به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

این بی شک یکی از به یادماندنی ترین تصنیفهای شهرام ناظری میباشد

1. آهنگساز : جلیل عندلیبی
2. خواننده : شهرام ناظری
3. نوازنده عود : محمد فیروزی
4. نوازنده نی : جمشید عندلیبی
5. نوازنده سه تار : بهنام وادانی
6. نوازنده تار : منصور سینکی
7. نوازنده تنبک : محمود فرهمند
8. نوازنده دف : فرشید عندلیبی
9. نوازنده سنتور : جلیل عندلیبی
10. شاعر : سعدی

 

این تصنیف در بیات ترک تنظیم شده است

غزل:


به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست
به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح
تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم ازوست
نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل
آنچه در سر سویدای بنی‌آدم ازوست
به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست
به ارادت ببرم درد که درمان هم ازوست
زخم خونینم اگر به نشود به باشد
خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوست
غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد
ساقیا باده بده شادی آن کاین غم ازوست
پادشاهی و گدایی بر ما یکسانست
که برین در همه را پشت عبادت خم ازوست
سعدیا گر بکند سیل فنا خانهٔ عمر
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
 

دانلود تصنیف به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست شهرام ناظری


آواز ایرانی

آرشیو مطالب آواز ایرانی

احساسی که موسیقی به من می دهد

پشت میز مطالعه نشسته ام و درس میخوانم

یک لحظه فکرم منحرف میشود (طبق معمول)

به ناگاه زیر لب زمزمه میکنم

دووووووووووش ش ش می ی ی ی آآآآآمد و رخ سا ره  بر اف روووخ ته بود

(دوش می آمد و رخساره بر فاروخته بود)

ناگهان قلبم به تپش می افتد، نفسم سنگین می شود و دستانم سرد

به یاد ملودی بسیار سنگین آغاز این تصنیف در آلبوم جان عشاق  می افتم

http://kasra-avaz.blogfa.com/post-142.aspx

ناخودآگاه چهره ای سنگین تر از خود ملودی در ذهنم مرور می شود

پرویز مشکاتیان

همین نام کافی ست تا پشتم بلرزد و بگویم

واااااای خدا

و آهی از حسرت . . .

بیش از این تاب نمی آورم.مانند تشنه لبی که نیازمند آب است، محتاج شنیدن این ملودی هستم

همین آرشه های آغازین کافی ست تا اختیار از کف داده و اشک در چشمانم حلقه زند و دستانم سست شود

چه رازی را بازگو میکنند؟

چه دردی را فریاد میزنند؟

راوی کدامین حکایت ناگفته اند؟

وااااای خدای من

کمانچه زار میزند

الان دارم گوش میدم (این شاید هزارمین بار باشد که این ملودی را میشونم و این تصنیف و آواز را از بر هستم)

ولی بی اختیار اشک میریزم

چراااا؟ این تاثیری است که این ملودی بر من میگذارد

مرا بازی می دهد و هر کجا که بخواهد مرا میبرد

واااااای خدا

طاقت این یکی را دیگر را ندارم

ناله های آرشه ها را میتوان تحمل کرد

ولی ناله ی شجریان را دیگر تاب نتوان آورد

دوووووووووش ش ش ش ش می آآآآآآآمد و . . .

همین برای مست شدن کافیست

اتاق روشن است ولی من همه جا را تاریک میبینم

کلمه ی دوش که شجریان بیان می کند، این تاریکی را برایم بوجود می آورد.

نه اینکه خیال کنی این ملودی مرا به یاد غم یک عشق نافرجام دیرینه و یا جدایی زود هنگام یک معشوق می اندازد

نه

این حس فراتر است از سطح زمین و هرچه در آن است

جایی میان ابرها

کاش میدانستم حافظ آن شب با چه حالی این شعر را سروده

که اینجا، امروز با من این کار میکند

شجریان صدایش بالاتر و بالاتر میرود

آتش چهره بدین کار برافروخته بود . . . . .

