نانِ خشکِشان. ــ 

و کاردهایشان را 

جز از برایِ قسمت کردن 

بیرون نیاورند.) 

افسوس

آفتاب 

مفهومِ بی‌دریغِ عدالت بود و 

 آنان به عدل شیفته بودند و 

اکنون ...

...

...

...

...

...

ای کاش می‌توانستم 

خونِ رگانِ خود را 

من 

قطره 

قطره 

قطره 

 بگریم 

تا باورم کنند

ای کاش می‌توانستم 

ــ یک لحظه می‌توانستم ای کاش ــ 

 بر شانه‌های خود بنشانم 

این خلقِ بی‌شمار را، 

گردِ حبابِ خاک بگردانم 

 تا با دو چشمِ خویش ببینند که خورشیدِشان کجاست  

و باورم کنند

ای کاش 

 می‌توانستم . . .




شاملو


یادواره رضوی سروستانی، شجریان، علیزاده

درود بر شما بزرگواران

عذر مرا بپذیرید اگر این روزها غیبت دارم

و اگر نظرات شما عزیزان، با تاخیر، تایید میشوند

برای مدتی ناگزیرم کمتر به دنیای مجازی سر بزنم و بیشتر وقتم را صرف آمادگی برای

آزمونی بس دشوار کنم.به امید خدا اگر این آزمون با موفقیت سپری شد، اوقات بیشتری

در خدمت شما عزیزان خواهم بود. ولی مطمئن باشید تمام نظرات بررسی خواهد شد و این وبلاگ

همچنان، حداقل هفته ای یکبار به روز خواهد شد.


امشب سری به اکانتم در سایت 4shared زدم و نگاهی به فایلهایی انداختم که مدتها قبل

آپلود کرده بودم.اتفاقا ویدئویی را که مدتها قبل در این سایت گذاشته بودم یافتم که تا به امروز

در مورد آن در وبلاگ مطلبی ننوشته بودم.

بخشی از مراسم یادبود رضوی سروستانی

حسین علیزاده، محمدرضا شجریان، همایون شجریان

همایون اینجا هنوز نوجوانه و فقط ضرب میزنه

قالب آواز در کرد بیات اجرا میشود و اکثرا در همان جملات اول و دوم کردبیات 

اشاره ای نیز به حزین و شور دارد.

غزل: سعدی

من آن نیم که دل از مهر دوست بردارم        و گر ز کینه دشمن به جان رسد کارم

نه روی رفتنم از خاک آستانه دوست           نه احتمال نشستن نه پای رفتارم

کجا روم که دلم پای بند مهر کسیست           سفر کنید رفیقان که من گرفتارم

نه او به چشم ارادت نظر به جانب ما           نمی‌کند که من از ضعف ناپدیدارم

اگر هزار تعنت کنی و طعنه زنی               من این طریق محبت ز دست نگذارم

مرا به منظر خوبان اگر نباشد میل              درست شد به حقیقت که نقش دیوارم

در آن قضیه که با ما به صلح باشد دوست     اگر جهان همه دشمن شود چه غم دارم

به عشق روی تو اقرار می‌کند سعدی          همه جهان به درآیند گو به انکارم

کجا توانمت انکار دوستی کردن                 که آب دیده گواهی دهد به اقرارم

دانلود یادواره رضوی سروستانی با هنرمندی محمدرضا شجریان و حسین علیزاده


آواز ایرانی

دلکش، ویگن، دلم میخواست تو بودی و صحرا بود

دلم می خواست تو بودی وصحرا بود

گل بود و می بود و مینا بود

در آن میان زبان دل گویا بود

می گفتیم آنچه در دلها بود...

 

دلم می خواست تو بودی و مهتابی

تا اون شب فرصت را دریابی

تو بودی و مه و صفای آبی

هم چشمه هم چشم بیخوابی...


من به دوش تو سر بر نهم تا سحر

تو چو مرغ چمن خوش کنی نغمه سر...


تا در این نغمه ها شب به پایان رسد

تا به عمری، شوی

جان به جانان رسد...

