احساسی که موسیقی به من می دهد

پشت میز مطالعه نشسته ام و درس میخوانم

یک لحظه فکرم منحرف میشود (طبق معمول)

به ناگاه زیر لب زمزمه میکنم

دووووووووووش ش ش می ی ی ی آآآآآمد و رخ سا ره  بر اف روووخ ته بود

(دوش می آمد و رخساره بر فاروخته بود)

ناگهان قلبم به تپش می افتد، نفسم سنگین می شود و دستانم سرد

به یاد ملودی بسیار سنگین آغاز این تصنیف در آلبوم جان عشاق  می افتم

http://kasra-avaz.blogfa.com/post-142.aspx

ناخودآگاه چهره ای سنگین تر از خود ملودی در ذهنم مرور می شود

پرویز مشکاتیان

همین نام کافی ست تا پشتم بلرزد و بگویم

واااااای خدا

و آهی از حسرت . . .

بیش از این تاب نمی آورم.مانند تشنه لبی که نیازمند آب است، محتاج شنیدن این ملودی هستم

همین آرشه های آغازین کافی ست تا اختیار از کف داده و اشک در چشمانم حلقه زند و دستانم سست شود

چه رازی را بازگو میکنند؟

چه دردی را فریاد میزنند؟

راوی کدامین حکایت ناگفته اند؟

وااااای خدای من

کمانچه زار میزند

الان دارم گوش میدم (این شاید هزارمین بار باشد که این ملودی را میشونم و این تصنیف و آواز را از بر هستم)

ولی بی اختیار اشک میریزم

چراااا؟ این تاثیری است که این ملودی بر من میگذارد

مرا بازی می دهد و هر کجا که بخواهد مرا میبرد

واااااای خدا

طاقت این یکی را دیگر را ندارم

ناله های آرشه ها را میتوان تحمل کرد

ولی ناله ی شجریان را دیگر تاب نتوان آورد

دوووووووووش ش ش ش ش می آآآآآآآمد و . . .

همین برای مست شدن کافیست

اتاق روشن است ولی من همه جا را تاریک میبینم

کلمه ی دوش که شجریان بیان می کند، این تاریکی را برایم بوجود می آورد.

نه اینکه خیال کنی این ملودی مرا به یاد غم یک عشق نافرجام دیرینه و یا جدایی زود هنگام یک معشوق می اندازد

نه

این حس فراتر است از سطح زمین و هرچه در آن است

جایی میان ابرها

کاش میدانستم حافظ آن شب با چه حالی این شعر را سروده

که اینجا، امروز با من این کار میکند

شجریان صدایش بالاتر و بالاتر میرود

آتش چهره بدین کار برافروخته بود . . . . .

ملودی همچنان سطح صدا را در بالا حفظ میکند تا شجریان ادامه دهد

گرچه میگفت که زارت بکشم میدیدم

که نهانش نظری ...................

صدا مانند آب روان فرود میاد

..................  با من دل سوخته بود

تمام بدنم داره میلرزه

دقیقا مثل همون اولین باری که این شاهکار رو شنیدم

چه رازی در جاودانگی این آثار نهفته ست؟

که بعد از هزاران بار شنیدن، نه تنها هنوز تازه و زنده هستند، بلکه قوی تر و غنی تر به نظر میرسند.

شیطنتی میکنم و همین حالا تصنیف  آلبوم گنبد مینا را پخش میکنم

http://kasra-avaz.blogfa.com/post-90.aspx


آلبوم گنبد مینا

ملودی دست کمی از جان عشاق ندارد

ویرانگر و تاثیر گذار (ویرانگر برای حال من)

آن یکی اصفهان بود و این دشتی

شاید شیک ترین و مدرن ترین دشتی در بین سایر دشتی ها باشد

و با همان تاثیر سنگین دشتی

من با شنیدن این آثار در واقع با ملودی کشتی میگیرم

فرقی ندارد، به اندازه یک راند مبارزه تکواندو، جودو و یا کشتی، برای من خسته کننده است

