مثنوی

در آواز ردیفی گوشه هایی به نام مثنوی در دستگاه های مختلف وجود دارد

که من با ذکر چند نمونه بسیار زیبا بعضی از آنها را معرفی میکنم

مثنوی افشاری:

خواننده:بانو قمراملوک وزیری(قسمت اول)

 دانلود کنید

 

بانو قمراملوک وزیری(قسمت دوم)

دانلود کنید

 

مثنوی نوا:

خوانندگان:

محمدرضا شجریان-همایون شجریان

این اثر بسیار زیبا بصورت دو صدایی در کنسرت همنوا با بم اجرا شده است

نوازندگان:  تار :حسین علیزاده      کمانچه: کیهان کلهر

غزل:عطار نیشابوری

 

این زیبا ترین مثنوی نوا در طول تاریخ آوازخوانی

 ایران است

 

چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود       چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود
گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما       جان ما گر در فزاید حسن تو کم کی شود
دل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کرده‌ای       این چنین طراریت با من مسلم کی شود
عهد کردی تا من دلخسته را مرهم کنی       چون تو گویی یا کنی این عهد محکم کی شود
چون مرا دلخستگی از آرزوی روی توست       این چنین دل خستگی زایل به مرهم کی شود
غم از آن دارم که بی تو همچو حلقه بر درم       تا تو از در در نیایی از دلم غم کی شود
خلوتی می‌بایدم با تو زهی کار کمال       ذره‌ای هم‌خلوت خورشید عالم کی شود
نیستی عطار مرد او که هر تر دامنی       گر به میدان لاشه تازد رخش رستم کی شود

دانلود کنید

 

مثنوی شور:

خواننده: صالح عظیمی

غزل: حافظ

شاهدان گر دلبری زين سان کنند
زاهدان را رخنه در ايمان کنند
هر کجا آن شاخ نرگس بشکفد
گلرخانش ديده نرگسدان کنند
ای جوان سروقد گويی ببر
پيش از آن کز قامتت چوگان کنند
عاشقان را بر سر خود حکم نيست
هر چه فرمان تو باشد آن کنند
پيش چشمم کمتر است از قطره‌ای
اين حکايت‌ها که از طوفان کنند
يار ما چون گيرد آغاز سماع
قدسيان بر عرش دست افشان کنند
مردم چشمم به خون آغشته شد
در کجا اين ظلم بر انسان کنند
خوش برآ با غصه‌ای دل کاهل راز
عيش خوش در بوته هجران کنند
سر مکش حافظ ز آه نيم شب
تا چو صبحت آينه رخشان کنند

دانلود کنید

 

مثنوی بیات ترک(بیات زند):

 

خوانند: محمدرضا شجریان-همایون شجریان

این اثر زیبا نیز بصورت دو صدایی توسط شاه و شاهزاده ئ آواز ایران اجرا شده است

در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع       شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع
روز و شب خوابم نمی‌آید به چشم غم پرست       بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع
رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد       همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع
گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو       کی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چو شمع
در میان آب و آتش همچنان سرگرم توست       این دل زار نزار اشک بارانم چو شمع
در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست       ور نه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع
بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است       با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع
کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت       تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع
همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدار تو       چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع
سرفرازم کن شبی از وصل خود ای نازنین       تا منور گردد از دیدارت ایوانم چو شمع
آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت       آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع

دانلود کنید

امیدوارم لذت ببرید