 

چه خوش بود چو آهوان رمیدن

در کوه و در صحرا گردیدن

کنار چشمه با تو آرامیدن

وز عاشق راز دل بشنیدن...


از جهان بیخبر مست و مدهوش تو

گویم از عشق خود  قصه در گوش تو...


شاید این موسیقی که حال و هوای سبک فلامینکو دارد، زیاد مرتبط با آواز ایرانی نباشد

ولی صفای صدای ویگن و دلکش و خلوص نغمه های این دو عزیز

من رو وادار کرد که در این وبلاگ این اثر طرب انگیز رو به شما معرفی کنم

ملودی بسیار سبک بال و رها ست و همین حس رو به شنونده القا میکنه


دانلود دلم میخواست ویگن و دلکش


منبع لینک دانلود:

http://nedaye-golha.mihanblog.com


این روزها سرعت اینترنت من بسیار بسیار کند شده و خودم نمیتونم فایل ها رو آپلود کنم

و ناچار از منابع دیگری که قبلا توسط دیگران آپلود شده استفاده میکنم


آواز ایرانی

بابا کوهی و چینی بند زن با صدای درویش جاویدان

یکی از دوستان (در نظری خصوصی) ترانه ی بابا کوهی رو درخواست داده بود

خودم هم مایل بودم از این دست موسیقی بیشتر مطلب بنویسم

به همین خاطر دو اثر از این هنرمند رو خدمت شما معرفی میکنم

دانلود ترانه چینی بند زن درویش جاویدان

دانلود ترانه بابا کوهی درویش جاویدان



آواز ایرانی

شب یلدا با بنان

باغ ویران است و مرغان بینوا ایوان تهی

                                                 ای بنان آخر کجایی تا نوایی سر دهی

امسال صدمین سالگرد تولد کسی ست که صدایش برای همیشه جاودانه شد.

صدایی که شاید هرگز همانندی نخواهد داشت.

در اردیبهشت سال هزار و دویست و نود، غلامحسین بنان دیده بر جهان گشود.

چه سعادتمندیم که این شانس را داشتیم که پس از او به دنیا بیاییم و از نعمت شنیدن صدای بی نظیرش بهره مند شویم.

استاد شجریان را همیشه می ستایم، بخاطر همه ی آنچیزی که از او سراغ داریم

صدای پر طنینش، قدرت و تکنیک خارق العاده اش و شاهکارهایی که خلق کرده است

ولی با این همه، استان بنان برای من چیز دیگری ست.

در آواز دو نکته متفاوت وجود دارد، صدای خوش و خوانش خوش یا همان خوش خوانی

بنان هر دو را به بهترین شکل ممکن دارا ست.

هم صدایی بسیار زیبا، خوش و دلنشین دارد

هم اینکه به زیبایی هرچه تمام میخواند.بدون نقص.

این برای یک خواننده همه چیز است.

گویی جادویی در صدا دارد که مستقیما روح و جان را نشانه میرود

گویی صدای بنان را اول با گوش روح میشنوی، بعد با گوش جسم.

(حتما در جریان هستید که من شاگرد وحید تاج هستم (البته مدتی ست که از کلاس ها دور مانده ام)

و وحید تاج شاگرد مستقیم استاد شجریان.بنابراین از نظر الگویی تقریبا در مسیر الگوی شجریان قرار دارم.

به همین خاطر اینجا شجریان رامقیاس سنجش بنان قرار میدهم).

شجریان چندین اثر از بنان را بازخوانی کرد.

ولی هرگز نتوانست لطافت و دلنشینی آثار اصلی را منتقل کند.

دیلمان شجریان گرچه جلالی تر و با صلابت تر بود ولی با آنهمه تحریر و اوج و فرود، باز مواج بودن و دور و نزدیک شدن و در یک کلام، دیلمانی بودن دیلمان بنان را نداشت (اصلی که به گفته استاد صبا در خوانش دیلمان اجباری ست).

شاید اگر میتوانستیم جلال و صلابت صدای شجریان و لطافت و دلنشینی و البته تکنیک های خاص صدای بنان را درهم آمیزیم

صدایی خلق میشد که بی شک هوش از سر همه گان می ربود و شنونده را مجنون می ساخت.