ملودی همچنان سطح صدا را در بالا حفظ میکند تا شجریان ادامه دهد

گرچه میگفت که زارت بکشم میدیدم

که نهانش نظری ...................

صدا مانند آب روان فرود میاد

..................  با من دل سوخته بود

تمام بدنم داره میلرزه

دقیقا مثل همون اولین باری که این شاهکار رو شنیدم

چه رازی در جاودانگی این آثار نهفته ست؟

که بعد از هزاران بار شنیدن، نه تنها هنوز تازه و زنده هستند، بلکه قوی تر و غنی تر به نظر میرسند.

شیطنتی میکنم و همین حالا تصنیف  آلبوم گنبد مینا را پخش میکنم

http://kasra-avaz.blogfa.com/post-90.aspx


آلبوم گنبد مینا

ملودی دست کمی از جان عشاق ندارد

ویرانگر و تاثیر گذار (ویرانگر برای حال من)

آن یکی اصفهان بود و این دشتی

شاید شیک ترین و مدرن ترین دشتی در بین سایر دشتی ها باشد

و با همان تاثیر سنگین دشتی

من با شنیدن این آثار در واقع با ملودی کشتی میگیرم

فرقی ندارد، به اندازه یک راند مبارزه تکواندو، جودو و یا کشتی، برای من خسته کننده است

هرچند در آخر روحم به آرامشی وصف ناپذیر میرسد

از لا به لای امواج آرشه های ملودی ناگهان شجریان میخواند

دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم

شجریان شروع کرد

من هم با او میخوانم

من در این کار دل خویش به دریا فکنم

واااااای خدا

کی میگه نمیشه بدون انجام هیچ حرکتی رقصید؟

خورده ام تیر فلک باده تا سرمست

شجریان این بیت را در کمال دقت و زکاوت میخواند

خورده ام تیر فلک، فرض کنید کسی تیر خورده است

حالاتش چگونه است؟ صدایی لرزان و نفسی بریده بریده و خسته دارد

شجریان دقیقا این حالات را در صدای خود نمایش میدهد

ملودی نیز برای ثبت این تصویر، صدای شجریان را یاری می رساند

باز هم صداهایی که دیوانه وار مینوازند

آه مشکاتیان چه کرده ای؟؟؟

روحت بی گمان اکنون در آسایش است

ملودی صحنه را برای ضربه ی آخر آماده و محیا میکند

تا شجریان

بگشا بند قبا ای مه خورشید کلاه . . .

 

صدای او گویی به آسمان مشت میزند

 

تا چو زلفت سر سودا زده در پا فکنم

و شجریان اما صدایش را در پا می فکند


میخواهم شیطنتی دیگر کرده و آلبوم یادگار دوست  را هم امشب گوش بدهم

http://kasra-avaz.blogfa.com/post-136.aspx


یادگار دوست

شاهکاری از کامبیز روشن روان و شهرام ناظری و البته مولانا

وسوسه میشوم

نه

واقعا توانش را ندارم

آشوبی که این دو تصنیف در دلم به پا کردند کافیست

توان یادگار دوست را دیگر ندارم.

اکنون اما با شما سخن میگویم

شما چطور؟

ترانه، ملودی، آواز و یا شعری هست که شما را از خود بیخود کند؟

آن هم در این دنیا سراسر تنش و استرس و زندگی پرمشغله؟

چه احساسی برایت به ارمغان می آورد؟

اگر میخواهی برایم بازگو کنی، بنویس، آزادانه بنویس


آواز ایرانی

 

آرشیور مطالب آواز ایرانی

تصنیف آتش در نیستان شهرام ناظری


خواننده و آهنگساز : شهرام ناظری

تنظیم برای گروه سه تار : جلال ذوالفنون

شعر : مجذوب علیشاه


یک شب آتش در نیستانی فتاد

سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد

شعله تا سرگرم کار خویش شد

هر نی ای شمع مزار خویش شد

نی به آتش گفت : کاین آشوب چیست؟

مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟

گفت آتش بی سبب نفروختم

دعوی بی معنی ات را سوختم

زانکه می گفتی نیم با صد نمود

همچنان در بند خود بودی که بود

مرد را دردی اگر باشد خوش است

درد بی دردی علاجش آتش است

  

