هستی استاد بنان
تصنیف هستی از استاد غلامحسین بنان

سلام بر دوستان عزیز تر از جانم
این بار میخوام با تصنیفی زیبا از استاد بنان شما رو ببرم به سالها قبل
من با شنیدن این تصنیف به صد سال قبل سفر میکنم
گویی که در آن دوران به سر میبرم
امیدوارم خوشتون بیاد
هستی چه بود ، قصه ی پر رنج و ملالی
کابوس پر از وحشتی ، آشفته خیالی
ای هستی من و مستی تو ، افسانه ای غم افزا
کو فرصتی که تا لذتی بریم از شب وصالی
ز هستی ، نصیبم بود درد بی نهایت
چنان نی ، ندارم سر شکوه و شکایت
چرايی غمین ، اقامت گزین به درگاه می فروشان
گريز از محن ، چو من ساغری بزن ، ساغری بنوشان
هستی چه بود ، قصه ی پر رنج و ملالی
کابوس پر از وحشتی ، آشفته خیالی
ای دل ، چه ز جانم خواهی ، ای تن ، ز چه جانم کاهی
ترسم که جهانی سوزد ، از دل چو بر آرم آهی
به دلم نه هوس ، نه تمنا باشد ، چه کنم که جهان همه رویا باشد
بگذر ز جهان همچون من ، افشان به جهانی دامن
بزمم سیه اما سازد جمع دگران را روشن
هستی چه بود ، قصه ی پر رنج و ملالی
کابوس پر از وحشتی ، آشفته خیالی
ای هستی من و مستی تو ، افسانه ای غم افزا
کو فرصتی که تا لذتی بریم از شب وصالی