برای شب یلدای امسال قصد دارم آوازی از این بزرگ مرد تاریخ موسیقی ایران زمین به شما تقدیم کنم

سعی کردم گوشه های آواز را تحلیل کنم ولی نمیدانم چرا این همایون شبیه دیگر همایون هایی که تابحال شنیده ام نیست

هرچند بارها و بارها آن را شنیده ام و خود نیز بارها آن را تمرین کرده و برای دوستان خوانده ام

ولی هنوز در تشخیص دقیق گوشه هایش مطمئن نیستم

اگر ایرادی در تشخیص گوشه ها وجود دارد لطفا در بخش نظرها عنوان کنید تا اصلاح کنم

و اگر هم مطمئن هستید که صحیح تشخیص داده ام، باز در بخش نظرات عنوان کنید تا مطمئن شوم.

آواز:همایون

خواننده: استاد بنان

پیانو: استاد جواد معروفی

غزل: رهی معیری

 

چشم مستت چه کند با من بیمار امشب    این دل تنگ من و این تن بیمار امشب

درآمد همایون

آخر ای اشک دل سوخته ام را مددی    که به جز ناله مرا نیست پرستار امشب

درآمد دوم همایون

بیش از این مرغ سحر خون به دل ریش مکن    که به کنج قفسم چون تو گرفتار امشب

بیداد

سیل اشکم همه دفترچه ی ایام بشست     نرود نقش تو از پرده ی پندار امشب

فرود به همایون

بودم امید چو آیی به سرم سایه مهر      آفتابی شود از سایه پدیدار امشب

بیات راجع

بسته شد هر در امید به هر جا که زدیم    چاره جویی کنم از خانه خمار امشب

فرود به همایون

محتسب خوش دل از آن است که یکباره زدند    کوس رسوایی ما بر سر بازار امشب

بیداد

 

بعد از این آواز زیبا نوبت به تصنیفی به همان زیبایی میرسد

شاهکاری از ارکستر گلها

دانلود آواز همایون استاد بنان


دانلود تصنیف ندانم به چه مانی استاد بنان


آواز ایرانی

ای لا مروت با صدای مرتضی احمدی

ابتدا سلام

این بار میخوام ترانه ای متفاوت با آثاری که تابحال در این وبلاگ ارائه شده

خدمت شما معرفی کنم

این وبلاگ بازتابی از علایق من و یا بهتر بگم، سلیقه ی موسیقایی منه

خیلی وقته خودم رو از شنیدن های انحصاری خلاص کردم و دامنه ی تنوع شنیداریم خیلی زیاد شده

شاید سالها قبل فقط و فقط بنان گوش میدادم که بعدها شجریان هم اضافه شد و دیگر هیچ


این بار اما میخوام یه ترانه ی تخت حوضی و یا اصطلاحا کوچه بازاری رو به شما معرفی کنم

هرچند متاسفانه در برخی از فیلم های قبل از انقلاب از این سبک برای خواندن

شعرهای بسیار رکیک و شرم آور استفاده شده ولی اکثرا این سبک مخصوص

به اصطلاح با مرام ها و داش مشتی های روزگار خودش بوده

(اونایی که خیلی ادعای مرام داشتن این سبکی میخوندن)

ترانه ی ای لا مروت یکی از همین هاست

خواننده: مرتضی احمدی


نا مهربونی ، نمی دونم می دونی که عشقت ما رو کشته

تیر نگاهت ، دو تا چشم سیاهت ، مث آهو درشته

رحمی نداری ، بر رنج و دردم

آخر مگه من ، با تو چه کردم

انقدر چرا لج می کنی ، هی چشماتو کج می کنی

ترک منو کردی چرا ، رفتی تو از پیشم کجا

ای لا مروت ، نکن ما رو اذیت ، که هیچ طاقت ندارم

پیش رقیبون ، سیه کردی عزیز جون ، تو روز و روزگارم

 

