کی میتونه لطافت و جاودانگی این ترانه رو انکار کنه؟

کسی پیدا میشه که مرا ببوس رو شنیده باشه و به دلش ننشسته باشه؟

چی میشه که بعضی از ترانه ها جاودانه میشن؟

چرا بعضی از ترانه های تایخ مصرف دارن ولی بعضی ها،بر عکس هرچی قدیمی تر میشه زیبایی هاش

بیشتر نمایان نیشه؟

هر آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند

حالا این ترانه چقدر از دل برآمده؟؟ خیییییییییییلیییییییی

در سال ١٣٣۶ « دکتر حیدر رقابی » که از اعضای جبهه ملی یاران مصدق بود محکوم به تبعید و جلای وطن شد. دکتر رقابی شبی پیش «مجید وفادار» که از مهمترین سولیست های ویولون و از بهترین آهنگسازان این سالها است , می رود تا بر روی ترانه ای که برای خداحافظی با دخترش سروده است , مجید وفادار آهنگی بسازد.

 وفادار و رقابی چند ساعتی با هم صحبت می کنند و در نیمه های آن شب ترانه مرا ببوس خلق می شود. در رادیو پرویز یاحقی ویولون آن را می زند و انوشیروان روحانی پیانو را. اما مشکل یافتن خواننده ای است که صدایش به اجرای ترانه روح دهد. سرانجام « حسن گلنراقی» که تاکنون ترانه ای رسمی را نخوانده است انتخاب می شود و این ترانه اولین و آخرین ترانه او می شود , چرا که اجرای ترانه مصادف با اعدام سرهنگ سیامک و دیگر افسران توده ای در سال ١٣٣٧ می شود و ترانه مدتی ممنوع و ساواک تازه تاسیس مشکلاتی را برای هنرمندان بوجود می آورد. ترانه می ماند و در طول نیم قرن هم چنان گل می دهد در شوره زاری که دیگر جز خاشاکی از آن نمی روید.

ترانه سرا : دکتر حیدر رقابی (هاله)

آهنگساز: مجید وفادار

خواننده: حسن گلنراقی

سال اجرا: ۱۳۳۷

مرا ببوس

مرا ببوس مرا ببوس
برای آخرین بار
ترا خدانگهدار
که میروم بسوی سرنوشت
بهار ما گذشته
گذشته ها گذشته
منم به جستجوی سرنوشت


در میان توفان
هم پیمان با قایقرانها
گذشته از جان باید بگذشت از طوفانها
به نیمه شبها
دارم با یارم پیمانها
که برفروزم آتشها در کوهستانها آه
شب سیه
سفر کنم
ز تیره راه
گذر کنم
نگه کن ای گل من
سرشک غم به دامن
برای من میفکن


مرا ببوس مرا ببوس
برای آخرین بار
ترا خدانگهدار
که میروم بسوی سرنوشت
بهار ما گذشته
گذشته ها گذشته
منم به جستجوی سرنوشت


دختر زیبا امشب بر تو مهمانم
درپیش تو میمانم تا لب بگذاری بر لب من
دختر زیبا از برق نگاه تو
اشک بی گناه تو
روشن سازد یک امشب من
مرا ببوس مرا ببوس
برای آخرین بار
ترا خدانگهدار
که میروم بسوی سرنوشت
بهار ما گذشته
گذشته ها گذشته
منم به جستجوی سرنوشت

در ادامه ستاره مرد یا همون (دختر زیبا)

که این ترانه در ادمه ی مرا ببوس خونده شده

ستاره مرد سپيده دم، به رسم يک اشاره، نهاده ديده برهم،

ميان پرنيان غنوده بود.

در آخرين نگاهش نگاه بي گناهش، سرود واپسين سروده بود.

بين که من از اين پس دل در راه ديگر دارم.  

به راه ديگر شوری ديگر در سر دارم

به صبح روشن بايد از آن دل بردارم، که عهد خونين با صبحی

روشن تر دارم... ها

 

 دانلود مراببوس گلنراقی