هرچند در آخر روحم به آرامشی وصف ناپذیر میرسد

از لا به لای امواج آرشه های ملودی ناگهان شجریان میخواند

دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم

شجریان شروع کرد

من هم با او میخوانم

من در این کار دل خویش به دریا فکنم

واااااای خدا

کی میگه نمیشه بدون انجام هیچ حرکتی رقصید؟

خورده ام تیر فلک باده تا سرمست

شجریان این بیت را در کمال دقت و زکاوت میخواند

خورده ام تیر فلک، فرض کنید کسی تیر خورده است

حالاتش چگونه است؟ صدایی لرزان و نفسی بریده بریده و خسته دارد

شجریان دقیقا این حالات را در صدای خود نمایش میدهد

ملودی نیز برای ثبت این تصویر، صدای شجریان را یاری می رساند

باز هم صداهایی که دیوانه وار مینوازند

آه مشکاتیان چه کرده ای؟؟؟

روحت بی گمان اکنون در آسایش است

ملودی صحنه را برای ضربه ی آخر آماده و محیا میکند

تا شجریان

بگشا بند قبا ای مه خورشید کلاه . . .

 

صدای او گویی به آسمان مشت میزند

 

تا چو زلفت سر سودا زده در پا فکنم

و شجریان اما صدایش را در پا می فکند


میخواهم شیطنتی دیگر کرده و آلبوم یادگار دوست  را هم امشب گوش بدهم

http://kasra-avaz.blogfa.com/post-136.aspx


یادگار دوست

شاهکاری از کامبیز روشن روان و شهرام ناظری و البته مولانا

وسوسه میشوم

نه

واقعا توانش را ندارم

آشوبی که این دو تصنیف در دلم به پا کردند کافیست

توان یادگار دوست را دیگر ندارم.

اکنون اما با شما سخن میگویم

شما چطور؟

ترانه، ملودی، آواز و یا شعری هست که شما را از خود بیخود کند؟

آن هم در این دنیا سراسر تنش و استرس و زندگی پرمشغله؟

چه احساسی برایت به ارمغان می آورد؟

اگر میخواهی برایم بازگو کنی، بنویس، آزادانه بنویس


آواز ایرانی

 

آرشیور مطالب آواز ایرانی

29 بهمن ماه روز سپندار مذگان ایران باستان

29 بهمن ماه

روز سپندار مذگان ایران باستان

روز جشن زمین و گرامی داشت عشق است.

اول باید توضیح بدم که من در هیچ زمینه ای اهل افراط و تفریط نیستم.(حتی در زمینه فرهنگ اصیل آریایی و . . .)

به فرهنگ ایران در حد وسع و توانم پایبندم و به آن احترام میگذارم.

همچنین هرکاری میکنم با ولنتاین جور در نمیام.ذاتش بد نیست.عشق ورزی و دوستی، خیلی خوبه.

ولی واقعا روز ولنتاین هیچ ربطی به من ایرانی نداره (نمیخوام شعار بدم یا تبلیغ سوء و . . .)

این چیزیه که من هستم.دوست ندارم تقلید کنم.حالا شاید بعضی ها خوششون بیاد

ولی به هر حال به نظر من چیز جالبی نیست که ما روزی رو که اونا در فرهنگ خودشون

جشن میگیرن، ما هم جشن بگیریم، در حالیکه خودمون روزهای بسیار زیبایی داریم.

چرا دیگران نوروز، یا چهارشنبه سوری ما ایرانی ها رو جشن نمیگیرن؟

اگر خودمون روز عشق نداشتیم، یه چیزی

به همین دلیل (اینکه ذات فرهنگ احترام به عشق و دوستی، خوبه و قابل احترام)

سعی کردم دنبال معادل این روز در فرهنگ خودمان بگردم.

دو روز مورد تاکید بعضی سایتها و رسانه ها بود

29 بهمن و 5 اسفند که در فرهنگ ایران باستان روز عشق نام نهاده شده است

به نظر میرسه روز 29 بهمن قابل قبول تر باشه.