از اول یار من بودی و این آخر ولم کردی

نمی دونی از این کارت ، چه خاری بر دلم کردی

به من نارو زدی ، باشه باشه ،  ولی باز از تو ممنونم

منه دیوونه رو هشیار کردی ، عاقلم کردی

ای روزگار 

موندم تو دنیا عزیز تنهای تنها ، خوراکم آه و درده

از غصه و غم مامان جون رنگ و رویم مث زردچوبه زرده

یادم نمی ره ، اون شب تو کافه ، کردی با عشوه ، ما رو کلافه

هی با فتی  لاس می زدی ، چشمک به عباس می زدی

حرفایی از عشق و وفا ، هر چی دلت خواست می زدی

ای لا مروت ، نکن ما رو اذیت ، که هیچ طاقت ندارم

پیش رقیبون ، سیه کردی عزیز جون ، تو روز و روزگارم


جناب آقای مرتضی احمدی حتما معرف حضور شما هست

اگه ایشون رو با این عکس بخاطر نمیارید به عکس این دورانشون دقت کنید


دانلود ترانه ی ای لا مروت با صدای مرتضی احمدی


آواز ایرانی

آواز گناه عشق همایون شجریان

گناه عشق آوازی زیبا از آلبوم نقش خیال

صدای ناز همایون

خلق اثری زیبا در گوشه ی بیداد:

آهنگساز: علی قمصری

غزل: شیخ اجل سعدی شیرازی

بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست           بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست

روا بود که چنین بی حساب دل ببری       مکن که مظلمه خلق را جزایی هست

به کام دشمن و بیگانه رفت چندین روز     ز دوستان نشنیدم که آشنایی هست

کسی نماند که بر درد من نبخشاید           کسی نگفت که بیرون ازو دوایی هست

در توضیح این آواز به نکته ای بر بروشور آلبوم نقش خیال اشاره میکنم:

در بروشور (( نقش خيال )) اشارتی رفته مبنی بر اينكه: در خلق اركستر و آواز «گناه عشق»، از اشتراكات گوشه‌ی بيداد همايون و Tarantas فلامينكو، بطوری كه از نقطه‌نظر موسيقی سنتی ايران و اسپانيا قابل ارزش و تأمل باشد، با تلفيقی در متن و محتوای اثر و نه صرفاً در اركستراسيون آن استفاده گرديده است)).

دانلود آواز گناه عشق همایون شجریان آلبوم نقش خیال


آواز ایرانی

سلطان قلب ها توسط سلطان تار

تکنیک تار نوازی را می توان با تمرین و پشتکار با صرف چند سال وقت فرا گرفت

هم اکنون نیز نوازندگان تار بسیار قابلی در ایران مشغول به کار هستند

ولی چرا نوای تار استاد جلیل شهناز لطف دیگری دارد؟

سریع تر و تکنیکی تر مینوازد؟ مهارت بیشتری دارد؟

نه اینها دلیل جاودانه شدن شهناز نیست

شهناز دلنشین و دلنواز، مینوازد

دلنواز تر از هر نوازنده ای

ویدئویی در یوتیوب پیدا کردم که در آن استاد شهناز آهنگ سلطان قلب ها را می نوازد

این قطعه برای سازهای کششی مانند ویولون ساخته شده

و نواختن آن توسط سازی مانند تار کاری دشوار است

با این حال استاد جلیل شهناز بسیار ساده و خودمانی این آهنگ را می نوازد

تواضع و فروتنی استاد شهناز رو میشه به راحتی حس کرد و شنید

این نوا به راحتی با مخاطب حرف میزنه

بی دلیل نیست که جناب پرویز نی داوود این چنین می سراید:

خشک چوب و خشک سیم و خشک پوست

از کـــــجا می آیــــد ایــن آوای دوســـــت

به دلنشینی و لطافت و البته ظرافت نوای استاد دقت کنید

شاید برای درک بهتر ظرافت های این اثر لازم است چندین بار آن را به دقت بشنوید

لینک از یوتیوب:

سلطان قلبها توسط سلطان تار ایران استاد جلیل شهناز


دانلود اجرای آهنگ سلطان قلبها توسط استاد جلیل شهناز


آواز ایرانی