دانلود تصنیف آتش در نیستان شهرام ناظری


آواز ایرانی

واران وارانه شهرام ناظری

سلام

این بار هم اثری کردی، شاید بپرسید که چرا این مدت رفتم تو فاز کردی

نه این بار اتفاقی بود.یعنی دلم بدجور هوای این ملودی زیبا رو کرده بود

خیلی ها این اثر زیبا رو بارها شنیده اند ولی معنی شعر کردی اون رو نمیدونن

و برای همین نمیتونن جوری که لازمه با این اثر زیبا ارتباط برقرار کنند

من سعی کردم شعر کردی این اثر بسیار لطیف و دلنشین رو برای شما ترجمه کنم 

تا حس کلام علاوه بر حس ملودی بتونه بخوبی انتقال پیدا کنه


 

اثری از " شهرام ناظری " بر اساس ملودی قدیمی کردی

به همراه ارکستر سمفونیک ارمنستان به رهبری " لوریس چکناواریان"  

چکناواریان ناظری

 

واوارن وارانه، واران ترم كرد (باران بارانه ،باران خیسم كرد)

 

سوزه ی چاو خومار عزیزه كم ، له دین درم كرد

 (سبزه روی چشم خمار عزیزم، از دین به درم كرد)

 

نازنین ، له دین درم كرد (نازنین ، از دین به درم كرد)

 

واران وارانه ، واران وارانه ، عزیزكم  گل ریزه ریزه

(باران بارانه، باران بارانه،عزیزم  گل پر پره)

 

وعده ی وهار دای عزیزكم ،  یه خو پاییزه

(وعده ی بها ر داد، عزیزم، الان پاییز شده (پاییز شد و ولی نیامدی) )

 

واوارن وارانه، واران ترم كرد (باران بارانه ،باران خیسم كرد)

 

سوزه ی چاو خومار عزیزكم ، له دین درم كرد

 (سبزه روی چشم خمار عزیزم، از دین به درم كرد)

 

نازنین ، له دین درم كرد (نازنین ، از دین به درم كرد)

 

دانلود واران وارانه شهرام ناظری

 


 

 

آواز ایرانی

شهرام ناظری،بشنو از نی چون حکایت می کند . . .

سلام

امروز دلم هوای مولانا رو کرده بود

کی بهتر از شهرام ناظری می تونه مولوی خوانی کنه؟ . . .

اثری قدیمی از شهرام ناظری

ولی با تفکیک گوشه ها

آلبوم: بشنو از نی

آهنگساز:فریدون شهبازیان

آواز:شهرام ناظری

شهرام ناظری

مثنوی مولوی

بشنو از نی چون حکایت می‌کند
از جداییها شکایت می‌کند

دشتی-اشاره به شور

کز نیستان تا مرا ببریده‌اند
در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند

آواز مثنوی دشتی

شاد باش ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علتهای ما

آواز مثنوی دشتی

ای دوای نخوت و ناموس ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما

آواز مثنوی دشتی

گر بریزی بحر را در کوزه ای
چند ُگنجد؟ قسمت یک روزه ای

آواز مثنوی دشتی

کوزه ی چشم حریصان پُر نشد
تا صدف قانع نشد، پر دُرّ نشد

آواز مثنوی دشتی-فرود به شور


گر مرا ساغر کند ساغر شوم
ور مرا خنجر کند خنجر شوم

مثنوی دشتی-فرود به شور

گر مرا چشمه کند آبی دهم
ور مرا آتش کند تابی دهم

مثنوی شور

گر مرا باران کند خرمن دهم
ور مرا ناوک کند در تن جهم

مثنوی شور

گر مرا ماری کند زهر افکنم
ور مرا یاری کند خدمت کنم

مثنوی شور

نالم ایرا ناله‌ها خوش آیدش
از دو عالم ناله و غم بایدش

مثنوی اصفهان (دقت کنید،گمراه نشوید، اینجا قبل از این بیت مقدمه ای در ساقی نامه نواخته میشه