روز سپندار مذگان

به همین خاطر من برای گرامی داشت این روز و این فرهنگ زیبا (عشق و دوستی و محبت و ...)

این پست از وبلاگ رو به این روز اختصاص دادم و سعی کردم چند اثر زیبا را در همین رابطه

در این پست جمع به هم رسانم.


عاشق شدم من

با صدای بانو عهدیه


عاشق شدم من در زندگانی

بر جان زد آتش عشق نهانی

 جانم از این عشق بر لب رسیده

اشک نیازم بر رخ چکیده

 یک سو غم او یک سو دل من در تارموئی

در این میانه دل می کشاند ما را به سوئی

 زین عشق سوزان بی عقل و هوشم

می سوزم از عشق اما خموشم

 ای گرمی جان هر جا که بودی بی ما نبودی

هر جا که رفتی من با تو بودم تنها نبودی

 یک سو غم او یک سو دل من در تارموئی

در این میانه دل می کشاند ما را به سوئی

دانلود عاشق شدم من با صدای عهدیه


عشق پاک

با صدای زیبای

استاد علی اکبر گلپایگانی


عشق پاک

ای از عشق پاک من همیشه مست

من تو را آسان نیاوردم به دست

بارها این کودک احساس من 

زیر باران هــای اشک من نشست

 من تو را آسان نیاوردم بدست

در دل آتش نشستن کار آسانی نبود

راه را بر اشک بستن کار آسانی نبود

با غروری هم قد بالای بام آسمان

بارها در خود شکستن کار آسانی نبود

بارها این دل به جرم عاشقی

زیر سنگینی بار غم شکست

من تو را آسان نیاوردم به دست

در بدست آوردنت بردباری هـــا شده

بی قراری هــا شده شب زنده داری هـــــا شده

در بدست آوردنت پایداری هـــا شده

با ظلم و جور روزگار سازگاری ها شده

دانلود عشق پاک با صدای علی اکبر گلپایگانی


فردا تو می‌آیی : 

با صدای 

هوشمند عقیلی

امشب دلم می خواد تا فردا می بنوشم من
زیباترین جامه هایم را بپوشم من
با شوق  بی حد ، باغچه هامونو صفا دادم
امشب تا می شد گل توی گلدونها جا دادم
بعد از گسستن ها ، آن دل شکستن ها
فردا تو می آیی
بعد از جداییها آن بی وفایی ها
فردا تو میآیی

از خونه ما ناامیدیها سفر کرده
گویا دعاهای من خسته اثر کرده

من روز و شب را می شمارم تا رسد فردا
آن لحظه خوب در آغوشت کشیدنها

امشب دلم می خواد تا فردا می بنوشم من
زیباترین جامه هایم را بپوشم من
با شوق  بی حد ، باغچه هامونو صفا دادم
امشب تا می شد گل توی گلدونها جا دادم
بعد از گسستن ها آن دل شکستن ها
فردا تو می آیی
بعد از جداییها آن بی وفایی ها
فردا تو میآیی ...

دانلود فردا تو می آیی هوشمند عقیلی


عقرب زلف کجت . . .

با صدای

بانو پوران

عقرب زلف کجت با قمر قرینه
تا قمر درعقربه کار ما چنینه
 کیه کیه در می‌زنه من دلم می‌لرزه
درو با لنگر می‌زنه من دلم می‌لرزه

ای پری بیا در کنار ما جان خسته را مرنجان
از برم مرو ، خصم جان مشو ، تا فدای تو کنم جان 

نرگس مست تـو و بخت من خرابه
بخت من از تو و چشم تو از شرابه

ای پری بیا در کنار ما جان خسته را مرنجان
از برم مرو ، خصم جان مشو ، تا فدای تو کنم جان

دانلود عقرب زلف کجت با قمر قرینه با صدای بانو پوران


بنویس عشق

باز هم با صدای

جناب علی اکبر گلپایگانی (گلپا)

روی برگی بنویس عشق... 
بنویس با چشم خیس عشق
عشق رو تکرار کن دوباره
خط تیره بنویسش عشق...
عشق فریاد پرنده است
ساکنه یا که روندست؟
ساز قلب سوز سینست 
پاره وقتا درد كينه ست...
عشق هستی آفرینه
خود کلام آخرینه
یه ترنم یه سروده
نرم و سوزنده چو دوده..

