ایرج خواجه امیری
ایرج خواجه امیری
نیست در سودای زلفت کار من جز بیقراری
ای پریشان طره تا چندم پریشان میگذاری
آفتابا از در میخانه مگذر
کین حریفان
یا بنوشندت که جامی
یا ببوسندت که یاری
این آواز بسیار زیبا را
+ نوشته شده در دوشنبه سی و یکم فروردین ۱۳۸۸ ساعت 13:39 توسط کسری وحیدی
|