ولی ناظری با مثنوی اصفهان این بیت رو آغاز می کنه)

چون ننالم تلخ از دستان او
چون نیم در حلقهٔ مستان او

مثنوی اصفهان

گر نبودی ناله نی را ثمر
نی جهانرا پر نکردی از شکر

مثنوی اصفهان

هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب، کلی پاک شد

مثنوی اصفهان

جسم خاک از عشق بر افلاک شد
کوه در رقص آمد و چالاک شد

مثنوی اصفهان

چون نباشید عشق را پروای او

او چو مرغی ماند بی پروای او

مثنوی اصفهان


شاید بخاطر متفاوت بودن این اثر و کیفیت ضعیف ضبط اون برای بار اول نتونید زیاد با این آواز

ارتباط برقرار کنید

ولی من به شما توصیه میکنم،چندین بار با دقت به اون گوش بدید،کم کم ناخودآگاه مجذوبش خواهید شد

ذات آواز مثنوی همینه

حالا در هر دستگاهی،به نظر من گوشه های مثنوی جزو زیباترین قسمت های آواز ایرانی هستند

دانلود آواز بشنو از نی شهرام ناظری

به نظر من بهترین اثر ناظری (یادگار دوست) هستش

من به اونایی که آلبوم یادگار دوست شهرام ناظری رو نشنیدن،توصیه میکنم حتما دانلود کنن

یادگار دوست

دانلود آواز شهرام ناظری بر مزار استاد پایور

در مراسم تشییع پیکر استاد پایور در بهشت زهرا محمد موسوی به نی‌نوازی پرداخت و در ادامه

 شهرام ناظری ابیاتی از مثنوی مولانا (بشنو این نی چون حکایت می‌کند)

درفضای دستگاه همایون و آواز شوشتری خواند که بسیار تاثیرگذار بود.

بعد از افتخاری نیز در همین دستگاه آوازی خواند که متاسفانه تا این لحظه فایلی از آن موجود نمی باشد

دانلود کلیپ تصویری آواز شهرام ناظری بر مزار استاد پایور

دانلود کلیپ صوتی آواز شهرام ناظری بر مزار استاد پایور

نکته اینکه کلیپ صوتی این آواز از کیفیت صدایی بهتری برخوردار است

من توصیه میکنم هر دو فایل را دانلود کنید

گر شعله‌ فرو ریزد، بشتاب‌ و میندیش‌    ور تیغ‌ فرو بارد، ای سینه‌ سپر شو

شهرام ناظری

 

ایران کهن 

آواز: شهرام ناظری
آهنگ ساز: پژمان طاهری
شاعر: فریدون مشیری

 