عشق یه نوره یه امیده
نه سیاهه نه سپیده
به لطافت مثل ابراست
به بزرگی همه دریاست...
عشق پیوسته در اوجه
قصه ساحل و موجه
گوهر ناب و گرانه
مثل چشمه نگرانه
همیشه بی قرار عشقه
طراوت بهار عشقه
اساس روزگار عشقه،عشقه،عشقه...
عشق شكسته زنجيره
حديث آه و تأثیر 
عشق نشان تقدیره،عشقه،عشقه
روی برگی بنویس عشق
بنویس با چشم خیس عشق
عشق رو تکرار کن دوباره
خط تیره بنویس عشق...

دانلود بنویس عشق با صدای گلپا


منبع بعضی لینک ها

کافه کلاسیک


آواز ایرانی


آرشیو مطالب آواز ایرانی

زیبایی های غفلت شده

یکی از صبح‌های سرد ماه ژانویه سال ۲۰۰۷، مردی در متروی واشنگتن، در حال نواختن ویولن بود

او در مدت ۴۵ دقیقه، شش قطعه از باخ را نواخت در این مدت، تقریبا دو هزار نفر وارد ایستگاه شدند

که بیشتر آنها در حال رفتن به سر کارشان بودند.

کمی به عکس العملهای آنها دقت کنید

 یک مرد میانسال، متوجه نواخته شدن موسیقی شد و سرعت حرکتش را کم کرد.

چند ثانیه ایستاد، سپس عجله کرد تا دیرش نشود چند دقیقه بعد ویولنیست، اولین دلارش را دریافت کرد.

یک زن پول را در کلاه انداخت و بدون توقف به حرکت خود ادامه داد مرد جوانی به دیوار تکیه داد

و کمی به او گوش داد، بعد به ساعتش نگاه کرد و رفت.

پسربچه سه‌ساله‌ای ایستاد، ولی مادرش دستش را محکم کشید و او را همراه برد، پسربچه در حالیکه

دور می‌شد، به عقب نگاه می‌کرد و ویولنیست را می دید.

چند بچه دیگر هم رفتار مشابهی کردند اما همه پدرها و مادرها بچه‌ها را مجبور میکردند که نایستند

و سریع با آنها بروند.

بعد از 45 دقيقه که نوازنده بدون ‌توقف می‌نواخت، تنها شش نفر مدت کوتاهی ایستادند و گوش کردند

بیست نفر پول دادند، ولی به مسیر خود بدون توقف ادامه دادند.

در مجموع ۳۲ دلار هم برای ویلنیست جمع شد.

مرد، نواختن موسیقی را قطع کرد اما هیچ کس متوجه قطع موسیقی نشد.

هیچ کس این نوازنده را نشناخت و متوجه نشد که او

«جاشوآ بل»



یکی از بزرگ‌ترین موسیقی‌دان‌های دنیا است.

او آنروز در آن ايستگاه مترو یکی از بهترین و پیچیده‌ترین قطعات موسیقی

که تا به حال نوشته شده را با ویولن‌اش که ۳٫۵ میلیون دلار می‌ارزید، نواخته بود.

اما هیچکس متوجه نشد.

تنها دو روز قبل همين هنرمند یعنی جاشوآ بل در بوستون امریکا کنسترتی داشت

که قیمت بلیط ورودی‌اش ۱۰۰ دلار بود.

این یک داستان واقعی است.

واشنگتن پست در جریان یک آزمایش اجتماعی با موضوع:

ادراک، سلیقه و ترجیحات مردم، ترتیبی داده بود که جاشوآ بل به صورت ناشناس

در ایستگاه مترو بنوازد تا معلوم شود در یک محیط معمولی و در یک زمان نامناسب،آیا ما

متوجه زیبایی می‌شویم؟ آیا برای قدردانی و لذت بردن از این زیبایی توقف می‌کنیم؟

آیا ما می توانیم نبوغ و استعداد را در یک شرايط غیرمنتظره، کشف کنیم؟

نتيجه: وقتي ما متوجه نواختن یکی ازبهترین موسیقی‌های نوشته شده دنیا

توسط يکی از بهترین موسیقی‌دان‌های دنیا

با یکی ازبهترین سازهای دنیا

نمی شویم

پس حتما چیزهای خوب و زيباي دیگري هم در زندگی‌مان وجود دارد که از درک آنها

غفلت می‌کنیم


منبع: روزنامه اعتماد ملي > شماره 346 5/2/86 > صفحه 10

http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1391822


جاشوا بل در ویکی پدیا

مرا که با تو شادم پریشان مکن با صدای عهدیه

 
شعر : محمد علی شیرازی 
 
 آهنگ : مهندس همایون خرم
 
مرا که با تو شادم پریشان مکن
بیا و سیل اشکم به دامان مکن

بیا بیا به خاطر عشقم
دل مرا یک دم
ز غم جدا کن ز غم جدا کن
من عاشقم به پای این پیمان
اگر ندادم جان
مرا رها کن مرا رها کن

رمیده جان و دل شکسته
منم به پای تو نشسته
منم به ماتم جوانی
نشسته نا امید و خسته
شکسته ای دل مرا
به من بگو چرا چرا
به سنگ غم ها

از این قفس کجا گریزم که هم چو مرغ شکسته بالم
نمیدانم ز غم چه گویم اگر بپرسد کسی ز حالم

فلک به سنگ کینه ها
شکسته قامت مرا
مگر چه کرده ام خدایا
شکسته سر شکسته پا
ز عشق و زندگی جدا
کنون کجا روم خدایا
بیا بیا به خاطر عشقم
دل مرا یک دم
ز غم جدا کن ز غم جدا کن
من عاشقم به پای این پیمان
اگر ندادم جان
مرا رها کن مرا رها کن

مرا که با تو شادم پریشان مکن
بیا و سیل اشکم به دامان مکن
بیا بیا به خاطر عشقم
دل مرا یک دم
ز غم جدا کن ز غم جدا کن
من عاشقم به پای این پیمان
اگر ندادم جان
مرا رها کن مرا رها کن

مدتی بود که از بانو عهدیه مطلبی نگذاشته بودم
این فایل هم جزو فایلهایی بود که مدتها قبل توی سایت 4shared آپلود کرده بودم
امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید


بارون بارونه گروه رستاک

یک گروه جوان و پر نشاط

که سعی در بازگو کردن موسیقی سنتی در همان قالب ولی به شیوه ای امروزی هستند

معلومه که ازشون حمایت میکنم

هرکی سعی کنه موسیقی اصیل و سنتی ایرانی رو احیا کنه، با کمال میل ازش حمایت میکنم.

خوشحالم که این گروه فعالیت میکنند و امیدوارم روز به روز بهتر و قوی تر کار کنند.

دو ترانه ی زیبای این گروه رو به شما معرفی میکنم

ترانه ی لری و بسیار زیبای بارون بارونه (یا گل باغ)

و

ترانه ی کردی و بسیار زیبای سه و زه لی (سبزینه)

دانلود ترانه ی بارون بارونه گروه رستاک

دانلود ویدئو کلیپ بارون بارونه گروه رستاک

و 

دانلود ترانه ی کردی سه وزه لی گروه رستاک


آواز ایرانی

قصیده برای انسان ماه بهمن




شعر قصیده برای انسان ماه بهمن در ادامه مطلب

ادامه نوشته

سومین سالگرد تاسیس وبلاگ آواز ایرانی

سلام

بهمن ماه 1387 یک سری اتفاقات باعث شد که من از خیر وبلاگ گروهی که با بچه های دانشکده

احداث کرده بودیم بگذرم و برای خودم یک وبلاگ شخصی ثبت کنم.