ای خشم‌ به‌ جان‌ تاخته‌ توفان‌ شرر شو

ای بغض‌ گل‌ انداخته‌ فریاد خطر شو


 ای روی برافروخته‌، خود پرچم‌ ره‌ باش‌

ای مشت‌ برافراخته‌، افراخته‌تر شو


 ای حافظ‌ جان‌ وطن‌ از خانه‌ برون‌ آی

از خانه‌ برون‌ چیست‌ که‌ از خویش‌ به‌ در شو


 گر شعله‌ فرو ریزد، بشتاب‌ و میندیش‌

ور تیغ‌ فرو بارد، ای سینه‌ سپر شو


خاک‌ پدران‌ است‌ که‌ دست‌ دگران‌ است‌

هان‌ ای پسرم‌، خانه‌ نگهدار پدر شو


دیوار مصیبت‌کده‌ی حوصله‌ بشکن‌

شرم‌ آیدم‌ از این‌ همه‌ صبر تو، ظفر شو


تا خود جگر روبهکان‌ را بدرانی

چون‌ شیر درین‌ بیشه‌ سراپای جگر شو


مسپار وطن‌ را به‌ قضا و قدر ای دوست‌

خود بر سرِ این تن‌ به‌ قضا داده‌،‌ قدر شو
 

فریاد به‌ فریاد بیفزای، که‌ وقت‌ است‌

در یک‌ نفس‌ تازه‌ اثرهاست‌، اثر شو


ایرانی آزاده‌! جهان‌ چشم‌ به‌ راه‌ است

‌ایران‌ کهن‌ در خطر افتاده‌، خبر شو


مشتی خس‌ و خارند، به‌ یک‌ شعله‌ بسوزان‌

بر ظلمت‌ این‌ شام‌ سیه‌، فام‌ سحر شو 

 

دانلود ایران کهن شهرام ناظری

یادگار دوست

 

یادگار دوست

هر وقت دلت واسه خدا تنگ شد این آلبوم زیبا رو با دل و جون گوش بده

خیلی وقت بود میخواستم راجع به این اثر ارزشمند استاد شهرام ناظری مطلبی بنویسم

ولی حقیقتش میترسیدم.میترسیدم از اینکه نکنه مطلبی که مینویسم شایسته و در خور این اثر نباشه

من یقین دارم همونطور که مولانا با این اشعار با خدا راز و نیاز میکرده،

کامبیز روشن روان و شهرام ناظری هم با این اثر قصد راز و نیاز با یگانه  محبوب

 ویگانه دوست رو داشتن

من هر بار که این آلبوم رو گوش میدم  اشک فراق از چشمام جاری میشه

اونوقته که دلم میخواد خدا منو بغل کنه

اونوقته که میفهمم که ما بی یاد او چقدر تنهاییم

چقدر حقیریم

و چقدر دلتنگ

دلتنگ یگانه دوست

به نظر من اگه با تمام وجود این اثر رو گوش بدید خودش میشه یه نوع عبادت.

میتونید با خدا درد دل و مناجات کنید

خواهش میکنم اگه دانلود کردید یا اگه آلبومش رو تهیه کردید یا دارید

هر بار به دقت از اول تا آخرش رو گوش بدید

توی خلوت خودتون

خلوتتون با خدا

اونوقت به حرفای من میرسید

(البته به دلیل سنگین بودن متن شعرها و سنگین بودن نوع آهنگ پردازی و اجرای استاد ناظری

 شاید واسه  اونایی که زیاد با موسیقی اصیل سر و کار نداشتن لازم باشه

 چندین و چند بار گوش  بدن تا مطلب براشون روان بشه و خوب جا بیفته)

بهتون پیشنهاد میکنم یه کپی کامل از این مطلب بگیرید

و هر وقت خواستید این اثر رو گوش بدید این مطلب رو هم در کنارش

 بخونید


یادگار دوست

نام اثر:  یادگار دوست

خواننده: شهرام ناظری

آهنگساز و تنظیم برای ارکستر: کامبیز روشن روان

کامبیز روشن روان

اجرا: ارکستر سمفونیک

سولیستها: محمد کیانی نژاد : نی

            حمید مبتسم: تار و سه تار

           مجتبی میرزاده: کمانچه

گوینده:

            عبداله آقازاده

 

بخش اول (روی الف):

تراک 1

گوینده:

ای دوست ! قبولم کن و جانم بستان     مستم کن و وز هر دو جهانم بستان

با هرچه دلم قرار گیرد بی تو . . .      آتش به من اندر زن و آنم بستان

ملودی ها دقیقا رو به خداست و خیلی راحت فاصله دلتنگی آدمی رو نشون میده.که ما چقدر دور و تنهاییم ...