این که شد آواز ایرانی که ابتدا عنوانش kasra-avaz بود، تاسیس شد.

ابتدا فکر نمیکردم که برای مدت زیادی به وبلاگ نویسی بپردازم.فقط قصدم نوشتن بود

نوشتن در مورد آوازهایی که شنیده بودم و حسی که این آوازها به من انتقال میدادند.

کم کم حمایت ها و نظرات و تشویق های دوستان زیادی که از طریق همین وبلاگ

با آنها آشنا شدم، من رو به ادامه کار تشویق کرد.

از همه ی شما عزیزان سپاسگذارم که این فرصت رو به من دادید تا با شما دوست باشم.

داشتن دوستان خوب نعمت بزرگیه و من این سعادت رو دارم که تقریبا در تمامی نقاط ایران

دوستان زیادی پیدا کردم.

مانند دوستی "بی دل" از قم، که بی ریا و ساده با من درد دل میکرد

دوست نازنینی از مشهد که از پیشرفتها و البته مشکلاتش در یادگیری موسیقی با من حرف میزنه

دوست با صفایی از آمریکا (یادم رفته از کدوم ایالت) که با وجود تمام مشکلاتی که بخاطر

بیماری صعب العلاجش داره، آواز تمرین میکنه و از این کار لذت میبره

دوست بسیار خوبم از شیراز

دوستان زیادی که در تهران با آنها آشنا شدم

حتی یک بار هم  هنرمند دوست داشتنی، جناب آقای علیرضا خمسه برام ایمیل زدند

و نوشته بودند که از دیدن این وبلاگ و اینکه هنوز هستند کسانی که برای هنر و هنرمند

ارزش و احترام قائلند بسیار خوشحاله.

چند تن از موسیقیدانان بزرگ و به نام هم  گه گاه برای من ایمیل هایی ارسال میکنند.

و من دوستی و آشنایی با همه ی شما عزیزان رو یکی از بزرگترین افتخارات خودم میدونم.


به تازگی دوست نازنینی که از مدیران سایت http://www.asakdownload.com/ هستند

لطف کردند و قالب جدیدی برای وبلاگ آواز ایرانی طراحی کردند.

که هم زیبا ست و هم امکانات خوبی داره.

من از این طریق از ایشون بخاطر زحماتشون تشکر میکنم.

با این قالب جدید میتونیم سالگرد تاسیس وبلاگ آواز ایرانی رو جشن بگیریم

یک ابزار جالب و مفیدی که این قالب جدید داره، ابزار جستجوی مطالب آواز ایرانی در گوگل هستش

که در قسمت بالای وبلاگ سمت چپ وجود داره.برای مثال اگر کسی بخواد به مطالبی که

 در این وبلاگ در مورد دستگاه ماهور نوشته شده دسترسی پیدا کنه، با جستجوری کلمه ماهور

در این قسمت، گوگل تمام مطالبی که در مورد ماهور در این وبلاگ نوشته شده رو در اختیار میگذاره.

باز هم از دوست خوبم بخاطر هدیه ی بسیار خوبی که به این وبلاگ دادند تشکر میکنم.


آواز ایرانی

بیچاره خلق

...

...

...

...

...

دستانِ بسته‌ام را 

آزاد کردم از 

زنجیرهای خواب

...

...

...

...

...

توفان خنده ها

...

...

...

توفان خنده ها

...

...

من

درد در رگانم
حسرت در استخوانم
چيزی نظير آتش در جانم
پيچيد.

سرتاسر وجود مرا
گويی
چيزی به هم فشرد
تا قطره‌ ای به تفته‌گی خورشيد
جوشيد از دو چشمم.
از تلخی تمامی درياها
در اشک ناتوانی خود ساغری زدم.