گوینده:

ای زندگی تن و توانم همه تو!     جانی و دلی  ای دل و جانم همه تو

تو هستی من شدی از آنی همه من    من نیست شدم در تو  از آنم همه تو

 

حالا نوبت به زجه های ناظری میرسه که اینطور شروع میکنه

شهرام ناظری:

باز آی که تا به خود نیازم بینی               بیداری شب های درازم بینی (در آمد ماهور)

نی ،نی غلطم که خود فراق تو مرا          کی زنده رها کند که بازم بینی (در آمد ماهور)

هر روز دلم در غم تو زارتر است           وز من دل بیرحم تو بیزارتر است (گشایش)

بگذاشتی ام غم تو نگذاشت مرا             حقا که غمت از تو وفادارتر است (گشایش و فرود به ماهور)

بر من در وصل بسته می دارد دوست       دل را به عنا شکسته می دارد دوست (اشاره به دلکش)

زین پس من و دلشستگی بر در او          چون دوست دل شکسته می دارد دوست (فرود به ماهور)

 

حالا دوباره همین شعر رو این بار با تصنیف میخونه

تصنیف: داد ، خاوران

باز آی که تا به خود نیازم بینی

بیداری شب های درازم بینی

نی ،نی غلطم که خود فراق تو مرا

کی زنده رها کند که بازم بینی

هر روز دلم در غم تو زارتر است

وز من دل بیرحم تو بیزارتر است

بگذاشتی ام غم تو نگذاشت مرا

حقا که غمت از تو وفادارتر است

بر من در وصل بسته می دارد دوست

دل را به عنا شکسته می دارد دوست

زین پس من و دلشستگی بر در او

چون دوست دل شکسته می دارد دوست

 

گوینده:

خود ممکن آن نیست که بردارم دل   آن به  که به سودای تو بسپارم دل

گر من به غم عشق تو نسپارم دل      دل را چه کنم؟ بهر چه میدارم دل

 

در عشق تو هر حیله که کردم،      هیچ است

                                             هر خون جگر که بی تو خوردم،        هیچ است

از درد تو   هیچ روی درمانم نیست

                                                            درمان که کند مرا؟ که دردم     هیچ است

من بودم و دوش، آن بت بنده نواز

                                                        از من همه لابه بود و از وی همه ناز

شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید

                                                     شب را چه گنه ، حدیث ما بود دراز

 

ملودی این قسمت هزاران حرف نگفته رو یکجا بیان میکنه

 

گوینده:

دلتنگم و دیدار تو درمان من است     بی رنگ رخت زمانه زندان من است

بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی       آن چه از غم هجران تو بر جان من است

 

ببینید مولانا با یگانه محبوبش چگونه سخن میگوید

بیاید ما هم اینجوری باشیم.بیاید با یگانه دوست اینجوری حرف بزنیم

گوینده:

ای نور دل و دیده و جانم !  چونی؟     و ای آرزوی هر دو جهانم! چونی؟

من بی لب لعل تو چنانم که مپرس      تو بی رخ زرد من ندانم چونی

 

اینجا ملودی دقیقا  زرد رخی و پریشان حالی خودش رو به تصویر میکشه.

سنتور داره گریه میکنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

افغان کردم،بر آن فغانم میسوخت      خاموش کردم، چو خاموشانم میسوخت

از جمله کرانها برون کرد مرا         رفتم به میان و در میانم میسوخت

 

من درد تورا زدست آسان ندهم        دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم

از دوست به یادگار دردی دارم       که آن درد به صد هزار درمان ندهم

 

شهرام ناظری:

من درد تورا زدست آسان ندهم        دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم

از دوست به یادگار دردی دارم       که آن درد به صد هزار درمان ندهم (گوشه داد – سوز و گداز)

 شهرام ناظری


(روی ب)

تراک 2

گوینده:

اندر دل بی وفا غم و ماتم باد         آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد؟    جز غم،که هزار آفرین بر غم باد

 

در عشق تو ام،نصیحت و پند چه سود؟     زهراب چشیده ام مرا قند چه سود؟

گویند مرا که،بند بر پاش نهید                دیوانه دل است،پام بر بند چه سود؟ (وای من با این بیت دیوونه میشم)

 

چشماتون رو ببندید و به موسیقی این قسمت خوب گوش بدید

دقیقا حس  در بند بودن رو تداعی میکنه.