آنان به آفتاب شیفته بودند 

زیرا که آفتاب 

تنهاترین حقیقتِشان بود 

احساسِ واقعیتِشان بود

 با نور و گرمی‌اش 

مفهومِ بی‌ریای رفاقت بود 

با تابناکی‌اش  

مفهومِ بی‌فریبِ صداقت بود

(ای کاش می‌توانستند 

از آفتاب یاد بگیرند 

که بی‌دریغ باشند 

در دردها و شادی‌هاشان 

حتا 

با نانِ خشکِشان. ــ 

و کاردهایشان را 

جز از برایِ قسمت کردن 

بیرون نیاورند.) 

افسوس

آفتاب 

مفهومِ بی‌دریغِ عدالت بود و 

 آنان به عدل شیفته بودند و 

اکنون ...

...

...

...

...

...

ای کاش می‌توانستم 

خونِ رگانِ خود را 

من 

قطره 

قطره 

قطره 

 بگریم 

تا باورم کنند

ای کاش می‌توانستم 

ــ یک لحظه می‌توانستم ای کاش ــ 

 بر شانه‌های خود بنشانم 

این خلقِ بی‌شمار را، 

گردِ حبابِ خاک بگردانم 

 تا با دو چشمِ خویش ببینند که خورشیدِشان کجاست  

و باورم کنند

ای کاش 

 می‌توانستم . . .




شاملو


یادواره رضوی سروستانی، شجریان، علیزاده

درود بر شما بزرگواران

عذر مرا بپذیرید اگر این روزها غیبت دارم

و اگر نظرات شما عزیزان، با تاخیر، تایید میشوند

برای مدتی ناگزیرم کمتر به دنیای مجازی سر بزنم و بیشتر وقتم را صرف آمادگی برای

آزمونی بس دشوار کنم.به امید خدا اگر این آزمون با موفقیت سپری شد، اوقات بیشتری

در خدمت شما عزیزان خواهم بود. ولی مطمئن باشید تمام نظرات بررسی خواهد شد و این وبلاگ

همچنان، حداقل هفته ای یکبار به روز خواهد شد.


امشب سری به اکانتم در سایت 4shared زدم و نگاهی به فایلهایی انداختم که مدتها قبل

آپلود کرده بودم.اتفاقا ویدئویی را که مدتها قبل در این سایت گذاشته بودم یافتم که تا به امروز

در مورد آن در وبلاگ مطلبی ننوشته بودم.

بخشی از مراسم یادبود رضوی سروستانی

حسین علیزاده، محمدرضا شجریان، همایون شجریان

همایون اینجا هنوز نوجوانه و فقط ضرب میزنه

قالب آواز در کرد بیات اجرا میشود و اکثرا در همان جملات اول و دوم کردبیات 

اشاره ای نیز به حزین و شور دارد.

غزل: سعدی

من آن نیم که دل از مهر دوست بردارم        و گر ز کینه دشمن به جان رسد کارم

نه روی رفتنم از خاک آستانه دوست           نه احتمال نشستن نه پای رفتارم

کجا روم که دلم پای بند مهر کسیست           سفر کنید رفیقان که من گرفتارم

نه او به چشم ارادت نظر به جانب ما           نمی‌کند که من از ضعف ناپدیدارم

اگر هزار تعنت کنی و طعنه زنی               من این طریق محبت ز دست نگذارم

مرا به منظر خوبان اگر نباشد میل              درست شد به حقیقت که نقش دیوارم

در آن قضیه که با ما به صلح باشد دوست     اگر جهان همه دشمن شود چه غم دارم

به عشق روی تو اقرار می‌کند سعدی          همه جهان به درآیند گو به انکارم

کجا توانمت انکار دوستی کردن                 که آب دیده گواهی دهد به اقرارم

دانلود یادواره رضوی سروستانی با هنرمندی محمدرضا شجریان و حسین علیزاده


آواز ایرانی