اینجاست که باید بوسه زد بر دستان کامبیز روشن روان

 

وای اینجا مولانا اوج عشقش رو به خدا نشون میده

اوج خشوع در برابر محبوب

مولوی

گوینده:

من ذره و خورشید لقایی تو مرا         بیمار غمم عین دوایی تو مرا

بی بال پر اندر پی تو میپرم             من که شده ام،چو کهربایی تو مرا

 

شهرام ناظریخورشید

 

نمیدونم ، تاحالا چیزی در مورد سمای عارفانه شنیدید؟ رقص شترمرغ رو دیدید؟(رقص شتر مرغ رو هم

به سمای عارفانه تشبیه میکنن.اگه فیلم آواز گنجشک ها رو دیده باشید،میدونید چی میگم)

رقص عارفانه

رقص عارفانه شتر مرغ

کمانچه میرزاده اینجا دقیقا این حالت رو به تصویر میکشه (بی بال و پر اندر پی تو میپرم)

و زخمه های تار به این طرف و آنطرف افتادن عارف رو در حین سما نشون میده

گوینده:

غم را بر او گزیده میباید کرد        وز چاه طمع بریده میباید کرد

خون دل من ریخته میخواهد یار     این کار مرا به دیده میباید کرد

 

آبی که از این دیده چو خون میریزد            خون است، بیا ببین که چون میریزد

پیداست که خون من چه برداشت کند           دل میخورد و دیده برون میریزد

عاشق همه سال مست و رسوا بادا             دیوانه و شوریده و شیدا بادا

با هوشیاری غصه هر چیز خوریم            چون مست شدیم،هرچه بادا بادا

 

وقتی میگه هرچه بادا بادا،ملودی های متن غم رو فراموش میکنن و به پایکوبی مشغول میشن.

البته نه زیاد شاد.یه مستی عارفانه

 

شهرام ناظری:

دل در غم عشق مبتلا خواهم کرد          دل را سپر تیر بلا خواهم کرد

عمری که نه در عشق تو بگذاشته ام      امروز به خون دل قضا خواهم کرد (آواز راک عبدالله)

که الحق خوب از پس اجراش بر اومد.چون کلا راک خیلی سخته

 

گوینده:

از بس که برآورد غمت آه از من        ترسم که شود به کام بدخواه از من

دردا که ز هجران تو ای جان جهان!      خون شد دلم و دلت نه آگاه از من

 

شهرام ناظری:

از بس که برآورد غمت آه از من           ترسم که شود به کام بدخواه از من

دردا که ز هجران تو ای جان جهان!      خون شد دلم و دلت نه آگاه از من (آواز راک کشمیر)

اونایی که راک کشمیر رو تمرین کردن میدونن چقدر سخته

آفرین به استاد ناظری که اینقدر خوب اجرا کرد

 

شهرام ناظری:

تا با غم عشق تو مرا کار افتاد           بیچاره دلم در غم بسیار افتاد

بسیار فتاده بود اندر غم عشق           اما نه چنین زار که این بار افتاد

 

سودای تورابهانه ای بس باشد            مدهوش تو را ترانه ای بس باشد

در کشتن ما چه میزنی تیر جفا؟         ما را سر تازیانه ای بس باشد (تصنیف راک عبدالله)

شهرام ناظری

 

گوینده:

ما کار و دکان و پیشه را سوخته ایم               شعر غزل و دو بیتی آموخته ایم

در عشق، که او جان و دل و دیده ی ماست      جان و دل ودیده،هر سه را سوخته ایم

 

امیدوارم تونسته باشم حق مطلب رو بیان کنم . . .

دست استاد بزرگ کامبیز روشن روان و استاد شهرام ناظری رو برای ساخت این اثر فوق العاده میبوسم

وحالا نوبت به دانلود میرسه

دانلود یادگار دوست 1 درآمد ماهور

 

دانلود یادگار دوست 2 راک عبدالله و راک کشمیر